وقتی خورشید طلوع میکند، شعاعهای نور ظاهر میشوند و به عبارتی تعیّن پیدا میکنند. تمام هستی هم، یک روح واحد دارد که همان حقیقت ولایت است. وقتی این روح واحد که به سان خورشید هستی است، طلوع میکند، هر کس به عنوان یک «من» ظهور میکند.
اگر هر کس خودش را فقط در «من» جزئیاش ببیند، دچار توهّم شده است. اینجاست که میخواهد تمام امکانات طبیعت فقط برای او باشد و مدام به دنبال سوء استفاده از آنها به نفع خود است. چنین کسی دیگر آرامش ندارد. همین توجه به «من» کافی است که تمام رذائل به سراغش بیایند و او آنقدر اسیر جزئیات شود، که از انسانیت فاصله بگیرد و روح کلی خود را فراموش کند؛ همان روح کلی که همواره با اوست.
اینگونه است که میان این همه مؤمن و نمازخوان و روزهدار باید چراغ به دست به دنبال «انسان» بگردیم؛ کسی که میداند وجودش وصل به ولایت است و برای انجام هر کاری سلیقۀ ولی را بر میل خود ترجیح میدهد.
@nabkotah110 کانال نکته های ناب