📖آیه امروز📖
سوره بقره(۲)
آيه ۱۵۰
آیه صد و پنجاه
وَمِنْ حَيْثُ خَرَجْتَ فَوَلِّ وَجْهَكَ شَطْرَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ وَحَيْثُ مَا كُنتُمْ فَوَلُّوا وُجُوهَكُمْ شَطْرَهُ لِئَلَّا يَكُونَ لِلنَّاسِ عَلَيْكُمْ حُجَّةٌ إِلَّا الَّذِينَ ظَلَمُوا مِنْهُمْ فَلَا تَخْشَوْهُمْ وَاخْشَوْنِي وَلِأُتِمَّ نِعْمَتِي عَلَيْكُمْ وَلَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ
[ ﺁﺭﻱ ] ﻭ ﺍﺯ ﻫﺮﺟﺎ ﺑﻴﺮﻭﻥ ﺷﺪﻱ ، ﺭﻭﻳﺖ ﺭﺍ [ ﺩﺭ ﺣﺎﻝ ﺍﻗﺎﻣﻪ ﻧﻤﺎﺯ ]ﺑﻪ ﺳﻮﻱ ﻣﺴﺠﺪﺍﻟﺤﺮﺍم ﺑﮕﺮﺩﺍﻥ ; ﻭ [ ﺷﻤﺎ ﺍﻱ ﻣﺆﻣﻨﺎﻥ ! ] ﻫﺮ ﺟﺎ ﻛﻪ ﺑﺎﺷﻴﺪ ، ﺭﻭﻳﺘﺎﻥ ﺭﺍ [ ﺩﺭ ﺣﺎﻝ ﺍﻗﺎﻣﻪ ﻧﻤﺎﺯ ] ﺑﻪ ﺳﻮﻱ ﺁﻥ ﺑﮕﺮﺩﺍﻧﻴﺪ ، ﺗﺎ ﻣﺮﺩم ﺭﺍ ﺟﺰ ﺳﺘﻤﻜﺎﺭﺍﻥ [ ﻟﺠﻮﺝ ، ﻣﺘﻜﺒﺮ ﻭ ﻳﺎﻭﻩ ﮔﻮ ]ﺑﺮ ﺿﺪ ﺷﻤﺎ ﺩﻟﻴﻞ ﻭ ﺑﺮﻫﺎﻧﻲ ﻧﺒﺎﺷﺪ . [ ﻣﺸﺮﻛﺎﻥ ﻧﮕﻮﻳﻨﺪ : ﺍﮔﺮ ﺁﻳﻴﻦ ﺍﺑﺮﺍﻫﻴﻢ ﺭﺍ ﺍﺩﻋﺎ ﺩﺍﺭﺩ ﭼﺮﺍ ﺑﻪ ﻗﺒﻠﻪ ﺍﻭ ﻛﻪ ﻛﻌﺒﻪ ﺍﺳﺖ ﺭﻭ ﻧﻤﻰ ﻛﻨﺪ ؟ ﻭ ﺍﻫﻞ ﻛﺘﺎﺏ ﻧﮕﻮﻳﻨﺪ : ﭘﻴﺎﻣﺒﺮﻱ ﻛﻪ ﺗﻮﺭﺍﺕ ﻭ ﺍﻧﺠﻴﻞ ﻭﻋﺪﻩ ﺩﺍﺩﻩ ، ﻗﺒﻠﻪ ﺍﺵ ﻣﺴﺠﺪﺍﻟﺤﺮﺍم ﺍﺳﺖ ، ﭘﺲ ﺍﻳﻦ ﺷﺨﺺ ﻛﻪ ﺑﻪ ﻗﺒﻠﻪ ﻣﺎ ﻧﻤﺎﺯ ﻣﻰ ﺧﻮﺍﻧﺪ ، ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ ﻣﻮﻋﻮﺩ ﻧﻴﺴﺖ ; ] ﺑﻨﺎﺑﺮﺍﻳﻦ ﺍﺯ ﺁﻧﺎﻥ ﻧﺘﺮﺳﻴﺪ ﻭ ﺍﺯ ﻣﻦ ﺑﺘﺮﺳﻴﺪ ، ﻭ [ ﺗﻐﻴﻴﺮ ﻗﺒﻠﻪ ] ﺑﺮﺍﻱ ﺁﻥ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﻧﻌﻤﺘﻢ ﺭﺍ ﺑﺮ ﺷﻤﺎ ﻛﺎﻣﻞ ﻛﻨﻢ ﺗﺎ [ ﺑﻪ ﺍﺣﻜﺎم ﻭ ﺳﻨﻦ ﺍﻟﻬﻲ ]ﻫﺪﺍﻳﺖ ﺷﻮﻳﺪ .(١٥٠)
#ختم_قرآن
محل نزول:
این آیه در مدینه بر پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله نازل گردیده است.
