❤️شهدا قهرمانان واقعی❤️
🖼 تمثال مبارک جانباز شهید سید مجتبی علمدار در دستانِ اشکان خورشیدی #داور_ساروی_فوتبال در مراسم آغازین بزرگترین رویداد ورزشی ایران، دیدار تیمهای استقلال و پرسپولیس در ورزشگاه آزادی تهران
٩٨/۱/۱۰
🌹 کانال رسمی شهید علمدار
🆔 @shahidalamdar_ir
شهید سید مجتبی علمدار "بهشت علمدار"
#خاطرهـ شمارهـ چهل و هفت: @shahidalamdar_ir 👇👇👇👇👇👇 ✍ مادر ما زن مظلومی بود که خیلی در راه تربیت صحیح
#خاطرهـ شمارهـ چهل و هشت:
@shahidalamdar_ir
👇👇👇👇👇👇
✍ مدت زیادی از شهادت سید نگذشته بود. جو سیاسی همه شهرها را ملتهب کرده بود. دوم خرداد ۷۶ در پیش بود. عده ای از دوستان سید که به جناح چپ معروف شده بودند دور هم نشسته بودند، مرتب از کاندیدای مورد حمایت خود صحبت می کردند. موج حمایت های آنها به هیئت هم کشیده شده بود. این سیاسی کاری ها باعث شد عده ای از هیئت جدا شوند. یک شب دوباره دور هم جمع شدند و بحث سیاسی را پیش كشیدند. یکی از دوستان سید که به کار خود در حمایت از آن نامزد اصرار می کرد، گفت: «والله قسم، اگر خود سید هم بود به ... رأی می داد.» گفتم: چی داری میگی؟! چرا بی خود قسم می خوری.» بعد شروع کردم به صحبت. تا توانستم بر علیه کاندیدای مورد حمایت او حرف زدم. هر چه دلم خواست گفتم! آن شب با ناراحتی جلسه را ترک کردم، شب هم خیلی زود خوابیدم.
🌷 ایستاده بود در مقابلم. با چهره ای بسیار نورانی تر از زمان حیات. اخم کرده بود. فهمیدم از دست من ناراحت است. آمدم حرف بزنم که سید گفت: «می دونی اون طرف چه خبره؟! چرا به این راحتی غیبت می کنی؟! می دونی اهل غیبت چه عذابی دارند. بعد به حرف آن دوستان اشاره کرد و گفت: والله قسم اگر بودم، به آن آقا رأی نمی دادم.»
✅ شبهای جمعه خاطرات
🌹 انتشار مطالب کانال همراه با ذکر صلوات و منبع جایز است.
💠با ما همراه باشید💠
🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹
🌐 eitaa.com/shahidalamdar_ir
شهید سید مجتبی علمدار "بهشت علمدار"
#خاطرهـ شمارهـ چهل و هشت: @shahidalamdar_ir 👇👇👇👇👇👇 ✍ مدت زیادی از شهادت سید نگذشته بود. جو سیاسی همه
#خاطرهـ شمارهـ چهل و نه:
@shahidalamdar_ir
👇👇👇👇👇👇
✍ خیلی با هم رفیق شده بودیم. کار خاصی هم در منطقه خوزستان نداشتیم، سید می گفت: «از این فرصت باید برای خودسازی استفاده کرد. از همین دوران شروع کرد و برای خودش قوانینی نوشت و به آن ها عمل می کرد.» در تابستان روی پشت بام می خوابید. نیمه های شب بلند می شد و آماده نماز شب می شد. از فضائل نماز شب برای من هم می گفت، اینکه در احادیث آمده: بر شما باد به نماز شب حتی اگر یک رکعت باشد. زیرا انسان را از گناه باز می دارد. خشم پروردگار را خاموش می کند، سوزش آتش را در قیامت دفع می کند. بعد درباره نماز شب خواندن شهدا می گفت.
🌷 سید اهل عمل به دستورات دین بود. برای همین کلام او بسیار تأثیرگذار بود. افرادی که با او کار می کردند، بعد از مدتی همگی به نماز جماعت و یا نماز شب مقید می شدند.
