📖آیه امروز📖
سوره بقره(۲)
آیه ۲۵۳
آیه دویست و پنجاه و سوم
تِلْكَ الرُّسُلُ فَضَّلْنَا بَعْضَهُمْ عَلَىٰ بَعْضٍ مِّنْهُم مَّن كَلَّمَ اللَّهُ وَرَفَعَ بَعْضَهُمْ دَرَجَاتٍ وَآتَيْنَا عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ الْبَيِّنَاتِ وَأَيَّدْنَاهُ بِرُوحِ الْقُدُسِ وَلَوْ شَاءَ اللَّهُ مَا اقْتَتَلَ الَّذِينَ مِن بَعْدِهِم مِّن بَعْدِ مَا جَاءَتْهُمُ الْبَيِّنَاتُ وَلَٰكِنِ اخْتَلَفُوا فَمِنْهُم مَّنْ آمَنَ وَمِنْهُم مَّن كَفَرَ وَلَوْ شَاءَ اللَّهُ مَا اقْتَتَلُوا وَلَٰكِنَّ اللَّهَ يَفْعَلُ مَا يُرِيدُ (253)
#ختم_قرآن
تفسیر👇
گرچه طبق احاديث، تعداد انبيا 124 هزار نفر بوده است، امّا تنها نام 25 نفر از آنان در قرآن آمده ونام ديگران برده نشده است؛ «مِنْهُمْ مَنْ قَصَصْنا عَلَيْكَ وَ مِنْهُمْ مَنْ لَمْ نَقْصُصْ» «1» مقام ودرجات انبيا يكسان نيست و هركدام جايگاه و امتيازاتى دارند. مثلًا امتياز پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله خاتميّت، امّى بودن، تحريف نشدن كتابش، امتياز ابراهيم عليه السلام يك تنه امّت بودن ونسل
«1». غافر، 78.
جلد 1 - صفحه 396
مبارك داشتن، امتياز نوح عليه السلام طول عمر و پايدارى ودريافت سلام ويژه از طرف خداوند است. در اين آيه، امتياز حضرت موسى و عيسى عليهما السلام بيان شده كه موسى مخاطب سخن خداوند و عيسى مؤيّد به روحالقدس بوده است.
كلمه «درجات» نشانهى برترىهاى متعّدد است.
فخررازى در تفسير كبير ذيل اين آيه، حدود بيست امتياز براى پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله بيان كرده است. از آن جمله: معجزهى پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله قرآن كريم بر همه معجزات برترى دارد. ديگر اينكه پيامبر اسلام بر همه پيامبران گواه است، چنانكه مىفرمايد: «فَكَيْفَ إِذا جِئْنا مِنْ كُلِّ أُمَّةٍ بِشَهِيدٍ وَ جِئْنا بِكَ عَلى هؤُلاءِ شَهِيداً» «1»
پیام ها
1- انبيا، مقامى بس والا دارند. «تلك» اشاره به دور ومقام والاست.
2- انبيا، همه در يك رتبه نيستند. يگانگى در هدف، مانع بعضى كمالات ويژه و برترىهاى خاصّ نيست. «فَضَّلْنا بَعْضَهُمْ عَلى بَعْضٍ»
3- تجليل از انبياى گذشته لازم است. موسى وعيسى عليهما السلام در آيه تكريم شدهاند.
«مَنْ كَلَّمَ اللَّهُ ... عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ»
4- سنّت و قانون خداوند، آزاد گذاشتن انسان است. او مىتواند مردم را به اجبار به راه حقّ وادار كند، امّا رشد واقعى در سايه آزادى است. در اين آيه دو بار مىخوانيم كه اگر خدا مىخواست، اختلاف و نزاعى ميان مردم ايجاد نمىشد. «وَ لَوْ شاءَ اللَّهُ»
5- ريشهى اكثر اختلافات، هوسها، حسدها و خودبينىهاست، نه جهل و ناآگاهى. «مِنْ بَعْدِ ما جاءَتْهُمُ الْبَيِّناتُ»
6- راه انبيا، همراه با دليل روشن است. «بينات»
7- اختلافات اعتقادى، از عوامل پيدايش جنگهاست. البتّه دين منشأ اختلاف
«1». نساء، 41.
جلد 1 - صفحه 397
نيست، بلكه مردم اختلاف مىكنند. «وَ لَوْ شاءَ اللَّهُ مَا اقْتَتَلَ ... وَ لكِنِ اخْتَلَفُوا»
8- اختلاف عقائد مردم، دليل اختيار آنها است. «فَمِنْهُمْ مَنْ آمَنَ وَ مِنْهُمْ مَنْ كَفَرَ»
@shahid_modafe_haram_miladheidari