هدایت شده از دیدهبان حوزه
11.61M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#دیدهبان_حوزه #معیشت_طلاب
🔻 جانمایی اشتباه معیشت در حاشیه زندگی طلبگی!
حجت الاسلام رهدار در نشست حوزویان و فعالیت اقتصادی مطرح کرد:
❓آیا فعالیت اقتصادی در جنس فهم تأثیر میگذارد؟
🔹در سنت غربی، ماکس وِبر، کار و #درآمد را تبدیل به مقوله ای دینی کرد.
▫️#طلاب در انجام کارهای جهادی تردیدی به خود راه نمی دهند چون به اندازه کافی، حدیث و روایت در این زمینه داریم، اما ما در خصوص این دست روایات که می گوید "الکاد علی عیاله کالمجاهد فی سبیل الله" تأمل سیر نظری و فقاهتی نکرده ایم!
▫️گویا زندگی به معنای سازوکارهای #معیشتی در حاشیه زندگی یک #طلبه است، درست مثل مفهوم فراغت در سبک زندگی غربی.
🔹حتی طلبه ای که کار اقتصادی درستی می کند و پیش خانواده اش سربلند است و به بقیه هم کمک می کند باز پیش خودش هم شرمنده است که احتمالا از زی طلبگی خارج شده است!
⁉️ حوزه هم نمیداند به طلبه اهل فعالیت اقتصادی می تواند بگوید تو نسبت به طلبه ای که فقط درس می خواند و شاید در امر معاش خودش هم مانده، طلبه تر هستی یا نه؟
🆔@dideban_howzeh
هدایت شده از یادداشت های یک دهه نودی
یک تجربه خواندنی از بچه های مدرسه تمدنی مدینة العلم شهرستان قوچان😊
#یادداشت_یازدهم
۸ اردیبهشت ۱۴٠۴/ سال اول
سود من از جوراب فروشی: ۳۵ میلیون تومان!!!
از زمانی که ۱۰ یا ۹ ساله بودم، مشغول جوراب فروشی شدم. سه سال پیش یک #طلبه به من گفت که استعداد این کارُ دارم و اینکه #تجارت در اسلام بسیار مهمه و احادیث زیادی در این زمینه داریم. مثلا امام صادق می فرمایند: ترك التجارة ينقص العقل(من لایحضره الفقیه ج۳ص۱۹۲/ تهذیب الاحکام ج۷ص۲). یعنی رها کردن تجارت عقل رو کم میکنه. طبق این گفته امام صادق علیه السلام، تجارت در عقل و حتی #آداب_معاشرت ما تاثیر می گذاره.
جوراب فروشی خیلی چیزها به من یاد داد. مثل انواع مردم، #اخلاق مردم و اینکه با هر کسی باید چه جوری رفتار کنی. تو بعضی از مغازه ها که می رفتم ازم جوراب نمی خریدن و حتی مسخره هم می کردن و کلی بدُ بیراه می گفتن. وقتی از اونجا میومدم بیرون انگیزم رو از دست می دادم. حتی یادمه یک بار گریه هم کردم. ولی برعکس تو بعضی مغازه ها با حرف هایی که میزدن، بهم انگیزه می دادن. می گفتن تو که از الان کارو شروع کردی، بدون که آدم موفقی میشی.
از اون موقع فهمیدم باید حرف مردم برام مهم نباشه و من راه خودم رو برم. خلاصه که از این چند سالی که جوراب فروختم، خاطره های عجیبی دارم. مثلا یک روز که داشتم جوراب می فروختم، دو سه تا پسر بزرگتر از خودم جلوم رو گرفتن و گفتن دیگه اینورا سبز نشو، چرا کارو #کاسبی مارو خراب میکنی، دیگه اینورا نبینیمت. من اون موقع ترسیده بودم ولی بعد که اوضاع آروم شد، منم آروم شدم.
یا مثلا یک بار رفتم داخل مغازه به مرده گفتم: عمو #جوراب نمیخوای؟ اون مرد نه تنها ازم جوراب خرید، بلکه چند تا ساعت خفن و قشنگ جلوم گذاشت و گفت: از اینا هر کدوم رو دوست داری بردار برا خودت. اولش نمی خواستم قبول کنم ولی بعد با اصرار های اون مرد برداشتم.
#پیامبر اکرم می فرمایند: به یکدیگر هدیه دهید، تا محبوب هم شوید، به یکدیگر #هدیه دهید زیرا کینه ها را از بین میبرد(كافي شریف ج۵ ص۱۴۴). من هم از اون مرد به خاطر هدیش خیلی خیلی تشکر کردم و خوشحال شدم.
چند روز پیش نشسته بودم و کل پولی که تو این ۳ سال از جوراب فروشی به دست آوردم رو حساب کردم. چیزی حدود ۳۵ میلیون سود جوراب فروشیم شد. با این پول یک دوچرخه خریدم، بعدش یک گوشی، بعد #سفر_قم رفتم و بعدش هم نصف پول مدرسه ام رو تونستم بدم.
البته من هر وقت وسط سال کار میکنم، ۲ تا ۵ میلیون هم اونجا درآمد دارم. هر وقت دوست داشته باشم #کار می کنم و معمولا شیفت صبح میرم سر کار. از ساعت ۱۱ تا ۱ ظهر، تو این دو ساعت بین ۵۰۰ هزار تا یک میلیونُ پونصد کار می کنم. بیشترین رکوردم تو دو ساعت دو میلیونُ نیم بوده. من این کار رو دوست دارم و از این کار خجالت نمی کشم.
ازینکه همچین توصیه هایی در #اسلام داریم، که تونست اینقدر منو کمک کنه هم خیلی خیلی خوشحالم.
#یادداشتهای_یک_دهه_نودی_قوچانی
#مدارس_تمدنی_کوچک
#الگوی_پیشرفت_اسلامی
#آموزش_پرورش_آینده
#فقط_از_امیرالمؤمنین_بپرس
@dahe90notes