✅ شبهای جمعه خاطرات
🌹 انتشار مطالب کانال همراه با ذکر صلوات و منبع جایز است.
💠با ما همراه باشید💠
🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹
🌐 eitaa.com/shahidalamdar_ir
شهید سید مجتبی علمدار "بهشت علمدار"
#خاطرهـ شمارهـ چهل و نه: @shahidalamdar_ir 👇👇👇👇👇👇 ✍ خیلی با هم رفیق شده بودیم. کار خاصی هم در منطقه
#خاطرهـ شمارهـ پنجاه:
@shahidalamdar_ir
👇👇👇👇👇👇
✍ تمام اخلاق و رفتار سید مجتبی درس بود، همه كارهایش برای ما آموزنده بود. فراموش نمی كنم اولین باری که او را دیدم سال ۱۳۶۵ در هفت تپه و گردان مسلم بود. سید از نیروهای گروهان سلمان بود، رفتار و ظاهرش برایم جالب بود. همیشه تمیز و آراسته، پیراهن سرشانه دار، شلوار شش جیب، کلاه کوچک مشکی و شال سبز نشانه ظاهری او بود، فوتبال هم خیلی خوب بازی می کرد. سید هیبت عجیبی داشت، چهره ای نافذ و گیرا داشت. با یک نگاه انسان را جذب می کرد. صدای او در مداحی سوز عجیبی داشت. همین عوامل باعث می شد همه تقاضای حضور در گروهان سلمان را داشته باشند. بعد از آن ایام، دیگر سید را ندیدم تا جنگ به پایان رسید. من در خوزستان در مقر تیپ سوم لشکر ۲۵ کربلا بودم.
🌷 اواخر سال ۱۳۶۷ بود، پس از بهبودی سید، او هم به خوزستان آمد. سید در اطلاعات عملیات لشکر مشغول شد. البته اوایل کار پیش هم نبودیم. مدتی بعد او هم به تیپ سوم آمد. سعی می کردم یک لحظه از او جدا نشوم. تمام اخلاق و رفتار او برای من درس داشت. بسیار در من تاثیرگذار بود. هیچ گاه ندیدم که ما را به کاری امر و نهی کند، بلکه همیشه غیر مستقیم حرفش را می زد؛ مثلاً، آخر شب می گفت: «من می روم وضو بگیرم. در روایات تأکید شده کسی که با وضو بخوابد شیطان به سراغ او نمی آید و ...» ناخودآگاه ما هم ترغیب می شدیم و به همراه او برای وضو گرفتن حرکت می کردیم.
✅ شبهای جمعه خاطرات
🌹 انتشار مطالب کانال همراه با ذکر صلوات و منبع جایز است.
💠با ما همراه باشید💠
🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹
🌐 eitaa.com/shahidalamdar_ir
شهید سید مجتبی علمدار "بهشت علمدار"
#خاطرهـ شمارهـ پنجاه: @shahidalamdar_ir 👇👇👇👇👇👇 ✍ تمام اخلاق و رفتار سید مجتبی درس بود، همه كارهایش ب
#خاطرهـ شمارهـ پنجاه و یک:
@shahidalamdar_ir
👇👇👇👇👇👇
✍ همان ایام حضور در خوزستان بود. با سید و دیگر پرسنل رسمی دور هم نشسته بودیم. هر كسی چیزی می گفت. چند نفر از رفقا به موضوع سربازهای وظیفه اشاره كردند و گفتند: «بزرگ ترین مشكل ما این سربازها هستند! نه نماز می خوانند. نه حرف گوش می كنند نه ... سید با تعجب گفت: «من باور نمی كنم! چرا سربازهای ما این طور نیستند؟! سربازهای واحد ما از خود ما هم بهترند!» دوستانی كه این موضوع را مطرح كرده بودند گفتند: «خب تو شانس داری، هر چی سرباز خوبه گیر تو میاد.» اما من می دانستم چرا سربازان واحد اطلاعات كه با سید كار می كنند این قدر خوب هستند! همان جا گفتم: «موضوع شانس نیست. سید با سربازها مثل بسیجی های دوران جنگ برخورد می كنه. آن قدر با محبت هست كه اون ها شرمنده می شن. هیچ وقت ندیدم به سرباز بی احترامی كنه. در مسائل شخصی و كارهایی مثل نماز، هیچ وقت امر و نهی نمی كنه. بارها دیدم که سید، جیره میوه خودش را برای سربازها می بره و... این مسائل باعث شده كه سربازهای سید مجتبی، حتی بعد از اتمام خدمت از سید جدا نمی شن!»
