«ما هم‌چنان تماشاچی...» آخرشب رفتم حرم... هم تشکر کنم، هم تبریک و تسلیتی... هم عقده‌دلی باز کنم، هم زیارتی... خواستم به نیابت شهدای امروز زیارتی کنم، دیدم، نایب نمی‌خواهند... دست‌به‌سینه ایستاده بود و خیرمقدم می‌گفت، راه باز کرده بود برای زائران... هم آن‌سو خانم‌ها را راهنمایی می‌کرد... دکتر این‌سو و خانمش، سمت دیگر خادمی می‌کردند... امشب همه‌شان کشیک بودند... صحن آینه دست و بود، دکتر را و دوره کرده بودند... آمده بود به استقبال و ... خواستم به نیابت‌شان زیارتی کنم، دیدم، نایب نمی‌خواهند... خودشان در طوف عشق‌اند... آن‌ها زائران اصلی حرم‌اند... آن‌ها فداییان حرم بودند و ما هم‌چنان تماشاچی... ✍️ ▫️@qoqnoos2