🔻پاره‌ای از وطن که در دست ما نیست 🖋آزاده محمودیان حقیقت این است که منطقه عظیمی از کشور اکنون در دست دشمن است و آنها نیز از همان بخش به ما ضربه می‌زنند و آن را تبدیل به قتل‌گاه مردم ما کرده‌اند. حاکمیت نظام بر آن بخش، از دست‌رفته و رها شده است. امروز همانطور که زمین و دریا و هوا برای کشورها بخشی از قلمرو محسوب می‌شود، فضای مجازی نیز ذیل حاکمیت قرار دارد و حکمرانی برآن به دلیل اثر بی‌بدیلش بر سایر ابعاد، چه‌بسا مهمترین به‌شمار آید. اما تصمیم‌سازان این عرصه در کشور ما آن را مجازی تصور کرده‌اند و از این‌رو نسبت به مهار و مدیریت و تنظیم‌گری آن بی‌اهتمام مانده‌اند. امروز درحالی‌که با برخی نظارت‌ها، بی‌سروسامانی فضای مجازی همچنان تلفات می‌گیرد، مسئولین دولت و مجلس بر سر لغو همین حداقل‌ها با یکدیگر در رقابتند. ۱. گام نخست در مسیر سروسامان یافتن وضعیت فضای مجازی پذیرش ضرورت حکمرانی بر فضای مجازی است که نیازمند آگاهی از حقایق میدان است. اول اینکه فضای مجازی فضایی کاملا واقعی است؛ به‌ویژه در ایران که استفاده از اینترنت در آن از متوسط جهانی بالاتر بوده و جزو چهار کشور برتر جهان در ثبت دامنه است. بیش از ۸۰درصد مردم استفاده مستمر از این فضا دارند و به‌طور متوسط روزانه سه ساعت وقت صرف آن می‌کنند. همین چند نکته ضرورت انکارناشدنی حکمرانی دقیق و قدرتمند در این فضا را اثبات می‌کند. حقیقت دوم این میدان اثر بی‌بدیل فضای مجازی بر ابعاد مختلف سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی است. حتی مردم عادی نیز می‌توانند نمونه‌های متعددی را از تاثیر محتواهای کذب و صدق پراکنده شده در فضای مجازی بر زیست جامعه ایرانی به‌یاد آورند. فضایی که قادر است در طی چند روز میلیون‌ها ایرانی را به طمع انداخته، همستر به‌دست کند، چرا نتواند با امتداد آن در نظام اقتصادی اخلال بی‌آفریند. فضایی که کودکان آمریکایی را دست‌به‌اسلحه می‌کند، چرا نتواند دانش‌آموزان ما را به هنجارشکنی‌های سال ۱۴۰۱ در مدرسه وادار کند و... . تجربیات گذشته به‌خصوص سال‌های ۹۶، ۹۸ و ۱۴۰۱ نشان داده که نفوذ در قلمرو فضای مجازی، تا لایه‌های زیرین امنیت روانی، اجتماعی و حتی جغرافیایی کشور قابلیت پیش‌روی دارد و بیش از هر قلمروی نیازمند اعمال حاکمیت است. ۲. برای رسیدن به چهارچوبی معقول در حاکمیت بر فضای مجازی باید به‌سراغ سازندگان آن رفت. خاستگاه این فضا وزارت دفاع امریکاست و در تمام کشورهایی که سهمی درمنازعات گسترده جهانی دارند، تعیین سازوکار حکمرانی بر این فضا با نیروهای نظامی و امنیتی است. امروز نیز شواهد میدان نشان می‌دهد از کاربردهای ویژه این فضا نفوذ در ابعاد متنوع امنیتی کشورهاست. از این‌رو بی‌تردید تصمیم‌سازی برای نحوۀ اعمال حاکمیت بر فضای مجازی یک مقوله وابسته به امنیت است و باید بر عهده نیروهای حافظ امنیت کشور باشد و دستگاه‌های ارتباطی و مخابراتی تنها می‌بایست در جایگاه کاربر این فضا و ذیل نظامات دفاعی کشور تعریف شوند؛ همانطور که در زادگاه اینترنت نیز چنین است. قصور در این امر تا کنون خسارات شدیدی به کشور وارد کرده اما امتداد آن بی‌شک ضربات بسیار جدی‌تری را به‌همراه خواهد داشت؛ وقایعی همانند آنچه که این روزها در لبنان شاهد بودیم. ۳. هیچ عقل سلیمی ضرورت تعیین و اعمال قوانین برای چنین حوزه پرنفوذ و پرخطری را کتمان نمی‌کند. از اروپا و آمریکا گرفته تا روسیه و چین و هند و ترکیه و چچچ... همگی با رویکردهای مختلفی بر فضای مجازی اعمال حاکمیت می‌کنند. این رویکردها از سانسور کامل و حذف محتوا یا دامنه یا حتی کاربری را شامل می‌شود و شدیدترین مواجهات را با متخلفان به‌کار می‌بندند. در امریکا و فرانسه که به‌عنوان مهد آزادی‌های مدنی بازنمایی شده‌اند، هم برای فعالیت سکوهای بیگانه سازوکار جدی و سخت در نظر می‌گیرند و در صورت لزوم برای قوانین موجود خود تبصره و استثنا قایل می‌شوند، و هم برای کاربران، خط و مرز غیرقابل تخطی طراحی می‌کنند و در صورت خروج، بی‌هیچ تذکری کاربری او را حذف می‌کنند و حتی تا اعمال احکام تعزیری پیش‌ می‌روند. مهم‌تر اینکه برای تأمین آرامش روانی جامعه، تمام این اعمال را تحت عنوان «حفاظت از امنیت کاربر» انجام می‌دهند. این درحالی است که هیچ‌یک از این کشورها به‌اندازۀ ایران مورد هجمه و تهدید قرار نداشته و ندارد؛ با وجود تمام این واقعیات مسئولین دولت جدید و برخی نمایندگان مجلس جدید، متعمّدانه از واژۀ فیلترینگ و سانسور استفاده می‌کنند و آن را پیش چشم ملّت، تصمیمی برای تأمین منافع شخصی برخی افراد ترسیم می‌کنند و بر سر از بین بردن همین دیوار دفاعی کوتاه با یکدیگر در رقابتند. آنان به امید کسب سرمایۀ اجتماعی برای انتخابات بعدی یا ناآگاهانه در جهت تکمیل پازل بی‌ثباتی نظام، در گسترش این قتلگاه در حرکتند؛ وگرنه مسئولین کجای دنیا امنیت ملی خود را به‌سخره گرفته‌اند جز ایران؟! https://eitaa.com/sedaye_irani