روزی را تصور کنید که از خواب بیدار شده‌اید، اما پلک‌هایتان باز نمی‌شوند؛ هر چه تلاش می‌کنید، فایده‌ای ندارد؛ کم‌کم متوجه می‌شوید که پلک‌هایتان این بار خودشان نمی‌خواهند باز شوند! تصمیم می‌گیرید دستانتان را به طرف چشمانتان ببرید تا دلیل این نافرمانی را بفهمید، اما می‌بینید دست‌ها نیز به جای بالا آمدن، محکم سرجایشان می‌مانند! به زور از جا بر می‌خیزید، اما پاها نیز به فرمان مغزتان پاسخ نمی‌دهند و شما را به هر طرف که می‌خواهند می‌کشانند! ناخوشایند و دردناک است؟! اما این فقط یک تصوّر است و تمام اعضا، قوا، خیال و اندیشۀ انسان سالم، همیشه طبق ارادۀ او فعالیت می‌کنند. چراکه آن‌ها از خودشان چیزی ندارند و عین نیاز و اتّصال به روح آدمی هستند. تمام موجودات هم عین نیاز و اتصال دائم به خدا هستند؛ اما در این میان، انسانِ صاحب اختیار گاهی فراموش می‌کند که هیچ چیزی از خود ندارد و متوهمانه گمان می‌کند قدرت و توانایی‌اش از خودش است! اینجاست که هر کاری خودش دوست دارد انجام می‌دهد. اگر هم مطابق خواست خدا کاری کند، فراموش می‌کند که دستی دیگر صحنه‌گردانی کرده است. کاش آدمی از اعضا و جوارحش قدری درس بندگی می‌آموخت... . تنها تغییر نگاه لازم است تا بشر از خواب استقلال‌بینی بیدار شود و خود را در هر حال عین ربط به خداوند ببیند @nabkotah110 کانال نکته های ناب