درسی از حرف یک سگ در مکاشفهٔ بایزید بسطامی... این نجاست من را تو می توانی با یک مُشت آب بزدایی... برو به فکر خودت باش که با یک دریا نمی توانی نجاست درون قلبت را از بین ببری...! این مسأله را باید برویم و به آن فکر کنیم. ما تمام کارهایمان خیال می کنیم همین گناهان ظاهری هست و ...،آن کسی که بی حجاب است آن دختری که الآن بی حجاب است و یک قدری از مویش پیدا است در قعر جهنم است و ما هم آن صدر بهشت آن بالا بالاها.! نه آقا! آن مویش بیرون است بدبخت و بیچاره حالا در چه فرهنگی بوده... یا اصلا به خاطر تفکراتش ... آن روزی که بیایند و مَحَک بزنند که به خاطر چه...؟ آن موقع ما باید برویم پشت صف بایستیم، خودمان را قایم کنیم! خیلی از اینها رو سفید در می آیند، آن کسی که نماز نمی خواند تمام شد کارش .همین! نه آقا! یک توبه می کند یک گریه می کند همه اش را خدا می آید و می شورد می گذارد کنار .خدا می بخشد می رود پی کارش . حُربن یزید با یک توبه کارش تمام شد. آن عمر سعد است که این وسط ماند و هیچ راهی برایش نیست. این شریح قاضی ها هستند، آن ابو حنیفه ها هستند، آنهایی که در مقابل امام علیه السلام قد علم می کنند و می ایستند. اینجایش ( قلبش) خراب است، این را چه باید کرد؟ این مسأله را باید برویم و به آن فکر کنیم . ــــــ ـــــ ــــــ ـــــ ــــــ ـــــ ــــــ 💿کلاس درس اسفار ۱۴۳۱ برگرفته 🎵حضرت آیت الله حاج سید محمد محسن حسینی طهرانی رضوان الله علیه #قلب_آلوده #قلب_پاک #میزان #مراقبه @anwaremalakoot #فکر_عمیق l عضو شوید 👇 @shiravi_ir