خلاصه ای از زندگینامه شهید به روایت همسر ایشان:
🕊️🌹با آقا مهدی توسط دختر خاله شان آشنا شدم ، ایشان ما را به هم معرفی کرد و سبب ازدواج ما شد
سه ماه بعد از عقدمان آقا مهدی برای اولین بار عازم سوریه شد و ماموریت شان یک ماه ونیم طول کشید
اقا مهدی سعی می کرد زمانی که کنار ما بود خودش را درگیر اتفاقات سوریه نکندو اولویت اش این بود که نبودش را با خرید، تفریحو... برای منو امیر عباس جبران کند
آقا مهدی از هر طریقی حرف شهادت خودش را پیش میکشید...
روز قبل از اعزام اش به من گفت که خانم برایم دعا کن
پرسیدم چه دعایی؟!
جواب داد خودت که میدونی
گویا بهش الهام شده بود که قراره به درجه بالاتری که همان درجه شهادت بود نائل شود
لحظه وداع را خیلی خوب به خاطر دارم...
برای وداع کنار اقا مهدی نشستم دست می کشیدم روی تمام زخم هایش وبهش تبریک گفتم
لحظه ی خیلی شیرینی بود
چقدر هم روز قشنگی بود!
روز میلاد امام حسین،روز پاسدارو شب ولادت حضرت عباس
برایش کیک سفارش دادیم، هر سال روز پاسدار برای اقا مهدی کیک می پختم و امسال اولین سالی بود که نتوانستم کیک درست کنم و سفارش دادیم
و در حال حاضر تنها چیزی که آرامم میکند قطعه ۵۳ بهشت زهرا است🌹🕊️
#متن_ترجمه
#صفحه_۵۱۰
سوره مبارکه
#محمد
#سوره_۴۷
#جزء_۲۶
کانال رسمی شهیدمدافع حرم محمدکامران
🇮🇷 ╲\╭┓
╭💚⚘💚
┗╯\╲ ╰┈•
┗━━━━━━━━⚘━━━━━
https://eitaa.com/shahidkamran
┗━━━━━━━━⚘━━━━━