📚رمان من خواب دیده ام
📗ما در این اثر با تحقیق و مقاله علمی یا کتاب تاریخی مواجه نیستیم، بلکه رمانی پیش رویمان است که مانند بسیاری از رمانهای تاریخی دیگر، عناصر داستان در آن گرد هم آمده اند و روایتی خلق کردهاند که ریشه در تاریخ و واقعیت دارد.
📕این اثر دارای دو شخصیتی است که برخورد چندانی با هم ندارند و بیش از یکی دو بار در تمام طول رمان با هم مواجه نمیشوند.
👈«#نسیبه» که در اصطلاح سیاسی و جاسوسی امروز با عنوان «پرستو» شناخته میشود، زنی است زیبا و آموزشدیده که برای به انجام رساندن مأموریتی، مجبور میشود خانه و زندگی و کودک نوپایش را رها کند و راهی کوفه شود. اتفاقاتی که زیر پوست شهر در جریان است، از چشمان تیزبین نسیبه دور نمیماند، اما تیزبینی برای برنده شدن در بازی سیاست کافی نیست.
👈«#حیان» نقطه مقابل «نسیبه» است. داستان نسیبه با سفر آغاز میشود و داستان حیان با سفر پایان میپذیرد. او که خود در گذشته از قماش اراذل بود و چشمش را در این راه از دست داده بود، حال برای دیدن یک دستنوشته از امامِ زمانش حتی حاضر است جان خود را فدا کند.
▪️ارتباط باما👇
@Milad_m25
فروشگاه کتاب جان
📚رمان من خواب دیده ام 📙رمان «#من_خواب_دیده_ام» اولین رمان تاریخی است که محور اصلی بحث خود را به #ج
✂️در قسمتی از این کتاب میخوانیم:
«صورت مرد ژولیده، رنگ میبازد. چشم از لبهای حیان که با حرص و عصبانیت روی هم کوبیده میشوند، میگیرد و میگوید:
وقف؟! مضحکتر و درعینحال غمبارتر از این واژه در تاریخ نمیتوان یافت! در شکستهای جبهه حق، همیشه رد پای کسانی پیدا میشود که میگویند ما وقوف میکنیم. اینها از یک تبارند؛ اگرچه در هر دوره در لباسی ظاهر میشوند. دست علی (ع) را در دست پیامبر (ص) دیدند؛ اما بعد از او گفتند علی (ع) جوان است و فلان صاحب لحیه، پس وقوف میکنیم. در صفین هم پایشان لرزید و ایستادند. وقتی دیدند با ایستادن هم کاری پیش نمیرود، شمشیر زیر گلوی حجت خدا گذاشتند که بگو سردارت برگردد! حسین، جا به جا (در هرجا) برایشان سخن راند که دین جدم را به انحراف کشاندهاند و در آستانه نابودی قرار دادهاند؛ اما تبار وقوف باز هم ایستادند. امام صادق (ع)، پیرمرد تنوری را نشان داد و فرمود: اگر چند نفر مثل او داشتم که جز به فرمان من حرکت نمیکردند و بیاجازه از حرکت بازنمیایستادند، قیام میکردم. اینها هرروز با رنگی از پردۀ دنیا فریفته میشوند؛ روزی میگویند شبهه داریم؛ روزی میگویند عِده و عُده نداریم؛ روزی میگویند عیالواریم و خرج داریم؛ روزی هم دلیل، پشت دلیل میچینند که ما به امامت و وصایت علیبنموسی (ع) یقین نداریم؛ اما خوب که در چشمشان نگاه میکنی، برق درهم و دینار را میبینی! جانم فدای لبتشنه کربلا که فرمود: این جماعت بنده دنیایند و دین، تنها لقلقه زبانشان است …».
@sn_shop
کتاب چارقدی پر از ماهی گلی
«چارقدی پر از ماهی گلی» دربردارنده نه روایت از ده مادر شهید استان هرمزگان است که به همت معصومه هوشمند و با همراهی دفتر مطالعات فرهنگ و مطالعات پایداری این استان جمعآوری و منتشر شده است. «چارقدی پر از ماهی گلی» در قالب روایتهایی از خاطرات این مادران به شهیدان موسی کاتبی، علی اکرامی، فرزاد مسافری، محمدرضا یزدی یحییآبادی، عبدالرضا مجیدی، رضا و حسین رایکا، اسحاق اسطحی، غلام شاهذاکریقشمی و علیرضا آرمات پرداخته است. گفتن از حسوحال و لحظههایی که هر کدام از این مادران در طول جنگ تجربه کردهاند تا شنیدن خبر شهادت فرزندشان، محوریت اصلی هر کدام از این روایتها محسوب میشود.
۲۱۲ صفحه| انتشارات سوره مهر
قیمت ۴۵۰۰۰ تومان با ۱۰ درصد تخفیف ۴۰۵۰۰ تومان
خرید از طریق سایت باسلام👇👇👇
https://basalam.com/sahifehnoor/product/3258539?ref=830y
خرید از طریق ایتا👇👇👇
@milad_m25
......................
@sn_shop
📚کتاب یک محسن عزیز
📔کتاب #یک_محسن_عزیز، روایتی داستانی و مستند از زندگی #شهید_محسن_وزوایی را به تصویر کشیده است.
✂️گزیده کتاب یک محسن عزیز
کمی جلوتر موحد از داخل یکی از سنگرها درآمد و با دیدن محسن دلش گرم شد. انگار که مادرش را بعد از کلی اتفاقات خطرناک دیده باشد. با حرارت بغلش کرد و از اینکه دید گلوی محسن تیر خورده ناراحت شد.
- تو با این وضعت چرا اومدی تا اینجااااا؟ بیا برو پایین ببینم بچه پررو!
محسن لبخند زد. نمی توانست حرف بزند. اما احساس کرد اگر لب هایش را کمی باز کند و دهانش را زیاد تکان ندهد، می تواند چیزهایی بگوید.
- بچه پررو خودتی!
این را نمی گفت خیلی سخت می گذشت بهش!
✍نویسنده: فاطمه غفار حدادی
📖تعداد صفحات: ۵۶۰صفحه
▪️ناشر: سوره مهر
💰قیمت: ۶۰،۰۰۰تومان
🎁قیمت باتخفیف: ۵۴۰۰۰تومان
..........................................
🛍خرید آنلاین از سایت باسلام👇
https://basalam.com/sahifehnoor/product/3258495?ref=830y
📲سفارش از طریق پیام رسان ایتا👇
@Milad_m25
@sn_shop