شهید سید مجتبی علمدار "بهشت علمدار"
#خاطرهـ شمارهـ یازده : @shahidalamdar_ir 👇👇👇👇👇👇 ✍ شخصیت عجیبی داشت، در مواقع شوخی و خنده سنگ تمام می
شمارهـ دوازده : @shahidalamdar_ir 👇👇👇👇👇👇 ✍ یک روز سید فرغونی به دست گرفت! بعد به بچه های گروهان گفت: «هر کس لباس کثیف برای شستشو داره داخل فرغون بریزه!» کلی لباس جمع شد. البته بچه ها سید را تنها نگذاشتند. همراه سید برای شستن لباس ها به راه افتادیم. مسافت نسبتاً زیادی راه رفتیم. وقتی به کنار تانکر آب رسیدیم، سید هر کدام از بچه ها را مسئول انجام کاری کرد؛ یکی آتش درست کرد، یکی آب تانکر را در ظرف حلبی می ریخت تا آب را گرم کند، یکی هم آب گرم را به شخص شوینده، که خود سید بود، می رساند. هر کاری کردیم قبول نکرد، خودش شروع به شستن لباس ها کرد، چند نفر هم کمک او لباس ها را آب می کشیدند. در نهایت یکی از بچه ها که هیکل ورزشکاری داشت لباس ها را می چلاند و در لگن قرار می داد تا آن ها را پهن کنند. 🌷 سید آن زمان فرمانده گروهان سلمان بود. آن روز بیش از هشتاد قطعه لباس را شست. این کار زمان زیادی هم طول کشید. این نحوه برخورد و این افتادگی او بود که سید را محبوب قلب ها کرده بود. ✅ شبهای جمعه خاطرات 🌹 انتشار مطالب کانال همراه با ذکر صلوات و منبع جایز است. 💠با ما همراه باشید💠 🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹 🌐 eitaa.com/shahidalamdar_ir