من همون بچه مثبتی ام که از نظر بچه سوسولا آدم امُلیه و همون بچه سوسولی ام که از نظر بچه مثبتا دختر بی تربیت و بی بند و باریه.
خب نظرت؟
همه چی خیلی به هم ریخته و خودمم نمیدونم دارم چیکار میکنم ، نمیدونم چی میگم حتی نمیدونم امروز چند شنبس یا امروز چندمِ ماهه؟ تمام کارایی که باید انجام می دادم و یادم رفته و بد بیاری پشت بد بیاری
حتی بعضی وقتا خودمم نمیشناسم یادم میره کی بودم یا کی میخوام باشم. هیچ چی اوکی نیست و الان تنها چیزی که میدونم همینه:
این چیزی نیست که میخواستم باشم. حتی شبیهش.
خانومِ شرلی.
بغض و اشک چیه بابا، چشام الکی شلوغش میکنن همیشه.
همیشه خیلی هیچی نشده،
همیشه همه چی خیلی آرومه
با یه آخیشِ بلندِ داد مانند، از روی بلند ترین نقطه شهر و بعدش پهن شدن کف زمین چطورین؟
خانومِ شرلی.
اگه تو هم مثل من نه معتاد فیلمی، نه معتاد اهنگی، از گربه ها خوشت نمیاد، به آرایش کردن معتاد نیسی، کت
الان
تنها کسی که نه کفش جردن خریده، نه آل استار، نه از این حلقه ها تو انگشت اشارش کرده نه دوست داره، نه شلوار مام استایل پوشیده نه جوراب ساق کوتاه، نه با شیر کاکائو و قهوه مست شده نه اصلا به نظرش خوشمزس، نه اکیپ خفن داره نه میخواد که داشته باشه، فقط و فقط ماییم.
عزیزم در جریانی که داریم منقرض میشیم دیگه؟ نه؟