eitaa logo
شهدای مدافع امنیت و حرم
1.8هزار دنبال‌کننده
17.6هزار عکس
10.2هزار ویدیو
74 فایل
سعی کن یه جوری زندگی کنی که خدا عاشقت بشه اگه خدا عاشقت بشه خوب تورو خریداری میکنه 💚🌱 #شهید_محسن_حججی️ فقط جهت تبادلات و همسایگی و ادمین شدن به پیوی بنده: 👇🏻 @LabikorHussein313 ✅کپی آزاده و با ذکر صلوات برای سلامتی و فرج امام زمان حلال می باشد🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
2.6M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❤️🌱 سکان استوار ایران سه بار قسم جلاله خورد حاج قاسم برای این مسئله ... 🇮🇷 🥀
2.66M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 شهید محمود باقری: خودمان را مدیون و بدهکار انقلاب بدانیم. 🇮🇷 🥀 ┏━━━━━━━━🌷🍃━┓
1.25M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
روضه خوانی شهید رئیسی و حاج منصور روز تاسوعا در مسجد ارک ▪️سلام به حضرت اباعبدالله الحسین (ع) به نیابت از سید شهیدان اهل خدمت شهید آیت‌الله سید ابراهیم رئیسی ‏اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ ‏وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ ‏وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ ‏وَ عَلى اَصْحابِ الحسین 🇮🇷 🥀
🌷شهید نوید صفری : آه که تمام حسرتم این است که چقدر دیر فهمیدم زیارت عاشورا چیست. بر شما باد خواندن عاشورا عاشورا عاشورا که این سخنان امام عصر است! ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 🥀
🌷🌷 پسر شهید محمود باقری گفت پدرش نقل میکرده سردار حاجی زاده بهش گفته من دیگه به این زودی ها نمیخوام شهید بشم؛ من تنهایی و فشار آقا بعد حاجی (حاج قاسم) رو دیده ام. 🥀
🥀🥀 نوکـری ائمـــه چند روزی بود که شهید رحیمی برای کلاس درس حاضر نمی شد خیلی برام عجیب بود دلمو زدم به دریا و بهش گفتم آقا حجت چرا سر کلاس نمی آی؟پاسخ داد که یه کم سرم شلوغه، بعد گفتم به هر حال سر کلاس بیایین، گفت: نوکری اهل بیت رو دارم برام کافیه، گفتم: 🥀خوشبحالت برای ما هم دعا کن. برام عجیب بود چرا این حرفو می زنه با خودم گفتم ایام محرمه شاید تو حال و هوای محرمه این حرفو می زنه، دوباره گفتم این روزا هر جا برید سرکار باید مدرک داشته باشی، بسیجی باید زرنگ باشه بعد گفت: زرنگ هستم در کنار نوکریم، درسمم می خونم، همین نوکری رو ادامه می دم و به همه جا می رسم. 🥀این مطلب خیلی ذهنمو درگیر کرده بود تا روزی که شهید شد فهمیدم که حجت مدرکو از مدرسه امام حسین (ع) گرفت و مدرک نوکریش به همه جا رسوندش بالاترین و با عزت ترین مدرک رو با مهر قبولی اهل بیت را گرفت و چه زیبا نوکراش رو پذیرفتن. 🌷شهید حجت الله رحیمی🌷 🥀
شهید ورزشکار و قهرمانی که در عین معافیت از خدمت سربازی به خاطر جانبازی پدر بعشق دفاع از حریم آل الله و مدد مظلوم جان عزیزش را فدا کرد . 🕊🌷
و رحمت خدا بر او که می گفت‌ یه‌ رفیق‌ گیر‌ بیارید که‌ باهاش‌ خودسازی‌ کنید ترك‌ گناه‌ کنید درس‌ بخونید‌ و‌ مباحثه‌ کنید اگه‌ پیدا‌ کردید ولش‌ نکنید تا "شھادت‌"! " شهید آرمان علی وردی🕊🌹 " ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
1.89M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥
من
هرگز اجازه نخواهم داد صدای حاج همت در درونم گم شود این سردار خیبر قلعه‌ی قلب مرا نیز فتح کرده است.." 《 شهید سیدمرتضی آوینی 》 🕊 🌹
