eitaa logo
شهید مدافع حرم محمد کامران
425 دنبال‌کننده
13.8هزار عکس
6.8هزار ویدیو
7 فایل
کانال شهید مدافع حرم محمد کامران #حاج_احسان 🔸 تاریخ ولادت :1367/02/09 🔹تاریخ شهادت:1394/10/23 🔴محل شهادت: حلب سوریه 💮مزار شهید: بهشت زهرا (س) تهران قطعه 50 ردیف 115 شماره 18 مدیر کانال : @majid065 ⚠️کپی مطالب تولیدی با ذکر صلوات بلامانع است.
مشاهده در ایتا
دانلود
شهیدی که بعلت لو ندادن عملیات زنده سرش را بریدند عباسعلی فتاحی بچه دولت آباد اصفهان بود حدود ۱۷ سال سن داشت. سال شصت به شش زبان زنده‌یِ دنیا تسلط داشت تک فرزند خانواده هم بود زمان جنگ اومد و گفت: مامان میخوام برم جبهه. مادر گفت: عباسم! تو عصای دستمی، کجا میخوای بری؟ عباسعلی گفت: امام گفتِ. مادرش گفت: اگه امام گفتِ برو عزیزم…عباس اومد جبهه. خیلی ها می شناختنش. گفتند بذاریدش پرسنلی یا جای بی خطر تا اتفاقی براش نیوفته. اما خودش گفت: اسم منو بنویس میخوام برم گردان تخریب. فکر کردند نمی دونه تخریب کجاست. گفتند: آقای عباسعلی فتاحی! تخریب حساس ترین جای جبهه است و کوچکترین اشتباه ، بزرگترین اشتباهِ … بالاخره عباسعلی با اصرار رفت تخریب و مدتها توی اونجا موند. یه روز شهید حسین خرازی گفت: چند نفر میخوام که برن پل چهل دهنه روی رودخونه دویرج رو منفجر کنند. پل کیلومترها پشت سر عراقیها بود پنج نفر داوطلب شدند که اولینشون عباسعلی بود. قبل از رفتن حاج حسین خرازی خواستشون و گفت: به هیچوجه با عراقی ها درگیر نمی شید. فقط پل رو منفجر کنید و برگردید. اگر هم عراقی ها فهمیدند و درگیر شدید حق اسیر شدن ندارین که عملیات لو بره تخریبچی ها رفتند ، یه مدت بعد خبر رسید تخریبچی ها برگشتند و پل هم منفجر نشده ، یکی شونم برنگشتِ… اونایی که برگشتِ بودند گفتند: نزدیک پل بودیم که عراقی ها فهمیدن و درگیر شدیم. تیر خورد به پای عباسعلی و اسیر شد ، زمزمه لغو عملیات مطرح شد. گفتند: ممکنه عباسعلی توی شکنجه ها لو بده! پسر عموی عباسعلی اومد و گفت: حسین ! عباسعلی سنش کمِ اما خیلی مردِ ، سرش بره زبونش باز نمیشه برید عملیات کنید عملیات فتح المبین انجام شد و پیروز شدیم. رسیدیم رودخانه دویرج و زیر پل یه جنازه دیدیم که نه پلاک داشت و نه کارت شناسایی. سر هم نداشت. پسر عموی عباسعلی اومد و گفت: این عباسعلی یِ! گفتم سرش بره زبونش باز نمیشه اسرای عراقی میگفتند: روی پل هر چه عباسعلی رو شکنجه کردند چیزی نگفت ِ، اونا هم زنده زنده سرش رو بریدند 😭 جنازه اش رو آوردند اصفهان تحویل مادرش بدهند. گفتند به مادرش نگید سر نداره. وقت تشییع مادر گفت: صبر کنین این بچه یکی یه دونه من بوده ، تا نبینمش نمیذارم دفنش کنین! گفتن مادر بیخیال نمیشه مادر گفت : بخدا قسم نمیذارم گفتند: باشه! ولی فقط تا سینه اش رو می تونین ببینین. یهو مادر گفت: نکنه میخواین بگین عباسم سر نداره؟ گفتند: مادر! عراقی‌ها سر عباست رو بریدند. مادر گفت: پس میخوام عباسمو ببینم، مادر اومد و کفن رو باز کرد. شروع کرد جای جای بدن عباس رو بوسیدن تا رسید به گردن. پنبه هایی که گذاشته بودن روی گلو رو کنار زد( یاد گودی قتلگاه و مادر سادات) و خم شد رگ های عباس رو بوسید. و مادر شهید عباسعلی فتاحی بعد از اون بوسه دیگه حرف نزد (یاد شهدا و این شهید جوانمرد را حفظ کنیم ولو با ارسال این روایت زیبا به یک نفر حتی شده با یک صلوات) شادی روح پاک  شهدا صلوات: اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم 🌹
شهید عباسعلی فتاحی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
کتاب حاوی نجواهای است کوتاه، دلنشین و قابل تامل با (علیه السلام) از زبان جوانی که نوجوانی اش در بی خبری از امام زمانش گذشته است. این کتاب توسط انتشارات بنیاد فرهنگی حضرت مهدی موعود در پاییز ۹۶ و در ۶۵ صفحه به چاپ رسیده است. 💌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
2.48M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
جوانان آخرالزمان 🎙استاد رائفی‌پور
4.17M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌹من دو تا بیسکوئیت برای جبهه فرستادم که برادرها خوشحال شوند؛ امیدوارم که پیروز شوید!💔🥺 در روز‌های منتهی به فتح خرمشهر در بین رزمندگان، روایتگر نامه دختر ۱۲ ساله‌ای شد که به زبانی ساده، همدلی مردم را به افرادی می‌گفت که جانانه برای دفاع از ایران اسلامی در میان موشک و آتش در حال جنگیدن بودند. ✍نویسنده نامه زهرا نقی‌زاده، دانش‌آموز دبستان شهید محراب قهدریجان است.
1.84M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹شما تا چند ثانیه دیگر یک تماس از مهدے فاطمه 🌹 دارید
11.25M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
°•☆🕊 🌹خوشا بحال همان ها که خود شهید شدند خوشا بحال شهیدان که رو سفید شدند بدا به حال منو هر که از سفر جا ماند بدا به حال منو هر کسی که تنها ماند...