غيبت حضرت حجت(عجلاللهفرجه) علتهای مختلفی دارد. اما شايد اساسیترين علت غيبت، ظاهربينی ما محبان اهلبيت(علیهمالسلام) و مدعيان شيعگی است. این دقیقاً همان خصلت ناپسندی است که یاران بیوفای ائمه(علیهمالسلام) در گذشته با آن عجین بودهاند.
آنها وقتی میديدند كه امامشان در ظاهر با انسانهای عادی فرقی ندارد، مثل بقیه میخورد و میپوشد، همانند آنان ازدواج میكند و بازار میرود، به خود اجازه میدادند تا آن بزرگواران را با ديگران مقايسه كنند؛ چه در عبادات، چه در میزان انفاق و چه در خصوصیات اخلاقی. از آنجا که ديگران را در عمل به برخی ظواهر شرعی و عبادات ظاهری برتر مییافتند، امام را تنها میگذاشتند. غافل از اينكه برتری به ميزان عبوديت و معرفت است؛ نه تعداد نماز و روزه و مقدار انفاق! اينگونه بود كه سقيفه شکل میگرفت، كربلا به پا میشد، اسارتها و تبعیدها صورت میگرفت، زندان جایگاه آزادهترین مردان عالم میشد و در نهایت امامان تنها میماندند.
اما آخرين انسان كامل در پردۀ غيبت شد، تا شيعيان به اين معرفت برسند و با گذر از ظاهر، باطن را ببينند و حقیقت را معيار سنجش قرار دهند؛ تا اینبار دیگر امامشان را تنها نگذارند و از سعادت و کمال حقیقی دور نیفتند.
آری؛ یکی از اسرار غيبت، عشق مولا به بندگان است؛ مولايی كه نگران جداشدن آنان از حق و سعادت ابدی آنهاست.
@nabkotah110 کانال نکته های ناب