✅ شبهای جمعه خاطرات
🌹 انتشار مطالب کانال همراه با ذکر صلوات و منبع جایز است.
💠با ما همراه باشید💠
🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹
🌐 eitaa.com/shahidalamdar_ir
شهید سید مجتبی علمدار "بهشت علمدار"
#خاطرهـ شمارهـ پنجاه و یک: @shahidalamdar_ir 👇👇👇👇👇👇 ✍ همان ایام حضور در خوزستان بود. با سید و دیگر پ
#خاطرهـ شمارهـ پنجاه و دو:
@shahidalamdar_ir
👇👇👇👇👇👇
✍ یکی از بچه های كارگزینی سید را صدا كرد و گفت: «دو تا سرباز داریم كه همه را خسته كرده اند. سه بار تا حالا واحد آن ها را عوض كردیم، یک بار هم پرونده این ها به واحد قضایی ارسال شده اما بی فایده بوده. می تونی این ها رو ببری تو واحد خودت.» سید گفت: «باشه مشكلی نیست. از این به بعد هر سربازی كه فكر می كنی مشكل داره بفرست پیش من!» سربازها همان شب به واحد ما آمدند. به محض اینكه وارد اتاق شدند سید بلند شد و به استقبالشان رفت. بعد با هر دوی آن ها دست داد و روبوسی كرد. موقع شام بود. بر خلاف برخی از پرسنل، با سربازها سر سفره نشستیم. بعد از صرف غذا سید ظرف ها را جمع كرد. اصرار من و آن سربازها بی فایده بود. همه ظرف ها را شست و برگشت، بعد گفت: «شما خسته اید تازه هم به این واحد آمدید. امشب را استراحت كنید.»
🌷 صبح فردا كه می خواستیم نماز بخوانیم این دو سرباز هم بلند شدند. با هم جماعت خواندیم. از آن روز دیگر لازم نبود كاری را به آن ها بگوییم. قبل از اینكه ما حرفی بزنیم این دو سرباز كارها را انجام می دادند. سید طوری با آن ها برخورد می كرد كه گویی برادر آن هاست، با آن ها می گفت، می خندید. به آن ها اعتماد می كرد. آن ها هم پاسخ اعتماد سید را به خوبی می دادند. حتی یک بار ندیدم كه سید به آن ها بگوید كه مثلاً برای نماز صبح بلند شوید، بلكه غیر مستقیم پیام خود را منتقل می كرد؛ مثلاً، از فضیلت اول وقت می گفت. اینكه انسان اگر سحرخیز باشد، چقدر در روح و روان او اثر دارد. از سخنان دانشمندان مثال می زد و ... البته ناگفته نماند که اطلاعات عمومی سید بسیار بالا بود. در اوقات بیکاری بیشتر مطالعه می کرد. یک بار در تلویزیون مسابقه ای بود که صد سؤال اطلاعات عمومی مطرح شد. سید به نود سؤال پاسخ صحیح داده بود.
✅ شبهای جمعه خاطرات
🌹 انتشار مطالب کانال همراه با ذکر صلوات و منبع جایز است.
