کودکی بستنی‌اش از دستش سر می‌خورد و روی فرش می‌ریزد. مادر سراسیمه به طرفش می‌دود و پرتنش داد میزند: کی این بستنی رو ریخت؟ کودک هراسان و درمانده، نام یکی از بچه‌های فامیل یا همسایه را بر زبان آورده و می‌گوید فلانی. مادر عصبانیت‌اش فروکش کرده و ادامه می‌دهد: عه؟ فلانی ریخته؟ چه بچه‌ی بدی. می‌کُشمش. پسر من ماهه. بستنی رو روی فرش نمی‌ریزه که پسر خوشحال و مسرور از این پیروزی و کلاهی که سر مادرش گذاشته، می‌خندد و می‌رود که به بازی‌اش برسد. مادر هم می‌نشیند برای پاک کردن فرش. بیاییم چند ایراد این روش تربیتی را بررسی کنیم: یک مادر به کودک می‌آموزد که از حقیقت فرار کن و دروغ بگو. دو کودک یاد می‌گیرد که مسئولیت کارهایش را نپذیرد و در شرایط سخت دیگران را متهم و مقصر کند. سه کودک می‌فهمد به‌جای حل کردن مسئله، صورت مسئله را پاک کند. چهار کودک عذرخواهی کردن و شجاعت اخلاقی در پذیرش اشتباهش را نمی‌آموزد. پنج کودک فکر می‌کند مصون از خطا است. و هیچ‌گاه اشتباه نمی‌کند و اگر موضوعی پیش بیاید مقصرش حتما دیگران هستند. شش کودک حس می‌کند که چقدر والدین‌اش ساده‌لوح هستند و به راحتی می‌شود آن‌ها را فریب داد. هفت مادر با تمیز کردن فرش به کودک می‌گوید تو هر خرابکاری‌ای در طول زندگی کردی، دخالتی در بهبود شرایط نکن. چون دیگران می‌آیند و اوضاع را درست می‌کنند. بیشتر کاستی‌های رفتاری و شخصیتیِ در طول زندگی انسان‌ها، مربوط به دوران کودکی و محیط و آموزش‌هاست. باید حواسمان به رفتار با "کودکانمان" باشد. @nabkotah110 کانال نکته های ناب