📝 | زیارت حرم حضرت رسول 📷 تصویری خاص از شهید زاهدی و موسوی در مدینة النبی 🕌 قرار بود اولین بار در زندگی چشمم به حرم آقا رسول الله بیفتد. دل تو دلم نبود. خیلی شوق داشتم. حرف‌هایی در دلم آماده کرده بودم که تا به حرم رسیدم به حضرت بگویم. در اتوبوس بودیم و در حال حرکت به سمت مدینه. بعضی از خستگی فرصتی پیدا کرده بودند تا کمی بخوابند. بعضی در حال خواندن ذکر و دعا بودند. گاهی پدرم را نگاه می‌کردم که در حال ذکر گفتن بود و گاهی از پنجره بیرون را می‌دیدم و لحظه شماری می‌کردم برای دیدن مسجدالنبی ... 🔸 داخل شهر مدینه شدیم و حالا با صلوات‌های زائرین دیگر کسی خواب نبود. الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم بی‌قرار لحظه دیدار بودم و با کنجکاوی و دقت خیابان‌ها و تابلو‌ها را نگاه می‌کردم ... وااااای! باورم نمیشد که چه میبینم! من کجا و اینجا کجا! این اولین باری بود که چشمم به گنبد سبز و پر ابهت پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) می‌خورد. 😍 دیگر دوست نداشتم چشم از آن بردارم، قلبم تند تند میزد و اشک در چشمانم حدقه زده بود. از اتوبوس پیاده شده بودیم ولی انگار من نمی‌خواستم چشم از گنبد بردارم ... - این مسجدالنبی است و این طرف هم قبرستان بقیع و مزار ائمه بقیع... - احتمال زیاد مزار حضرت زهرا (سلام الله علیها) هم همین جاهاست ... این جملات تپش قلبم را بیشتر می‌کرد. ⏪ ادامه در پیام بعد ... 📿 شادی روح شهدا صلوات الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم ☑️ کانال رسمی شهید محمدرضا زاهدی 💻 ایتا | بله