بعد از تموم شدن متوسطه به همراه خانواده به محل زادگاهشون یعنی زاهدان برگشتن

و با عشق و علاقه ای که به خدمت به مردم کشورشون داشتن در سال ۱۳۸۶ در نیروی انتظامی استخدام شدن

با تمام شدن دوره آموزشی در مرکز آموزش ثامن الائمه"ع" در مشهد مقدس؛جهت ادامه خدمت در یگان های مرزی سیستان و بلوچستان به سراوان منتقل شدن

در سال ۸۸ ازدواج کردن و زندگی سرشار از نشاط و مهربانی همراه با عشق به اهل بیت"ع" رو با همسرشون شروع کردن

طبق گفته همسر شهید: "هربار که برای تجدید دیدار به کانون گرم خانواده باز میگشت گویی دنیایی از زیبایی و آرامش را با خود به ارمغان می آورد"🙂🌱

از این شهید بزرگوار یک فرزند به نام"الناز" به یادگار مانده...(:❤️‍🩹

شهید میرشکاری در زمان شهادت جمعی از گروهان احتیاط هنگ مرزی سراوان بودن

شهید و همرزمانشون در ۳۰ مرداد ماه بعد از آگاهی از قصد اشرار و معاندین نظام مقدس جمهوری اسلامی برای ورود به داخل مرزهای کشور در قالب چهار اکیپ عملیاتی برای شناسایی و اجرای گشت و بستن راه های ورودی اشرار به حوزه کشتگان"رودخانه نهنگ" در نقطه صفر مرزی میان ایران و پاکستان اعزام شدن

در جریان اجرای این ماموریت یکی از خودروها به رانندگی شهید میرشکاری بود که در اثر بارش شدید باران و جاری شدن سیل و طغیان رودخانه طعمه سیل شدن

که شهید در نتیجه از ناحیه سر،دست چپ و سایر نقاط بدن دچار جراحت شدن

صبح فردا با حضور نیروهای امدادی استوار یکم شهید علی میرشکاری رو که دارای جراحات زیادی بودن

به بیمارستان رازی شهرستان سراوان و بعد از آن به بیمارستان نبی اکرم"ص" زهدان منتقل کردن...