«
درباره نوچهپروری!»
🔻 یکی از موارد تحریف، معناکردن کار تشکیلاتی به
نوچهپروری است. برخی سمّ نوچهپروری را به مدیریتها تزریق میکنند، به ویژه
جوانان انقلابی را آلوده میسازند و از این کار به عنوان
تشکیلاتیبودن و
داشتن سرمایه انسانی یاد میکنند.
🔻
تشکیلاتیبودن با
همکاری،
انسجام، با
ارتباط،
برنامهریزی و
هدفمندی، با
شناخت نیروها و
تقسیم کار و
مشارکت، با
تقدم ضوابط بر روابط، با
نظارت و
ارزیابی متقابل نیروها معنا پیدا میکند. این مؤلفهها اگر همه با هم باشد، استحاله فرد در تشکیلات را شاهد نیستیم. در غیر اینصورت، تشکیلات و سازمان هم
طاغوتی خواهد بود، حتی اگر نام اسلام و مردم را در پیشانی داشته باشد. تشکیلاتیکارکردن، خوب است، هرچند میتواند دچار آفت باشد.
🔻 اما
نوچهپروری از آغاز، خودش یک آفت است. روابطی بر اساس
منفعت متقابل شکل میگیرد هرچند ممکن است توهم خدمت و مبارزه و... در بین باشد. روابط افراد در نسبت با یک فرد تنظیم میشود. یکی، شمع جمع میشود و بقیه، جایگاه و هویت خود را در نسبت با او - و نه در نسبت با اهداف و ضوابط - تعریف میکنند.
🔻 در
نوچهپروری، یک فریب بزرگ وجود دارد. افراد توسط فردی که محور است،
رشد پیدا نمیکنند؛ بلکه به خدمت گرفته میشوند، در ازای
فرصت خدمت،
متنعم میشوند؛ و همزمان مدیون میگردند. جزء
تیم میشوند -تیم مدیریتی، تیم رسانهای - در عوض، فردیت و قدرت تشخیص را واگذار میکنند. تا آنجا که چشم باز میکنند و میبینند صحبت از ضابطه حرکت و تشخیص فردی، به ناسپاسی و قدرنشناسی و تکروی معنا میشود.
🔻
نوچهپروری، یک آفت است. به
چاپلوسی و
بیشخصیتی دامن میزند. افرادی تحویل میدهد بیهویت و بیضابطه که میتوانند تناقضها را با وقاحت جمع کنند.
نوچهپروری یک
شیوه طاغوتی برای
پیشرفت و گسترش
نفوذ است.
🔻 خطر مهم
نوچهپروری بین نیروهای انقلابی این است که نیروهای انقلابی را به نام ارزشها، به نام انقلاب از انقلاب میگیرد. نیروهای انقلابی را به افرادی
فرصتطلب،
توجیهگر و
محافظهکار تبدیل میکند که خدمت را هم به چشم فرصتی برای جلب منفعت و تثبیت جایگاه و نردبانی برای دستیابی به جایگاه دیگر تبدیل میکند.
نوچهها هم از رشد
نوچهپرور، شاد میشوند؛ او که رشد کند، نوچهها هم بزرگ میشوند.
منبع:
@iisociology
@qoqnoos2