3.62M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
عاشقانه ای دیگر از شهید حمیدسیاهکالی مرادی به روایت همسرشون
پستموقت
#پارتاول
🌷🕊
اندکے نیـز مـرا هـم
بِنِشـان پیش خودت؛
میزبـان، همدمِ مھمـان بشود
خـوبتر است :)🌧✨
#چهارشنبہ_هاے_امام_رضایے🪐
بہ یاد غریب طوس در جوار غریب طوس💙
#کار_خودمونہ♡
3.59M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
آروزی خانم زینب نصرالله 💚
محفل✨
شهید علی هاشمی در ۱۰ دی ۱۳۴۰ در محلهٔ عامری، شهر اهواز زاده شد. پدر وی از اهالی روستای مویلحه هواشم، از توابع شهرستان باوی بود. دوران کودکی و نوجوانی او نیز در محله حصیرآباد شهر اهواز سپری شد.
پس از وقوع انقلاب ۱۳۵۷، وی با همکاری گروهی در دشت آزادگان، اقدام به تشکیل سپاه حمیدیه نمود. با شروع جنگ ایران و عراق فرمانده وقت سپاه خوزستان، هاشمی را بهعنوان فرمانده سپاه حمیدیه منصوب کرد.
با گسترش محورهای عملیاتی در طول جنگ ایران و عراق، علی هاشمی تیپ ۳۷ نور را در منطقه حمیدیه راهاندازی کرد. پس از عملیات بیتالمقدس، اقدام به تشکیل سپاه بستان و پس از آن سپاه هویزه نمود. ایجاد تعدادی از پاسگاههای مرزی، با هدف پدافند از منطقه خوزستان نیز از فعالیتهای دیگر او در سالهای نخست جنگ بود. وی پس از تشکیل قرارگاه نصرت در سپاه پاسداران و ارائه طرح کلی عملیات خیبر و عملیات بدر، مسئولیت سپاه ششم (سپاه امام جعفر صادق) را عهدهدار شد، که حاصل آن سازماندهی ۱۳ یگان رزمی و پشتیبانی سپاه پاسداران، در استان خوزستان بود.
او به دلیل آشنایی با مناطق عملیاتی، نقش مهمی در میان فرماندهان سپاه پاسداران در خلال جنگ ایران و عراق داشت. از وی بهعنوان طراح اصلی عملیات خیبر و عملیات بدر یاد میشود. هاشمی در سال ۱۳۶۷ پس از انجام مأموریت تخلیه جزیره مجنون، در هنگام ترک مقر فرماندهی، توسط هلیکوپترهای نیروی زمینی عراق مورد هدف قرار گرفت و کشته شد. پیکر وی ۲۲ سال بعد، در سال ۱۳۸۹ شناسایی و در اهواز به خاک سپرده شد.
🌹🌹السلام علیک یا محمد بن علی ایها التقی الجواد(ع)🌹🌹
#حجاب در وصیت نامه شهدا: خواهرم! نگذار به اسم آزادی پوشش را از تو بگیرند.
🌷🌷شهید «علیرضا ملازاده» در فرازی از وصیتنامه خود نوشته است: من اکنون فریاد برمیآورم که «خواهرم حجابت را، حجابت را حفظ کن. خواهرم نگذار پوشش را از تو بگیرند، نگذار به اسم آزادی زن، با تو و دیگر خواهرانم همانند «شیئ» رفتار کنند».
#حجاب_وعفاف_سفارش_شهدا
#یادشهداباصلوات🥀
#خاطرات_نماز
روزی من و عباس در حیاط روی تخت چوبی نشسته بودیم. از عباس پرسیدم: اگه من از شما یه لیوان آب طلب کنم و شما سریع بری و برای من آب بیاری، فکر میکنی برخورد من چطور خواهد بود؟ »
گفت: «معلومه از من تشکر میکنی.» حالا اگر چند دقیقه با تأخیر برای من آب بیاری چی؟ » شاید تشکر سردی از من بکنی.» گفتم: «اگرده - پانزده دقیقه دیر بیاری؟» تشکر نمیکنی.»
گفتم: #نماز_اول_وقت هم همین طوره. اگه اول وقت خوندی، محبت خدا و ثواب زیاد به همراهش خواهد بود. و اگه نماز هرچه از سر وقت دیر بخونی ثوابش کمتر میشه .
پدر شهید #عباس_دانشگر.