نقاره‌هایی که نوای نور می‌دهند 🔹«میرزا ابوالقاسم بابر»، نوه گوهرشاد بود که اواسط قرن نهم هجری یعنی حوالی سال هشتصد و شصت به نیت زیارت آقا علی بن موسی الرضا علیه السلام از هرات به خراسان آمد. تن‌اش بیمار بود و به ناز طبیبان نیازمند؛ ناامیدش کرده بودند از گرفتن شفا اما کوله‌بارش را بست تا شفایش را از دست‌های طبیب‌النفوس خراسان بگیرد؛ 🔹میرزا شفایش را گرفت و به شکرانه شفا، دستور داد تا در حرم نقاره بزنند. هر روز و در هر نقطه‌اش. در هر جایی که بلندی‌هایش به زردی گنبد طلا مشرف و منتهی می‌شد و نقطه تلاقی آسمان و خورشید بود. تا اینکه در عصر شاه عباس صفوی، این ایوان بیست و شش متری بالا رفت و نقاره‌زنی در همین نقطه مبارک، ماندنی شد. 🔹اما «نقاره چه دارد که همه را درگیر خودش می‌کند؟ شما توی کُرناها می‌دمید و همین! اما چرا هر بار که صدایش را می‌شنوم دلم ریش می‌شود؟» 🔸️گزارش کامل را اینجا بخوانید @Fars_Zendegi