💠با ما همراه باشید💠
🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹
🌐 eitaa.com/shahidalamdar_ir
🌹فرا رسیدن ماه #برکت، #رحمت و #مغفرت الهی، ماه مبارک رمضان بر شما مخاطبان گرامی و عموم شیعیان تبریک🌹
🔻🔻🔻🔻
🌹 کانال رسمی شهید علمدار
🆔 @shahidalamdar_ir
شهید سید مجتبی علمدار "بهشت علمدار"
#خاطرهـ شمارهـ پنجاه و دو: @shahidalamdar_ir 👇👇👇👇👇👇 ✍ یکی از بچه های كارگزینی سید را صدا كرد و گفت:
#خاطرهـ شمارهـ پنجاه و سه:
@shahidalamdar_ir
👇👇👇👇👇👇
✍ یک شب در بین نیروها مسابقه انداختند. قرار شد سید با یکی دیگر از پرسنل کشتی بگیرد. سید گفت: «هر کسی که باخت باید ظرف شام همه نیروها، حتی سربازها را بشورد.» سربازها همه جمع شدند تا سید را تشویق کنند. طرف مقابل بدن بسیار ورزیده ای داشت. از آن هایی بود که سربازها رابطه خوبی با او نداشتند. این مسابقه به سی ثانیه نکشید، سید مجتبی با ضربه فنی پیروز شد. بارها شده بود كه وقتی فوتبال بازی می کردیم با تیم سربازها می ایستاد. شده بود رازدار آن ها. هر كدام از سربازها كه مشكلی داشت با سید مطرح می كرد، می دانست كه سید بهترین مشاور است، آن سربازها می گفتند: «تا حالا هیچ یک از پرسنل با ما این طور برخورد نكرده. هیچ كس مثل سید به ما اهمیت نداده.»
🌷 فراموش نمی کنم یكی از آن ها تا پاسی از شب بیرون محوطه با سید مشغول صحبت بود. می گفت: «عاشق شدم! همه هوش و حواسم جای دیگری است! سید ساعت ها با او صحبت كرد. او با كلامش به عشق او جهت داد.
✅ شبهای جمعه خاطرات
🌹 انتشار مطالب کانال همراه با ذکر صلوات و منبع جایز است.
💠با ما همراه باشید💠
🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹
🌐 eitaa.com/shahidalamdar_ir
#علمدار_عشق
💠💠💠💠
شَهْرُ رَمَضَانَ الَّذِي أُنزِلَ فِيهِ الْقُرْآنُ هُدًى لِّلنَّاسِ وَبَيِّنَاتٍ مِّنَ الْهُدَىٰ وَالْفُرْقَان
🔻🔻🔻🔻
🌹 کانال رسمی شهید علمدار
🆔 @shahidalamdar_ir
🔴 فرمان ویژه ولایت به سربازان #آتش_به_اختیار انقلاب
◀️امام خامنه ای: زمینه را برای روی کارآمدن دولت جوان و حزباللهی فراهم کنید
🔻رهبر انقلاب در دیدار رمضانی دانشجویان و نمایندگان تشکلهای دانشجویی:
🔹️ آن چیزی که ما از شما بچههای دانشجو انتظار داریم این است که خودجوش و خودکار باشید؛ مثل دوران طاغوت که ما هم واقعاً خودجوش کار میکردیم، منتظر این نباشید که شما را وارد کار کنند.
🔸️ آن روز کسی بالاسر ما نبود؛ گاهی اعلامیهای از امام میآمد و خونی در رگهای ما جاری میشد. موانع هم زیاد بود؛ کتک بود، زندان بود، گرسنگی بود و موانع پولی بود.
👈 جوانان هم امروز اینجوری باید حرکت کنند. اگر شما امروز اینجور عمل کنید، توطئههای نرم دشمن که مهمترینش فلج کردن نسل جوان است، خنثی میشود.
🔺️ اگر شما جوانان اینجوری پیش بروید و زمینه را برای روی کار آمدن #دولت_جوان و #حزباللهی فراهم کنید، غصههای شما تمام میشود و این غصهها فقط مخصوص شما نیست. ۹۸/۳/۱
🔻🔻🔻🔻
🆔 @shahidalamdar_ir
💠 مقدرات در شب #نوزدهم تعیین، در شب بیست و یکم تایید و در شب بیست و سوم امضا می شود.
🍃 التماس دعا
🔻🔻🔻🔻
کانال رسمی شهید علمدار
🆔 @shahidalamdar_ir