دل من Ù„Ú© زده تا کنج حرم گریه کنم دو قدم روضه بخوانم...دو قدم گریه کنم بروم سمت ضریحی Ú©Ù‡ بهشتم آنجاست برسم پیش نگارم...برسم گریه کنم دست خود را گره بر گوشه ÛŒ شش گوشه کنم درد دل با خود ارباب کنم...گریه کنم کارم این است Ú©Ù‡ سمت حرمش رو کنم Ùˆ...  از همین دور سلامش بدهم گریه کنم چاره ای جز غم دوری حرم نیست Ú©Ù‡ نیست بگذارید به بیچارگی ام گریه کنم قسمتم نیست Ú©Ù‡ من زائر شش گوشه شوم بروم بر بد اعمال خودم گریه کنم دل من Ù„Ú© زده تا کنج حرم ...Â