....! : تو به زندگی بعد از تولد اعتقاد داری؟ : بلی حتما! حتما یک جایی هست که بتوانیم راه برویم و شاید با دهن خود بتوانیم چیزی بخوریم! : امکان ندارد! ما با جفت(یار) تغذیه می شویم و طنابش هم آنقدر کوتاه است که به بیرون نمی رسد! اصلا اگر دنیای دیگری هست چرا کسی تاحالا از آنجا نیامده تا نشان و خبری بدهد؟ : شاید مادرمان را هم ببینیم : مگر تو به مادر اعتقاد داری؟! اگر هست پس چرا نمی‌بینیم؟! : به نظرم مادر ما همه جا هست، بسیار مهربان و مراقب مان و بلکه دور تا دورمان را احاطه کرده است. : من که مادر را نمی‌بینم پس وجود ندارد! : اگر ساکت ساکت باشی صدایش را خواهی شنید و اگر خوب دقت کنی حضورش را هم حتما حس می کنی ... این گفتگو چقدر برای‌تان آشنا است؟ آیا تا کنون حضور خدا را اينگونه و به اين سادگی حس کرده بودید؟ 💖