شأن نزول:
از طريق سدى درباره اين قسمت از آيه «لِئَلَّا يَكُونَ لِلنَّاسِ عَلَيْكُمْ حُجَّةٌ» چنين روايت شده وقتى كه بعد از قبله بيتالمقدس رسول خدا صلی الله علیه و آله به طرف خانه كعبه برگشت.
مشركين مكه گفتند: دين محمد او را در سرگردانى انداخته و دوباره به طرف قبله اى كه ما در آن هستيم برگشته است، زيرا ميدانست كه ما بر هدايت بيشترى ميباشيم سپس اين آيه نازل گرديد.
تفسیر👇
تكرار موضوع تغيير قبله در آيات متعدّد، نشانهى اهميّت آن است. علاوه بر آنكه در هر يك از آيات در كنار اين موضوع، مطلب جديدى را نيز يادآور مىشود. مثلًا در اين آيه، خداوند بعد از دستور روى نمودن به سوى مسجدالحرام، مىفرمايد: اين بدين خاطر است كه مردمان، بهانهاى بر عليه پيامبر صلى الله عليه و آله و مسلمانان نداشته باشند. چون اهل كتاب مىدانستند كه پيامبر اسلام به سوى دو قبله نماز مىخواند و اگر اين امر محقّق نمىشد، آنها ايراد مىگرفتند كه پيامبر شما فاقد اوصاف ذكر شده در كتابهاى آسمانى پيشين است.
و يا اينكه زخم زبان زده و مسلمانان را تحقير مىكردند كه شما دنبالهرو يهود هستيد و قبلهى مستقلى نداريد.
البتّه اين ايراد تنها از سوى يهود نبود، بلكه مشركان نيز مىگفتند: اگر محمّد صلى الله عليه و آله به آئين
جلد 1 - صفحه 230
ابراهيم توجّه دارد، پس چرا به خانهاى كه ابراهيم ساخته است، توجّه ندارد؟ البتّه منافقان آرام نگرفته و با تغيير قبله، خردهگيرىهاى خود را شروع كرده و مىگفتند: پيامبر، ثبات رأى ندارد. در هر حال خداوند با تأكيد و تكرار، مسلمانان را براى پذيرش موضوع و ثبات قدم آماده مىسازد و يادآور مىشود، آنان كه دنبال حجت و دليل باشند، بر شما خرده نخواهند گرفت، ولى افراد ظالم كه حقيقت را كتمان مىكنند، از بهانهجويى دست بر نخواهند داشت و شما نبايد به آنان اعتنا كنيد، و از آنان نترسيد و فقط از خداوند بترسيد.
قبله، نشانه و مظهر توحيد است. قبله، آرم و نشانهى مسلمانان است. در نهجالبلاغه از كعبه به عنوان عَلَم يعنى پرچم ونشانهى آشكار اسلام ياد شده است. بتپرستان و ستاره پرستان هنگام نيايش، به سوى بت و يا ستاره و ماه توجّه مىكردند، امّا اسلام توجّه به خانه خدا را به جاى آن قرار داد و روى كردن به سوى قبله را نشانهى توجّه به خدا شمرده است.
در روايات مىخوانيم: پيامبر صلى الله عليه و آله معمولًا روبه قبله مىنشستند و سفارش كردهاند؛ بسوى قبله بخوابيد و بنشينيد و حتّى رو به قبله نشستن، عبادت شمرده شده است. قبله، جايگاه واحترام خاصّى دارد ودر بعضى اعمال، توجّه به آن واجب است. براى مثال: نمازهاى واجب بايد روبه قبله خوانده شود. ذبح حيوان ودفن ميّت، بايد به سوى قبله باشد. در مستراح رو به قبله يا پشت به قبله نشستن حرام است.
علاوه بر آنچه ذكر شد، قبله عامل وحدت مسلمانان است. اگر از فراز كرهى زمين بر مسلمانان نظر كنيم، مىبينيم آنان هر روز پنج بار با نظم و ترتيب خاصّ، به سوى قبله توجّه مىكنند. كعبه، قرارگاه وآمادگاه حركتها وانقلابهاى الهى بوده است. از حضرت ابراهيم وحضرت محمّد گرفته تا امام حسين عليهم السلام و در آينده حضرت مهدى عليه السلام، همگى از كنار كعبه حركت خود را شروع كرده و مىكنند. در عظمت كعبه همين بس كه مسلمانان به اهل قبله معروفند.