#زیارت
#غصهها
🔸تشرّف
▫️از ورودی صحن جوادالائمه علیهالسلام و در میان انبوه ملائکی که چشمهای سرم نمیبیندشان میگذرم.
قدم در حیاط مسجد اعظم میگذارم. عطر چادرت به مشامم میرسد. نفسی عمیق میکشم و دست بر سینه سلام میکنم. ای کاش گوشهایم جواب سلامت را میشنید. حالا که نمیشنود آن را خیال میکنم. شکر خدا تخیلی قوی دارم...
آمدهام غصههایم را کنار یکی از کاشیهای حرمت دفن کنم تا عاقبت به خیر شوند.
از کنار مقبره علما که میگذرم عطر خوش نماز شبهایشان مدهوشم میکند و به حالشان غبطه میخورم.
حالم خیلی خوب است. قدم به قدم با دو فاطمهام به سویت شرفیاب شدهام.
توی راه که میآمدم حرفهای دلم را به صف چیده بودم که وقتی دیدمتان همه را بدون جا انداختن بگویم.
اما حالا که در رواق طباطبایی ایستادهام و کمی بیشتر تا دیدن ضریحتان وقت ندارم، همهشان را از خاطر بردهام.
چند دقیقه بعد چشمهایم را به ضریحتان دوختهام. اینجا که ایستادهام همه شمایید، دیگر چیزی از من باقی نمانده...
کاش در زندگیام همیشه فقط شما باشید و بس!
✍️ معصومه امین رستمی
🌸🍃🌼🍃🌸🍃
🌐 shamiim.ir
🆔 @Shamimeashena
#زیارت
#غصهها
🔸تشرّف
▫️از ورودی صحن جوادالائمه علیهالسلام و در میان انبوه ملائکی که چشمهای سرم نمیبیندشان میگذرم.
قدم در حیاط مسجد اعظم میگذارم. عطر چادرت به مشامم میرسد. نفسی عمیق میکشم و دست بر سینه سلام میکنم. ای کاش گوشهایم جواب سلامت را میشنید. حالا که نمیشنود آن را خیال میکنم. شکر خدا تخیلی قوی دارم...
آمدهام غصههایم را کنار یکی از کاشیهای حرمت دفن کنم تا عاقبت به خیر شوند.
از کنار مقبره علما که میگذرم عطر خوش نماز شبهایشان مدهوشم میکند و به حالشان غبطه میخورم.
حالم خیلی خوب است. قدم به قدم با دو فاطمهام به سویت شرفیاب شدهام.
توی راه که میآمدم حرفهای دلم را به صف چیده بودم که وقتی دیدمتان همه را بدون جا انداختن بگویم.
اما حالا که در رواق طباطبایی ایستادهام و کمی بیشتر تا دیدن ضریحتان وقت ندارم، همهشان را از خاطر بردهام.
چند دقیقه بعد چشمهایم را به ضریحتان دوختهام. اینجا که ایستادهام همه شمایید، دیگر چیزی از من باقی نمانده...
کاش در زندگیام همیشه فقط شما باشید و بس!
✍️ معصومه امین رستمی
🌸🍃🌼🍃🌸🍃
🌐 shamiim.ir
🆔 @Shamimeashena