💠 #فراسوی_ایمان_و_کفر
▪️ (قسمت ۱۴)
🔸 آیا متکلمان به موضوعی که در اندیشهی
#هایدگر محل توجه است پرداختهاند یا حتی میتوانند به آن بپردازند و درعینحال یک
#متکلم باقی بمانند؟
🔹 در درجه اول و و مهمتر از همه، موضوع مورد توجه
#الهیات مسیحی، ایمان است. الهیات دانش ایمان است یعنی انسجامی نظاممند و وضوحی مفهومی میدهد به آنچه از طریق ایمان آشکار میشود.
🔸 یقین به رستگاری و اطمینان فردیِ به دست آمده در
#ایمان است که مبنای اصیل تاریخی-متافیزیکی برای تقدم یقین است که ابتدا پذیرش و بسط تفکر ریاضیاتی (یعنی ذات علم طبیعی مدرن و متافیزیک) را امکانپذیر ساخت.
🔹 این بدان معناست که خود-یقینیِ «میاندیشم، پس هستم» که در تفکر
#متافیزیک مدرن حاکم است شورشی علیه آموزه ایمان نیست، بلکه پیامد ضروری آن است!
🔸 متافیزیک و ایمان مسیحی با یکدیگر پیوند تنگاتنگی دارند، بهطوریکه حتی میتوان گفت فرهنگ مدرن (و البته شامل متافیزیک مدرن) مسیحی است، حتی زمانیکه «ایمان» خود را از دست بدهد.
🔹 زیرا ایمان مسیحی این امر را ضروری ساخته است که انسان خود را چه از طریق چنین ایمانی یا بهوسیلهی دیگر ایمن سازد.
🔸 این بدان معناست که الهیات مسیحی، همان تفکری را عرضه میکند که
#هایدگر به پیروی از
#نیچه آن را قابل پرسش و چونوچرا میداند و خواهان غلبه بر آن است. از اینرو، ایمان نیز سد راه پرسش از وجود است.
🔹
#هیدگر این نکته را صریحاً بیان میکند: "برای کسی که کتاب مقدس وحی الهی و حقیقت است، پاسخ این پرسش که چرا موجودات هستند و نه نیستی؟ حتی پیشاز آنکه پرسیده شود، مشخص است: موجودات، از آنجا که خود خدا نیستند، مخلوق اویند. کسی که بر چنین ایمانی بهعنوان مبنا تکیه کردهاست، شاید بتواند بهنحوی پرسیدن پرسش ما را تقلید کند و در آن مشارکت بجوید، ولی نمیتواند این پرسش را به شیوهای اصیل طرح کند، مگر اینکه از مؤمن بودن دست بکشد و به همه لوازم این اقدام تن دردهد."
ادامه دارد...
🔺
@varastegi_ir ๛ وارَستِگی