«کلکسیون از هرچه رذالت و قباحت و وقاحت »
(چندخطی در نقد
«زن و بچه» سعید روستایی)
این حجم از پلشتی و پستی و دنائت را در یک فیلم جادادن، واقعاً هنر میخواست که سعید روستایی نشان داد به خوبی این هنر را داشته...
فیلم، فیلم خوبی است، روستایی هم فیلمساز خوبی است، اما فقط فیلمساز خوبی است!
عجب دنیایی است! برای حرفهایشدن، برای جهانیشدن، برای اداها و ژستهای گلوبالپروفشنال، باید از تمام قیود رها شوی، از تمام مشخِّصات و خصائص فرهنگی و اجتماعی خود تهی شوی... از تمام فصول انسانیت فارغ شوی و اینچنین مگر چیزی جز «حیوان» باقی خواهد ماند که جنس مشترکی باشد در تعریف انسان؟!
اگر سینما این است، میخواستم نباشد از بنیان... اما چه گویم که من در همین سینما
«بوی پیراهن یوسف» را استشمام کردهام،
«زیر نور ماه» در شب پرواز کردهام... از
«آژانس شیشهای»، بلیط
«سفر به چذابه» را گرفتهام و
«به همین سادگی»،
«از کرخه تا راین» را طی کردهام... در
«آبی روشنِ» «افق»، به
«مزرعه پدری» خیره گشتهام، با
«میم مثل مادر»،
«به نام پدر» به
«مادر»، ادای دین کردهام و
«در آغوش درخت» آرمیدهام...
▫️▫️▫️
اما
«زن و بچه»، متعلق به سینمای دیگری است، سینمای سیاهی و تباهی، سینمای خودفروختگی و خودباختگی، آنقدر تباه و سیاه که تنها سکانس نیمهروشن پایانی فیلم، توان شستن و پاککردن آن همه سیاهی را نداشته باشد... روستایی کلکسیون کاملی از هر چه رذالت و قباحت و وقاحت را کمپلکس کرده در ۱۳۱ دقیقه! این حجم از سیاهی و تباهی را باهمدیدن، حالت را به هم میزند، چه برسد به ساختن و پرداختنش...
حتی تصور برخی از صحنهها و اتفاقات فیلم، برای بسیاری از مخاطبان، به واسطه طیبمولد، سخت و غیرممکن به نظر میرسد... همینجا به شدت توصیه میکنم حلالزادگان این فیلم را نبینند، چرا که بر ایشان بسیار سخت خواهد گذشت!
طبیعتاً برای یک طبع سالم، دیدن یک تابلوی منزجرکننده آشفته فمینیستی یا شنیدن یک قطعه موسیقی خشدار و گوشخراش یا خواندن یک رمان آزاردهنده پریشان دنبالهدار... راحت نخواهد بود!
▫️▫️▫️
روستاییهای زیادی را دیدهام که در مواجهه با شهر، همه چیز خود را باختهاند! جماعتی که نانشان در تابوشکنی و قرقشکستن و حریمدریدن است، جریانی تاریخی که از بول در زمزم ارتزاق میکنند...
کاش هر بیمار روانی و پارافیلیایی یا هر مازوخیست و سادیست جنسی، اجازه دوربیندستگرفتن و فیلمساختن نداشت، شاید جهان پاکیزهتری داشتیم! اما چه کنیم، سینماست دیگر! لابد این هم لازمه وفاق است دیگر...
اما شاید هم نه، شاید هیچکس دیگری نمیتوانست به این خوبی نظام علی و معلولی سلسله پستیها و پلیدیها را به نمایش بگذارد... این روایت از عمق آلودگی، میتواند برای هر آنکه هنوز اندکی از لوح فطرتش پاکیزه مانده، تلنگر خوبی باشد! هشدار و زنهار باشد که زندگی مبتنی بر قهر با عالم معنا و معنویت، زندگی بر پایه عصیان و الحاد همین است، همین... همینقدر سیاه... همینقدر پلید... همینقدر پلشت...
#نقد_فیلم
#زن_و_بچه
#سعید_روستایی
✍
#رحیم_آبفروش
▫️
@qoqnoos2