خاطرات_شهدا🌷
#عاشقانه_شہدا 🌹
🌿 من خیلے مخالف رفتن عباس به #سوریه بودم☹️
و اصلا اجازه ندادم که بره!
ولے با حرف هاش منو #راضی کرد...😔
🌿روزی که مےخواست به سوریه بره
من #مدرسه بودم و از روزهای قبل هم #امتحان داشتم
نتونستیم زیاد باهم صحبت کنیم
و فقط برام یه #نامه نوشته بود💌
🌿وقتی اونو خوندم
خیلے #مضطرب شدم😰
چون نوشته هاش طوری بود که مشخص می شد آخرین نوشته هاشه
خیلی #عارفانه نوشته بود💞😭
🌿نوشته بود رفتم تا #وابسته نشوم😓
چون مےترسید به #عشق دنیویش زیاد وابسته بشه!
و نتونه دل بکنه💔
و فراموش کنه که در اون طرف مرزها چہ اتفاقاتی دارد میافته!💚
#شهید_عباس_دانشگر 🌷
#شهید_دهه_هفتادی_مدافع_حرم
@shahidhojatrahimi
❀ شهیدحجت الله رحیمی❀
🍃🌺🍃 دست از #خدا خداےخودت برنداشتی من دل نـداشتم💗 وتو #دلبر نداشتی گفتی قرار شد که #فداےخدا شویم من
#خاطرات_شهدا 🌷
💌نامه های عاشقانه با پست خیلے پیشتاز
🔰رابطہ عاشقانه و منحصر به فرد با هـمسرش💞 داشت خانم اش را صدا می زد #حاجی هـم اینکه حالت جهـادی و حالت #فرماندهی داشت و هـم این که هـنگام صحبت تلفن☎️ اگر کسی به مکالمه گوش میداد نمی فهمید #حامد با چه کسی صحبت می کند.
🔰فکر میکردند حامد با کدام فرماندہ #سپاہ در حال صحبت است حامد در نامه نوشتن📝 برای هـمسرش هـم بسیار #فعال بود👌 خصوصا ایامی که در ماموریت شمال غرب🗺 بودیم یکی از کارهـای ثابت حامد #نوشتن_نامه برای هـمسرش بود
🔰شیوہ فرستادن نامه📩 برای هـمسرش هـم #جالب بود مثلا اگر می دید شما دارید به مرخصی می روید نامه را می داد✉️ و می گفت این #نامه را سریع برسان به آقای فلانی خیلی مهمه هـا💥!!! خودش میدونه چه کار کنه
🔰شما فکر میکردی این نامه حتما #بحث مرگ و زندگی است نامه را سریع به آن آقا می رساندی📨 به او هـم که معمولا از #آشنایان نزدیک اش بود زنگ می زد📞 و می گفت #سریع این نامه را برسان به دست همسرم💞
🔰آن بندہ خدا هـم که خیال میکرد حالا چه اتفاقی افتادہ در #هـمان_لحظه که نامه را می گرفت به سرعت🏃 خودش را به #هـمسر_حامد میرساند و نامه را می داد حامد با این شکل از پست #پیشتاز هـم سریعتر نامه را به هـمسرش میرساند💌
#شهید_حامد_کوچک_زاده 🌷
#شهید_مدافع_حرم
@shahidhojatrahimi
#حتما_بخوانید👇👇
🌸یه شب حسین به #خوابم اومد. #مُهری جهت مَمهور کردن نامه های مردم دستش بود.مهر دقیقا شبیه #سنگ مزارش بود.
🌸فقط کوچکتر و در اندازه مُهر بود. حتی #رنگ متن های موجود در مهر شبیه رنگ موجود در سنگ مزارش بود.
رنگ متنِ
پاسدار شهید مدافع حرم در مهر مثل سنگ مزارش به رنگ #قرمز بود.
🌸دیدم بعضی ها #نامه میدن و حسین همون جا پای نامه ها مهر می زنه. حسین گفت من #پنجشنبه ها نامه خیلی ها رو مهر می زنم.
🌸همون پنجشنبه خانمی رو سر مزار حسین دیدم. که خیلی هم #محجبه نبود.داشت #گریه می کرد.
🌸از من پرسید شما خانواده شهید رو نمی شناسید؟ گفتم من #خواهرش هستم. من رو در #آغوش گرفت و گفت، راستش من خیلی #بدحجاب بودم. اصلا اهل دین و مذهب نبودم. یک روز که داشتم در شبکه های مجازی جستجو می کردم، #تصادفا با شهید معز غلامی آشنا شدم.
🌸خیلی منقلب شدم.در مورد شهید #تحقیق کردم. بعدها شهید رو در #خواب دیدم.این شهید در زندگی من تاثیر بسیاری گذاشت.
🌸باعث شد روز به روز حجابم بهتر بشه. سالها بود که اصلا نماز #نمی_خوندم. ولی از وقتی که با شهید آشنا شدم نماز خوون شدم.من هم خوابی رو که دیده بودم برای اون خانم تعریف کردم...
#من_پنجشنبه_ها_نامه_خیلیا_رو_مهر_میزنم😍
📚کتاب سرو قمحانه، ص 132
#شهید_حسین_معزغلامی🌷
#شهید_مدافع_حرم
@shahidhojatrahimi
11.74M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
•°🌱
🌼معجزه ای که اخیرا اتفاق افتاد
#نامه دختری به امام رضا علیه السلام
حتما بشنوید
@shahidhojatrahimi
🕊🥀🌹🌴🌹🥀🕊
#شهیدانه
#شهیدی که
برای آب #نامه می نوشت
#شهید_والامقام
#یوسف_قربانی
هر روز می دیدم #یوسف گوشه ای نشسته و #نامه می نویسد . با خودم می گفتم #یوسف که کسی را ندارد ، برای چه کسی #نامه می نویسد؟ آن هم هر روز !
یک روز گفتم : #یوسف نامه ات را پست نمی کنی؟
دست مرا گرفت و قدم زنان کنار ساحل #اروند برد.
#نامه را از جیبش در آورد، ریز ریز کرد و توی آب ریخت. چشمانش پر از #اشک شد و آرام گفت : من برای آب #نامه می نویسم، #کسی را ندارم که …
#روحش_شاد
#یادش_گرامی
#راهش_پر_رهرو
@shahidhojatrahimi
خواهرم ؛
بر تو از فاطمه اينگونه خطاب است
زيبندهترين زينت زن حفظ حجاب است.
#نامه
#وصیت_شهدا
@shahidhojatrahimi