آرام آرام رویش خاک ریختم. پرسیدم: پشیمان نیستی؟ می‌خواهی بیرونت بیاورم؟ لبخندی زد و گفت: نگران نباش! پرسیدم: مگر دانه بودن چه ایرادی داشت که زیر خاک رفتی؟ گفت: این مسیر زندگی من است. اگر سختی پرتقال‌شدن را طی نکنم، پوسیده و خراب خواهم شد؛ آن‌وقت حتی دانه هم نخواهم بود و جز حسرت و درد چیزی نخواهم داشت. با خود فکر کردم اگر من در این دنیا مسیر بندگی‌ام را طی نکنم و خداگونه نشوم، چه بلایی بر سرم می‌آید؟ حتماً انسانیتم را از دست خواهم داد و... @nabkotah110 کانال نکته های ناب