خوش‌ به‌ حال سلمان، خودش را به اهل‌بیت(علیهم‌السلام) چسباند و پیامبر(صلي‌الله‌علیه‌وآله) در وصف او فرمود: «سَلمانُ مِنّا أهل‌البیت». دوست داری تو نیز خودت را به آن بزرگواران بچسبانی و مانند سلمان شوی؟ اگر می‌خواهی بدان که چسبش «ذکر» است. ذکر، تکرار یک واژۀ مقدس نیست؛ یادآوری است. ظلمت‌هایمان را آشکار می‌کند و حجاب‌ها را کنار می‌زند تا آفتاب درخشان جانمان هویدا شود و قلب متحول شود. مجلس ذکر، زمستان خشکیدۀ قلب را به بهاری سرسبز تبدیل می‌کند؛ یعنی هم رخوت و غفلتمان را نشان می‌دهد و هم شکوفایی و طراوت را به ما می‌چشاند. البته این تحوّل با یکی دوبار نشستن در مجلس ذکر حاصل نمی‌شود. بلکه ذکر باید جزئی از برنامۀ روزانۀ ما باشد؛ به‌طوری‌که در نبودش بی‌تاب شویم. شاید شما هم شنیده‌اید کسی بگوید: «چایی نخورم، سردرد می‌گیرم» یا «گرسنه بمانم، سرم گیج می‌رود». این نوع عبارت‌ها برایمان عجیب نیست؛ اما اگر کسی بگوید «چون امروز نتوانسته‌ام قرآن بخوانم، حالم خوب نیست» یا «از آنجا که چند روزی است نتوانسته‌ام در مجلس ذکر شرکت کنم، ناراحت هستم»، به نظرمان غیرعادی و عجیب است! درحالی‌که قلب باید بسیار غافل شده باشد که مدت‌ها غذایش به او نرسد، اما هیچ دردی احساس نکند. اگر می‌خواهیم از غفلت درآییم و قلبمان بیدار شود، هم باید عبادت کنیم و قرآن بخوانیم و در مجالس ذکر بنشینیم، هم با آن‌ها انس بگیریم؛ که این، از شروط سلمان‌شدن است. @nabkotah110 کانال نکته های ناب