⛔️ تو گنابادی هستی؛ نه محمّدی! 👈 ماجرایی از فرقه ضاله صوفیّه 💥مرحوم آیت الله حق شناس🔻 ▪️مرحوم حاج محمد حسن اخوان می‌رفت پای وعظ یک نفر صوفی مشرب، که تازه پیدا شده بود و تفسیر می‌گفت و از اهل گناباد بود. حاج مقدس به ایشان گفت: حاج محمد حسن پای تفسیر و وعظ این شخص نرو! این کج است _ خوب حاج مقدس مرد فوق العاده شریفی بود_ حاج محمد حسن به ایشان گفت: نه! یک چیزهای تازه ای می‌گوید. باز هم حاج مقدس ایشان را نهی کرد، اما نتیجه نداد. ▫️حاج محمد حسن مرد خوبی بود، خودش برای من نقل کرد یک شب در عالم رؤیا دیدم جمعیتی جمع شده است و رسول اکرم صلى الله علیه و آله و سلم هم تشریف دارند؛ گفت: رفتم جلو، پیش خودم گفتم: بروم به پیغمبر خودم سلامی عرض کنم، اظهار محبت بکنم؛ وقتی رفتم جلو عرض کردم: سلام علیکم یا رسول الله، فرمود: سلام علیکم حاج محمد حسن گنابادی! گفتم: آقا گنابادی نیستم! من محمّدی هستم! پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم گفت: خیر! تو گنابادی هستی. البته حاج محمد حسن بعد از آن دیگر سراغ آن فرد نرفت. 📚 منبع: سلسله مباحث اخلاقی مرحوم آیت الله حق شناس (قدس سره) ج۱، ص۱۵۱ / تحت اشراف استاد جاودان؛ ویرایش صدرالدین نخچی، با تشکر از کانال قصص العلماء ╭────────────╮ 🆔 کانال اسرار تاریخ http://eitaa.com/monzer_ir ╰────────────╯