از شهید عباس نجفی وصیتنامه مکتوب به یادگار نمانده است؛ با این حال در سفارشهایی که به همسر و خانواده داشتهاند، جملاتی وجود دارد که کمتر از وصیت نیست. الف: وقتی بر اثر عوارض شدید شیمیایی در بیمارستان بستری بود، به همسرشان گفتند: دعا نکن درد نکشم، دعا کن کم نیاورم. همچنین به برادرانش گفته بود، در این مدت آنقدر درد کشیدهام که حد ندارد؛ ولی نخواستم دیگران بفهمند تا کسی بر من ترحم کند. ب: با حضور در مسجد امام جواد(علیه السلام) معلم بودنش را به بچههای مسجد نشان داد. هنوز آنها نام و یاد او را به فراموشی نسپردهاند. در جلسهای در روزهای قبل از شهادت به بچههای مسجد سفارش کرد که نیکی کردن به پدر و مادرتان را سرلوحه زندگی قرار دهید و هیچگاه نگذارید، امور مسجد به دست کسانی بیفتد که اعتقاد قلبی به راه و سیره شهدا و امام(قدس سره) ندارند.
@shahid_modafe_haram_miladheidari
🌿🌿
#قصههای_قرآنی
قصه های مربوط به: #حضرت_ابراهیم علیه السلام #قسمت_سی_و_چهارم
🔹چشمه حیات«۲»🔹
سپس هاجر خود نیز کفی از آب نوشید و طراوت حیات به بدنش بازگشت و آن ابر سیاه یأس و نومیدی که روزگاری چند نور امید را از زندگی او ربوده بود به لطف و عنایت خدا برطرف گشت. چشمه ای که با گردش پای اسماعیل پیدا شد همان چشمه زمزم است همان آبی که حاجیان اطراف آن ازدحام می کنند و برای رسید به آن بر یکدیگر سبقت می گیرند، شاید قطره ای بنوشند و یا جرعه ای از آن را به نیت شفا همراه بیاورند.
آنگاه که آب از چشمه زمزم جوشید پرندگان را به سمت خود جذب کرد و آنها اطراف آن گرد آمده و بر فرازش به پرواز در آمدند. جمعیتی از طایفه جرهم که از نزدیکی این وادی عبور می کردند، فرود پرندگان را دیدند و مشاهده کردند که این پرندگان در اطراف آن محل در پروازند. لذا گمان بردند که در آن مکان آبی پیدا شده است، سپس پیشاهنگ خود را برای بررسی مکان فرستادند تا خبری از آن سرزمین باز آورد. آنگاه که پیشقراول طایفه نزد اسماعیل و مادرش آمد چشمه زمزم را دید، لذا بلافاصله با خوشحالی و خرسندی به سوی قافله خود بازگشت تا بشارت وجود آب را به آنان برساند.
چون خبر وجود آب به طایفه جرهم رسید آنها انفرادی و گروهی به آن سرزمین آمدند و آن مکان را وطن خود قرار دادند، هاجر با این مردم مأنوس شد و با آمدن ایشان، ترس او برطرف گردید. سپس او خدای را سپاس گفت که قلوب مردم را متوجه وی و فرزندش نموده و بدین وسیله دعای ابراهیم علیه السّلام نیز مستجاب شد.
منبع: کتاب قصه های قرآن
═✧❁🌸❁✧═
@Shahid_modafe_haram_miladheidari
═✧❁🌸❁✧═
@mojtahedi_tehrani4_5827695391407081848.mp3
زمان:
حجم:
2.34M
🌷شرح دعای روز بیست و نهم ماه مبارک رمضان
🌷 #آیت_الله_مجتهدی (ره)
@shahid_modafe_haram_miladheidari
🍃🌺🍃
🌴🌙🌴🌙🌴🌙🌴🌙🌴🌙
خداحافظ ای ربّناي غروب
خداحافظ ای رزق و روزي ِ پاك
خداحافظ ای جمع ِ افلاك و خاك
خداحافظ ای لحظه هاي سحر
خداحافظ ای ماه چشمان ِ تر
خداحافظ ای بغض افطارها
خدا حافظ اي ماه ِ ديدار ها
خداحافظ ای ختم ياسين و نور
خداحافظ ای ماه ِ عشق و سرور
خداحافظ ای ماه رو راستی
خداحافظ ای بی کم و کاستی
خداحافظ ای قدر زلفت دراز
خداحافظ ای اشتياق ِ نماز
خداحافظ ای لحظه هاي دعا
خداحافظ ای ماه ِ ارض و سماء
خداحافظ ای ماه ِ صبر و رضا
تو ای ماه آرامش مصطفی
خداحافظ ای گرمی آفتاب
خداحافظ ای خوابهايت ثواب
خداحافظ ای بهترین سرنوشت
تو پای مرا می کشی تا بهشت
خداحافظ ای ماه تقدیر من
سحرهای تو صبح تطهیر من
خداحافظ ای بركت سفره ها
خداحافظ اي ماه ِ خوب خدا
*💕بزرگواران گرانقدر*
*🌙کم کم به آخر مهمونیِ خدا رسیدیم*
*تو این لحظات آخر دعا کردن برای همدیگرو فراموش نکنیم.*
*🙏🏻التماس دعای فرج
*🪷 الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم*🌴
🌙🕊️🌙🕊️🌙🕊️🌙🕊️🌙🕊️
@shahid_modafe_haram_miladheidari
▫️رمضان امسال را
با تمام دعاهای فرجِ وقت افطارش،
با تمام گلههای هر شب افتتاحش،
با تمام «عجّل» های شب قدرش،
میسپارم به شما
به این امید که
به یُمن آمینهایت،
آخرین رمضانِ بیحضورت باشد،
مهدی جان!
@shahid_modafe_haram_miladheidari