☆☆☆ «هوا هم وارونه شده!» خس‌خس سینه، هوای وارونه، ماسک روی صورت، شهر پر از گرد و غبار... شهرمان غبار گرفته، چهره‌هایمان، کسب‌وکارمان، قرآن‌های داخل کمدمان، سیاست و فرهنگمان. گرد و خاک را دست بکشی پاک می‌شود؛ با یک باد، محو می‌شود؛ ولی خدا نکند بماند؛ همه جا را تعطیل می‌کند. از تعطیلی‌ها کاری ساخته نیست؛ باید کاری کرد. کاش به گرد و غبار عادت نکنیم؛ کاش باورش نکنیم! اصلا نه، شاید تعطیلی‌ها خوب باشد! قدری بنشینیم و ببینیم چه کرده‌ایم با خودمان، با شهرمان، با زندگیمان؟ شاید خسته شویم و دعا کنیم که خدا برای آلودگی‌ شهرمان باران بفرستد. تا بیاید بارانی‌ که به یک اشاره‌اش غبارها کنار می‌رود و همه چیز زلال می‌شود؛ تا بیاید هم او که سال‌ها منتظرش بودیم و ببینیم که در کوچه و خیابان و همه جا حضور داشت؛ ولی چشمان غبارگرفته‌مان تشخیص نمی‌داد. ببینیم همیشه می‌شناختیمش؛ که آشناتر از او نیست. تا تمام شود تنگی نفس، خس‌خس سینه، وارونگی هوا. @nabkotah110 کانال نکته های ناب