eitaa logo
❀ شهیدحجت الله رحیمی❀
2.2هزار دنبال‌کننده
32.2هزار عکس
13.4هزار ویدیو
106 فایل
❣🍃بسم رب خادم الشهداء🍃❣ 🥀شھید...به‌قَلبت‌نگـاھ‌میکُند اگࢪجایےبࢪايَش‌گذاشتھ‌باشےمےآيد‌مےمانَد لانھ میکُند تاشھيدت‌ڪُند ﴿شهیدحجت الله رحیمے♡﴾️🕊
مشاهده در ایتا
دانلود
🙂 🙂 ☘ حامد در کمک کردن به دیگران بسیار حرفه‌ای بود از کمک به دوستان و آشنایان بگیر تا کمک های مخفیانه به خانواده‌های نیازمندایی که بعد از شهادتش معلوم شد. 🌟 یکی از دوستان تازه می خواست عروسی بگیرد و خانه ای در یکی از روستاهای اطراف کرایه کرده بود حامد در آن زمان تمام دوستان و نزدیکان را جمع کرد تا با رنگ آمیزی و تعمیر خانه شرایطی را به وجود بیاورد که تازه عروسِ رفیقش در خانه‌ای که می خواهد برای اولین بار پا بگذارد زیبا و پر رنگ و لعاب باشد و به اصطلاح توی ذوقش نخورد... ☘ که آخر کار هنگام تعمیر سقف آنقدر سقف پوسیده بود که مجبور شد خانه خودش را برای تازه عروس و داماد خالی کند و تا تعمیر سقف برود خانه مادرش. 🌟در کمک مالی به دیگران هم که بسیار مخفیانه و مخلصانه کار میکرد. حامد فامیلی داشت کارگر، بنده خدا چند وقتی بود که سفارش کار نداشت و وضع مالی اش خراب شده بوده حامد در آن ایام به هر بهانه ای به خانه آنها سرکشی می‌کرد و بارها وقتی آن بنده خدا از اتاق بیرون میرفت مخفیانه در جیب کت او پول می گذاشت وقتی حامد شهید شد آن بنده خدا در بین گریه ها و ناله هایش داستان را برایمان تعریف کرد. 🌹شهید حامد کوچک زاده @shahidhojatrahimi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
😍✋ ❣السلام علیک یاصاحب الزمان! روزهای هفته رابا عشق توسرمیکنم تابه جمعه میرسم احساس دیگرمیکنم حس دیدارتو درمن جمعه غوغامیکند جمعه هاچشمان خود راحلقه بردرمیکنم 🥀اللهم عجل لولیک الفرج بحق زینب کبری (س)🥀 @shahidhojatrahimi
این انگشتر رو می بینی خانوم؟! دُرّ نجفه، همیشه همراهمه، شنیدم اون هایی که انگشتر دُرّ نجف میندازن روز قیامت حسرت نمی خورن، باید برم نگین این انگشتر رو نصف کنم، یه رکاب بخرم که تو هم انگشتر دُرّ نجف داشته باشی، دلم نمیاد روز قیامت حسرت بخوری!🙂 📚یادت باشد @shahidhojatrahimi
خیره شده بود به آسمان، حسابی رفته بود توی لاک خودش، بهش گفتم: چی شده محمد؟ انگار بغض کرده باشه، گفت: بالاخره نفهمیدم " اربا اربا " یعنی چه؟ میگن آدم مثل گوشت کوبیده میشه! یا باید بعد از عملیات کربلای۵ برم کتاب بخونم یا همینجا توی خط بهش برسم... توی بهشت زهرا که می‌خواستند دفنش کنند، دیدم جواب سوال رو گرفته، با گلوله توپی که خورده بود توی سنگرش....💔 🕊 @shahidhojatrahimi
'♥️𖥸 ჻ جمله‌ی "لاحول ولا قوّة الّا باللّه" نَود و نُه درد را شفا مى دهد كه ساده ترين آنها "اندوه" است✨🌼 @shahidhojatrahimi
🌷شهید مهدی باکری ، بر اثر اصابت تیر، از ناحیه کتف مجروح شده بود. یک روز تصمیم گرفت برای سرکشی و کسب اطلاع از انبارهای لشکر بازدید کند 🌷مسئول انبار ، پیرمردی بود به نام حاج امر ا... با محاسنی سفید که با هشت جوان بسیجی در حال خالی کردن کامیون مهمات بود ، او که آقا مهدی را نمی شناخت تا دید ایشان در کناری ایستاده و آن ها را  تماشا می کند فریاد زد جوان چرا همین طور ایستاده ای و ما را نگاه می کنی بیا کمک کن بارها را خالی کنیم یادت باشد آمده ای جبهه که کار کنی شهید باکری با معصومیتی صمیمی  پاسخ داد : « بله چشم» و با آن کتف مجروح به حمل بار سنگین پرداخت. 🌷نزدیکی های ظهر بود که حاج امرا... متوجه شد که او آقا مهدی فرمانده لشکر است بغض آلود برای معذرت خواهی جلو آمد که مهدی گفت : « حاج امر ا... من یک بسیجی ام .» "شهید مهدی باکری" @shahidhojatrahimi