بازنشر بمناسبت هفته دفاع مقدس🇮🇷🇮🇷 🌷🌷 در زنده کردن مادر ماجرای گردان پالیزوانی‌ها متوسل شدم به سه شهید خانواده به خصوص مصطفی و خواستم که مادر برگردد، چند دقیقه بعد مادر دست برادرم را گرفت. باورکردنی نبود بعد از 45 دقیقه از فوت، مادر زنده شده باشد. 🥀🥀گروه حماسه و جهاد دفاع پرس: نفر به نفر از پسرها قد کشیدند و بزرگ شدند، از شیره جان مادر نوشیدند و رزق حلال پدر را خوردند تا درخت خانواده پالیزوانی با 10 پسر به بار بنشیند، درخت گل کرد و از بین 10 فرزند سه نفر از آنها به شهادت رسیدند، یکی در وقایع انقلاب و دو نفر دیگر در دفاع مقدس. همه برادرها دست پرورده پدری هستند که یک نماز را بدون جماعت نخواند و در تمام سال های زندگی عرق ریخت و نان زحمتش را خورد، بعید نبود از خانواده ای که همه چیز خود را در راه اسلام و انقلاب گذاشته اند، سه پسر هم فدای اسلام شود. 🥀خانواده پالیزوانی از آن خانواده های اصیل تهرانی هستند که شهرتشان به خاطر وجود سه شهید و برادرهای دیگری است که در جبهه ها رزمندگی کردند. گذر سال ها، مادر را پیر و خمیده کرده است، حتی برادرهای بزرگتر شهدا هم، سن و سالی از آن ها گذشته است؛ با این وجود خاطرات برادران را به خوبی با جزئیات به یاد دارند. پدر شهدا چند سالی می شود که دعوت حق را لبیک گفته و امروز میراث دار خون شهیدان، برادرهایی هستند که افتخارشان همراهی پدر و برادران شهیدشان در سال های دور است. مسئولان فرهنگسرای رضوان در سری برنامه های دیدار با خانواده شهدا با عنوان «به تماشای سرو» به دیدار این خانواده شهید رفتند. مشروح سخنان علی پالیزوانی و مادر شهیدان پالیزوانی در این دیدار، پیش از این منتشر شد. 🌷حاج محمود پالیزوانی دیگر برادر شهیدان پالیزوانی است که از حضورش در جبهه های نبرد و تشکیل گردان پالیزوانی ها می گوید: من بعد از مصطفی به سفارش مرتضی وارد جبهه شدم. تا آن زمان در دادستانی کار می کردم، که دیدم واقعا لازم است به جبهه بروم. به مرتضی که گزینش سپاه بود گفتم می‌خواهم به جبهه بروم گفت از بسیج نرو، بیا از طریق سپاه اقدام کن. کمی کار تخریب را بلد بودم. رفتم از دادگستری استعفا دادم و در سپاه اسم نوشتم. مصطفی یک سال و نیم می شد که در جبهه بود. هم سنش کم بود هم عاشق جبهه بود. از هر طرف منعش می کردیم از طرف دیگر می رفت و نمی ماند. مدتی در لانه جاسوسی کار تخریب می کردم از همانجا اعزام به جبهه انجام می شد. یادم می آید مصطفی آمده بود تا با ماشین جبهه برود اما سوارش نمی کردند. مصطفی بین رزمنده ها سوار ماشین می شد و می رفت. 🥀اودرباره حضور خود و برادرش در آلمان و انگلستان پیش از انقلاب ادامه می دهد: من قبل از انقلاب در آلمان زندگی می کردم، دو برادر دیگرم هم در انگلستان زندگی می کردند. چون زمان شاه وضعیت بد بود و هر روز مشکل داشتیم، هر زمان منتظر بودیم کسی برای دستگیری در خانه بیاید و پدر و مادرم اذیت شوند 🥀قبل اینکه حضرت امام(ره) به فرانسه بیایند من در فرانسه بودم ولی از موضوع خبر نداشتم. فقط همان روزی که ایشان به پاریس آمد رادیو اعلام کرد [امام] خمینی(ره) به پاریس آمده. به ایران آمدم و چند وقت بعد به نوفل لوشاتو رفتم و بعد از برگشت امام(ره) به ایران برگشتم. زمانی که به ایران آمدم یک راست به کمیته رفتم. مدتی در کمیته ها بودم و بعد به دادستانی رفتم. بعد از آن جنگ شروع شد و برای رفتن به جبهه اقدام کردم و چون قبلا دوره هایی دیده بودم مسئول آموزش تخریب شدم. به سومار رفتم و بعد راهی فکه شدم. بعد از عملیات والفجر مقدماتی مصطفی، مرتضی، احمد، علی، عباس و پدرم آمدند و اعلام کردند که در جبهه باهم هرکار هست انجام دهیم. بعد مدتی مصطفی تک‌تیرانداز و آرپی‌جی‌زن شد. طی این مدت همه برادرها و پسرهای دوتا برادرم و دامادهایمان کنار هم در گردان تخریب بودیم. کار گردان تخریب هم به این صورت بود که در هر زمان که یگان ها نیاز به نیروی تخریب داشتند چند نفری از نیروهای تخریب را می بردند. ✍ادامه دارد .... 🥀