یک روز هم برسد چشمم به چشم نازنینت روشن شود... آن روز که دیگر یک روز نیست... تمام عمر است، می ارزد به تمام دنیا... شنبه ای باشد پر از حضور شما ! تاریخ انقضای دردهایم رسیده باشد... بقچه ی دلتنگی ها را ببندم و بدهم دست باد... آآی بچسبد ! راستش خسته شده ام از کم لیاقتی ام .. بی شما که شنبه شروع نیست، نسخه ای دلگیر تر از جمعه است... قدم که برای آمدن برداری، پا گذاشته ای یک به یک روی اندوه های تلنبار شده ی زندگی ام... قدم بردار جانِ دلم... اندوه هایم را پر پر کن.... @nabkotah110