eitaa logo
شهید مدافع حرم محمد کامران
377 دنبال‌کننده
13.9هزار عکس
6.9هزار ویدیو
7 فایل
کانال شهید مدافع حرم محمد کامران #حاج_احسان 🔸 تاریخ ولادت :1367/02/09 🔹تاریخ شهادت:1394/10/23 🔴محل شهادت: حلب سوریه 💮مزار شهید: بهشت زهرا (س) تهران قطعه 50 ردیف 115 شماره 18 مدیر کانال : @majid065 ⚠️کپی مطالب تولیدی با ذکر صلوات بلامانع است.
مشاهده در ایتا
دانلود
📜📜📜🌿🌹﷽🌹🌿📜📜📜 📜نامه به ابوموسی اشعری ،در آستانه جنگ جمل،سال٣٦ هجری خبر رسید که ابوموسی اشعری،فرماندار کوفه،مردم را برای پیوستن به امام (علیه السلام) باز می دارد،حضرت این نامه را نوشت: 🔹بازداشتن ابوموسی از فتنه انگيزی ♦️از بنده خدا علي امير مومنان به عبدالله بن قيس (ابوموسی اشعری)پس از ستايش پروردگار! سخنی از تو به من رسيد كه هم به سود، و هم به زيان تو است، چون فرستاده من پيش تو آيد، دامن همت به كمر زن، كمرت را برای جنگ محكم ببند، و از سوراخ خود بيرون آی، و مردم را برای جنگ بسيج كن، اگر حق را در من ديدی بپذير، و اگر دودل ماندی كناره گير، به خدا سوگند! هر جا كه باشی تو را بياورند و به حال خويش رها نكنند، تا گوشت و استخوان و تر و خشكت درهم ريزد، و در كنار زدنت از حكومت شتاب كنند، چنانكه از پيش روی خود همانگونه بترسی كه از پشت سرت هراسناكی. حوادث جاری كشور آنچنان آسان نيست كه تو فكر می كنی، بلكه حادثه بسيار بزرگی است كه بايد بر مركبش سوار شد، و سختی های آن را هموار كرد، و پيمودن راه های سخت و كوهستانی آن را آسان نمود، پس فكرت را به كار گير، و مالك كار خويش باش، و سهم و بهره ات را بردار، اگر همراهی با ما را خوش نداری كناره گير، بی آنكه مورد ستايش قرارگيری يا رستگار شوی، كه سزاوار است تو در خواب باشی و ديگران مسووليت های تو را برآورند، و از تو نپرسند كه كجا هستی؟ و به كجا رفته ای؟ به خدا سوگند! اين راه حق است و به دست مرد حق انجام می گيرد، و باكی ندارم كه خدانشناسان چه می كنند؟ با درود. 📜 ، 📜🌹🕊 📜🌿🌹 📜📜📜📜
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
"بسم رب خالق چشم هایش" روزها را با فڪر بہ پروازت میگذرانم. لحظہ لحظه زندگی ام با خط به خط لبخندت گره‌خورده است‌ای رفیق شهیدم اگر ز من چشم برداری حتی یڪ لحظه هم بے گرمایی نگاهت دوام نخواهم آورد. موقعه هاۍ گناه با یادآوردی نگاهت از خود شرم میکنم و با نگاهت چقدر از گناه در امانم رفیق شهیدم. با تو عهد میبندم که از حجاب و چادرم مراقبت خواهم کرد و همیشہ آن تحسین در نگاهت را براۍ خود نگہ خواهم داشت. قول خواهم داد، همیشه سربلندت کنم و توهم قول بده خواهرت را شفاعت کنی. تو به خاطر ناموس کشورت از قطره قطره ۍ خونت گذشتے و من بہ خاطر قطره قطره ۍ خونت از دشمنان نمیگذرم. چه کسی گفته است که شهید مرده است خودم به شخصه درکنارم حست کرده ام. در روزهاۍ که در مرداب سردرگمے و غفلت دست و پا میزدم ، مانند یڪ نسیم آرام وزیدن گرفتے و نجاتم دادی ، چہ بسا این نسیم نبود بلکه یک مسکن قوی بود که در تمام تار و پود بدنم نفوذ کرد و از من دربرابر سرطان گناه مراقبت کرد. چقدر این مسکن شیرین بود. در لحظه لحظه زندگے ام در خط به خطش آری درست در خط بہ خطش حضورۍ گرم دارۍ ، با نگاهت