«چه‌طور به این نسل بگیم این آقا و امثال ایشون نماینده ما بچه‌مذهبی‌ها نیستن؟!» (پیام وارده یکی از برادران ایمانی خطاب به عزیزان مداح و منبری) «سلام آقای آبفروش طاعات قبول یه مطلبی رو خیلی وقته می‌خوام براتون عنوان کنم قسمت نمی‌شه... تا این‌که امروز بین‌الطوعین آخرین روز ماه مباک رمضان، دیدم برخط هستید، گفتم بنویسم براتون شما به جهت فعالیت در مشعر مادحین و سخنران‌های زیادی رو می‌بینید و طبعاً باهاشون در ارتباطید یه پسر هشت‌ساله دارم، عاشق مداحی و این قبیل چیزهاست، الحمدلله... چندماه پیش، یکی از عزیزان مداح مطرح کشوری (لطفاً ذهن‌تون سمت شخص خاصی نره) اومد شهر ما... پسرم گفت بابا! منو باید ببری؛ بردمش، از اون‌جایی که خیلی دوست داشت، گفتم برو جلوی‌جلو بشین! خلاصه کنم، آخر مراسم که برگشت پیشم، به نظرتون اولین جمله‌ای که گفت چی بود؟ گفت: «بابا! این آقای... اصلاً اعصاب نداشت!» موندم چی بگم؛ خب، ببینید این اولین مواجهه یه نسل به قول امروزی‌ها زِد با کسیه که برای خودش بروبیایی داره و داعیه‌دار اینه که نماینده یه قشری هست که منتسب به اهل‌بیت علیهم‌السلام هستن... ما چه‌طور به این نسل به اصطلاح زِد بگیم که این آقا و امثال ایشون نماینده ما بچه‌مذهبی‌ها نیستن؟! این میکروفن لعنتی که دست ما نیست، چه‌طور این حرفو فریاد بزنیم؟! لطفاً به این عزیزان برسونید بابا! ، ، ... مخالفین و معاندین می‌رفتن با امام صادق سلام‌الله‌علیه بحث می‌کردن، می‌گن جعفربن‌محمد طوری به حرف‌های ما گوش می‌داد که ما تصور می‌کردیم قانع شده! پای منبر پیمبر آخرالزمان، اون اعرابی بیابانگرد دراز کشیده بود، می‌گفت: «یا محمد! عِظنی!»، پیامبر می‌اومد پایین منبر سر اون اعرابی بی‌معرفت‌رو روی زانو می‌گرفت، نوازشش می‌کرد، موعظه‌اش می‌کرد... به این آقایان بگید لازم نیست کاری کنن، لازم نیست کار ایجابی کنن، فقط کارایی که نباید رو انجام ندن... ببخشید التماس دعا» ✍🏻 با اندکی ویرایش ▫️@qoqnoos2