هدایت شده از تفسیر معنوی در دست بررسی
💎💎💎💎💎💎💎💎💎💎
◻️91
📖 #تفسیر_معنوی
سوره #یوسف
آیه 29 (قسمت دوم)
🍃يُوسُفُ أَعْرِضْ عَنْ هَذَا وَاسْتَغْفِرِي لِذَنبِكِ إِنَّكِ كُنتِ مِنَ الْخَاطِئِينَ ﴿۲۹﴾
ترجمه: يوسفا! اين داستان را نديده بگير. و تو [اى بانو!] از گناهت استغفار كن؛ زيرا تو از خطاكارانى.
#پرده_دری_مانع_استغفار
او كه ستارالعيوب خلق شد
پردهاش از پای ما تا حلق شد
هر كه بيند عيب خلقان عيب اوست
خلق كی آورده حق، در جيب اوست
پرده گر افتاده كی بالا رود
گر تمام پردهها بالا رود!
گر عيان بينی خلايق روز حشر
يا شوی رسوای ايشان روز نشر
دل قوی كن زان كه ايشان نيستند
چون تو با ايشان، نه ايشان زيستند
اين همه، خلق دل و جان تو بود
كی خلايق رخصت جان تو بود
راه كی باشد درون جان ما
صد هزاران گر شدی بر خوان ما
آن كه زد بر عيب مردم پردهها
يک نبيند خلق از صد كردهها
چون خدا خود پرده باشد عيب را
جانشين جان تو شد غيب را
پرده اندازد به پهنای فلک
تا نبيند عيب خود جن و ملک!
خود چو گفتش كلٌ عندالله را
كيست تا بيند به جز الله را
چشم مادرزاد ما احول بود
عين حق يكتا و كی احول بود
كی خدا از خلق گيرد فاصله
عين او چون عين عين و واصله
خود حجاب از خود شده بی واسطه
خلق را محجوب گردد واسطه
كی بخواهد خلق را رسوا كند
گر كند رسوای، خود رسوا كند!
كور باشد چشم غير از حق شمار
كور حق را هم ز حق حق شمار
باز با يوسف بمانم بعد از اين
تا كنم صيد گهرها بعد از اين
گوش يوسف آشنای حق بود
كی زليخا نادم از ناحق بود
جان او محتاج استغفار بود
ليک بُعدش همچو يار غار بود
چون زليخا پرده يوسف دريد
ميل استغفار او از سر پريد
هر كه خواهد پرده ستر خدا
برزند كی پرده خلق خدا؟
گر زليخا عصمتش را پرده نيست
جانش استغفار حق را بنده نيست
تا ندوزی پردههای پاره را
خنده باشد رونق اين چاره را
دوختن را سوزن و نخ چاره نيست
جفت گر شد دلقها را پاره نيست
چون ندامت عمق جان سوراخ كرد
اشک آن را مرهمش با آخ كرد
ليک گر حق اشک و آهت را خريد
جغد شوم از جان معصومت پريد
پس نگردی درخور مِنْ خاطئين
جان پاكت درخور مِنْ خاشعين
ليک بنگر سرّ استغفار را
كن رها تو لفظ استغفار را
يعنی ای حق پردهات انداختم
آنچه بردم، شد يقينم باختم
تو حضورت پرده جان من است
گر تو باشی عزت از آن من است
بل تو هستی جان و جان پردهها
تو بيا ای رفته از اين كردهها
ادامه دارد...
✍🏻استاد محمدمهدی شیروی خوزانی
🆔 @shiravi_tafsir
🆔 @shiravi_ir