قلب بی تاب و شکسته ام را بند میزنی و وعده دیدار میدهی ، چه خوشا میزبانی چو تو داشته باشم اخ ڪه پرواز چه خوب است. هر صبح با چشم باز کردن نگاهم به نگاه خندانت گره میخورد و تا شب پشت پلکانم که نه در قلبم تصویر چشمانت نقش میبندد، و با خود هر صبح عهدم را یاد اوردی میکنم . رفیق شهید که نه برای دختری که برادر ندارد برادر شهید یعنی : کسی که در روزهای ناامیدی میان تو و خدا پارتی شود و جوری دستت را بگیرد که حتی متوجه نشوی. یعنی در روزها کسی باشد که برایت غیرتی شود و نازت را برادرانه بخرد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📜📜📜🌿🌹﷽🌹🌿📜📜📜 📜 نامه ای در جواب معاويه 1⃣پاسخ تهديدات نظامی معاويه ♦️پس از ياد خدا ! چنانكه يادآور شدی، ما و شما هم دوست بوديم و هم خويشاوند، اما ديروز ميان ما و شما بدان جهت جدایی افتاد كه ما ايمان آورديم و شما كافر شديد، و امروز ما در اسلام استوار مانديم و شما آزمايش گرديديد، اسلام آوردگان شما با ناخشنودی، آن هم زمانی به اسلام روی آوردند كه بزرگان عرب تسليم رسول خدا (صلی الله علیه و آله وسلم ) شدند، و در گروه او قرار گرفتند. در نامه ات نوشتی كه طلحه و زبير را كشته، و عايشه را تبعيد كرده ام، و در كوفه و بصره منزل گزيدم، اين امور ربطی به تو ندارد، و لازم نيست از تو عذر بخواهم. و نوشتی كه با گروهی از مهاجران و انصار به نبرد من می آیی، هجرت از روزی كه برادرت (يزيد) در فتح مكه اسير شد پايان يافت، پس اگر در ملاقات با من شتاب داری، دست نگهدار، زيرا اگر من به ديدار تو بيايم سزاوارتر است، كه خدا مرا به سوی تو فرستاده تا از تو انتقام گيرم، و اگر تو با من ديدار كنی چنان است كه شاعر اسدی گفت: (تندباد تابستانی سخت می وزد و آنها را با سنگ ريزه ها، و در ميان غبار و تخته سنگها، درهم می كوبد.) 2⃣ يادآوری سوابق نظامی در پيروزيها ♦️و در نزد من همان شمشيری است كه در جنگ بدر بر پيكر جد و دایی و برادرت زدم. به خدا سوگند! می دانم تو مردی بی خرد وکور دل هستی، بهتر است درباره تو گفته شود از نردبانی بالا رفته ای كه تو را به پرتگاه خطرناكی كشانده، و نه تنها سودی برای تو نداشته، که زيانبار است؛ زيرا تو غير گمشده خود را می جویی، و غير گله خود را می چرانی. منصبی را می خواهي كه سزاوار آن نبوده، و در شان تو نيست، چقدر گفتار تو با كردارت فاصله دارد؟ چقدر به عموها و دایی های کافرت شباهت داری، شقاوت و آرزوی باطل آنها را به انكار نبوت محمد (صلی الله علیه و آله وسلم) واداشت، و چنانكه می دانی در گورهای خود غلطيدند، نه برابر مرگ توانستند دفاع كنند، و نه آنگونه كه سزاوار بود از حريمی حمايت، و نه در برابر زخم شمشيرها خود را حفظ كردند، كه شمشيرها در ميدان جنگ فراوان، و سستی در برابر آن شايسته نيست. تو درباره كشندگان عثمان فراوان حرف زدی، ابتدا چون ديگر مسلمانان با من بيعت كن، سپس درباره آنان از من داوری بطلب، كه شما و مسلمانان را به پذيرفتن دستورات قرآن وا دارم، اما آنچه را كه تو می خواهی، چنان است كه به هنگام گرفتن كودك از شير، او را بفريبند، سلام بر آنان كه سزاوار سلامند. 📜 ، 📜🌹🕊 📜🌿🌹 📜📜📜📜
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا