اینجا موکب علمداران کوچک حسین (ع) است
🔹تجربه کافه همدلی در برپایی جشن پرشور غدیر در دو سال پیاپی و پیش تر اجتماع پر مهر دهه کرامت آقای مربی را بر آن داشت تا دست شاگردانش را بگیرد و دسته «مردان حسینی» را به راه بیندازد.
🔹سربندها آماده بود تا بچه ها بر پیشانیهایشان ببندند. چاپ آنها هم، هنر دست خودشان بود. حال و هوای حاشیه دریاچه شهدای خلیج فارس مثل سالهای نبرد و ایثار شده بود. همان روزهایی که مادرها آب و آیینه و قرآن در دست پارههای جگرشان را با سربند یاحسین(ع) راهی میدان میکردند.
🔹دختر خانم ها هم حرف های زیادی برای گفتن دارند. موکبی مختص کودکان تا کاردستیهای کربلایی به سرانجام برسد و در آخر تقدیم کودکان شود. برای ماندن یک خاطره زیبا، برای یادگاری.
🔹عزاداران ایستاده اند و مادری با طفل شیرخوارهاش آرام آرام اشک می ریزد. شاید پیش خودش فکر می کند اگر سال ۶۱ بود و حسین فاطمه اینجا در این خیمه پر از غربت، آیا باز هم شش ماهه تشنه می ماند؟
🔸گزارش کامل را
اینجا بخوانید
@Fars_Zendegi