📇 متن خلاصه‌شده تفسیر قرآن 🔺سوره بقره : جلسه ۷۵ 🔖 آیه: ۲۵ 📆 تاریخ: ۱۳۶۴/۰۶/۰۹ 👤 مفسر: علامه جوادی آملی ♻️♻️♻️♻️♻️♻️♻️ 🔰ممکن است گفته شود که منظور از کلمه قبل در جمله «هر آنچه از میوه‌ها در بهشت به آنها داده می‌شود می‌گویند قبلا از این خورده‌ایم» همان باشد. باید گفت اولا هر میوه‌ای که در بهشت می‌خورند در برزخ به آنها داده نمی‌شود و ثانیاً اینکه بهشتیان گویند ما این میوه‌ها را در دنیا خورده بودیم اما بخاطر حجابمان، از آن لذت نمی‌بردیم و حالا همان ، و را بصورت میوه می‌بینیم و از خوردنش لذت می‌بریم پس مشخص می‌شود که منظور دنیاست نه برزخ. ♦️خداوند گوید جزای شما جز همان شما چیزی نیست «ما تجزون الا ما کنتم تعملون» و نیز فرمود «وقودها الناس و الحجارة» که نشان می‌دهد آتش از خود انسان نشات می‌گیرد و چوب و آتشزنه و آتش همگی خود انسان است. بهشت نیز خود انسان است نه چیزی جدای از او. حجاب دنیا نیز عمل خود انسان است نه جدای از او. لذا عارفان اصلا حاضر نیستند از نماز خارج شوند زیرا از آن لذت می‌برند مانند میوه‌ای که می‌خورند. 💠انسان در دنیا چون به دنیاست نمی‌فهمد که کار خوب یا بدی انجام داده است مانند صاحب‌خانه‌ای که مهمان دارد و میخ پایش را زخم کرده اما چون سرگرم رسیدگی به مهمان‌هاست نمی‌فهمد و در آخر شب که همگی رفتند می‌فهمد که خون آمده است. ✅خداوند مثل‌هایی در قران آورده است. اصلِ مثال‌زدن برای آن است که انسان سطح مطالب را تنزل دهد تا در سطح درک انسان‌های دیگر قرار بگیرد. مثلا روح را به ناخدای کشتی یا سلطان شهر تشبیه می‌کنند که تدبیرِ بدن انسان را (همچون تدبیر کشتی و شهر) در دست دارد اما در کشتی یا شهر فرو نرفته است و جدای از کشتی ولی سوار بر آن است. 🔰خدا نیز باید طوری سخن بگوید که احدی نگوید من نمی‌فهمم لذا باید همه بفهمند پس سعی قران بر آن است که هر موضوعی که بر آن استدلال می‌کند برایش نیز بزند تا همه بفهمند. در اینجا خداوند گوید نپرسید که چرا خدا به پشه‌ای کوچک مثال می‌زند! بلکه ببینید که ممثل و مَثَل، چه چیزی را می‌خواهد با مثال نشان دهد. اگر این موضوع عظیم بود با مثالی عظیم نشان می‌دهد و اگر حقیر بود با مثالی حقیر نشان می‌دهد و می‌گوید توکل به غیر خدا مانند تکیه کردن به است. ♦️تفاوت علم و عقل: خداوند در سوره عنکبوت گوید اگر کسی داشت وسیله استفاده از مثلها را دارد اما اگر کسی داشت از این مثلها استفاده می‌کند «و ما یعقلها الّا العالمون» زیرا علم ذاتاً مطلوب نیست بلکه نردبانی است برای عاقل کردن انسان. اگر هم به علم بهایی می‌دهند بخاطر نردبان بودنش است نه ارزش ذاتی علم زیرا علم می‌تواند انسان را به ته چاه نیز بکشاند. پس جز عالم نمی‌تواند عاقل شود و اگر علم نداشت طبیعتاً سفیه می‌شود.۶ 🔺اولویت عاقل شدن بر عالم شدن: قران به زبان سخن گفت که زبان مشترکی است تا همه بفهمند و مخصوص گروهی نباشد لذا با اصطلاحات سخن نگفت. مَثَل باعث فهم عوام مردم و فهم بهتر عاقلان و عالمان است. قران گوید ما نمی‌خواهیم شما باسواد شوید بلکه می‌خواهیم شما شوید (فهل من مدّکر) و یادتان بیاید از کجا آمده‌اید و چه باید بکنید. 🔰هر حرف صحیحی در دنیا مطرح شد از انبیا است؛ نیز شاگرد یکی از انبیا بوده و لذا هر چه آورده‌اند از انبیا بوده نه از خودشان. «علم حق‌طلبی و خداخواهی» است و همان «علوم تجربی» همچون طب و نجوم و غیره است که باید با صاحبخانه هماهنگ باشد نه اینکه صاحبخانه را بیرون کند! ♦️انسان نباید از خدا بخواهد که یک چیز معین را به او بدهد که اگر نداد در خدایی او شک کند! این خلاف اخلاص و است بلکه باید بگوید هر آنچه که به مصلحت ماست و خیر ماست را به ما بده. اگر دعا کرد که به من آنچه خیر است بده در اینجا خداوند یا آن را می‌دهد و یا اگر نداد گناهش را می‌آمرزد و اگر گناهی نیز نداشت و معصوم بود درجه‌ای بر درجاتش می‌افزاید. ---------------------------------------------------------- 🔴 دسترسی سریع به فهرست جلسات تفسیر سوره بقره 🔴 eitaa.com/tafsire_tasnim1/288 ---------------------------------------------------------- 📚کانال 👈 ✅ @tafsire_tasnim1