Mahdi[a]9_1395-6-2-2-47.mp3
3.65M
نجوای زیبای
#شهید_سید_مجتبی_علمدار🌹
در فراق حضرت صاحب الزمان(عج)
اللهم عجل لولیک الفرج
یا مهدی 🌷 بیا آقا جان
#ذاکر_اهل_بیت
@shahidhojatrahimi
☘با شهدا گم نمی شویم☘
💥اگــر خـواستے #زندگے ڪنے، باید
منتظر مرگ باشے ❗️ولےاگر عاشق💓
شدے دوان دوان سمتِ فـدا شدن
⚡️در راهِ معشـ❣ـــوق میــــــــــروے!
این خاصیت ڪسانے اسـت ڪه
در فڪرِ #جاودانه شـدن هسـتند!
#شهید_سید_مجتبی_علمدار🌷
@Shahidhojatrahimi
شهیدی که🇮🇷
از شب فشار😔
قبر میترسید...😢😭
سفارش شهیـد📿
دهقان در مورد😍
عاشــــــــــــورا😭
#شهید_سید_مجتبی_علمدار ❤️
@shahidhojatrahimi
dardodel_alamdar (1).mp3
3.3M
🕊
چقدر سخت است
حال عاشقی که نمیداند
محبوبش نیز هوای او را دارد یانه؟
با نوای ملکوتی👇🏻
#شهید_سید_مجتبی_علمدار
@shahidhojatrahimi
.
سید، وقتی مداحی می کرد، یک سنگینی و وقار خاصی داشت و در ازای مداحی، پول هم نمی گرفت؛
می گفت: اگر در ازای مداحی کردنم پول بگیرم، چطوری فردای قیامت می توانم بگویم برای شما خواندم؟! می گویند: خواندی، پاداشش را گرفتی! من اصلا ائمه را با پول مقایسه نمی کنم !
.
#شهید_سید_مجتبی_علمدار
#هر_روز_با_شهدا
@shahidhojatrahimi
هنگام صحبت با نامحرم
سرش را پایین می انداخت
حجب و حیا در چهرهاش موج میزد.
وقتی برای کمک به مغازه پدرش می رفت،
اگر خانمی وارد مغازه می شد کتابی در دست میگرفت
و سرش را بالا نمی آورد.
میگفت: پدر جان لطفاً شما جواب دهید...
#شهید_سید_مجتبی_علمدار 🕊🌱
@shahidhojatrahimi
🌱اگر ناخواسته کاری انجام میداد و بعد متوجه میشد که کسی از او دلگیر شده، تا او را راضی نمیکرد آرام نمیگرفت. میگفت: خدا از حق خودش میگذرد ولی از حق مردم نمیگذرد.
خودش هرگز اشتباهات دیگران را به دل نمیگرفت.
#شهید_سید_مجتبی_علمدار🌷
@shahidhojatrahimi
🌱هنگام صحبت با نامحرم سرش را پایین می انداخت.
حجب و حیا در چهره اش موج میزد.
وقتی برای کمک به مغازه پدرش میرفت اگر خانمى وارد مغازه میشد کتابی در دست میگرفت سرش را بالا نمی آورد و میگفت:«پدر شما جواب بده...»
#شهید_سید_مجتبی_علمدار
@shahidhojatrahimi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹مداحی شهید حاج سیدمجتبی علمدار درباره مادرش حضرت زهرا(س)
🌹شادی روحش صلوات....
#شهید_سید_مجتبی_علمدار
هنگام صحبت با نامحرم، سرش را پایین می انداخت حجب و حیا در چهره اش موج می زد.
وقتی برای کمک به مغازه ی پدرش می رفت، اگر خانمی وارد مغازه می شد کتابی در دست می گرفت و سرش را بالا نمی آورد.
می گفت: پدر جان لطفا شما جواب دهید
#شهید_سید_مجتبی_علمدار 🕊