eitaa logo
تبیین منظومۀ فکری رهبری
38.1هزار دنبال‌کننده
10هزار عکس
2.4هزار ویدیو
436 فایل
کانال رسمی مؤسسهٔ تبیین منظومهٔ فکری رهبری نشانی سایت: https://www.tabyinmanzome.ir پشتیبانی واحد فناوری: @support_tabyin واحد روابط عمومی: ۰۹۱۰۲۵۸۸۸۱۸ @ertebat_tabyin
مشاهده در ایتا
دانلود
#امیرالمومنین(علیه السلام) فقرا را به خود نزدیک می کرد و ضعفا را مورد محبّت قرار می داد، آنچه در چشم و دل او ارزش داشت، #ایمان و #تقوا و #اخلاص و #جهاد و #انسانیت بود. @t_manzome_f_r
از کتاب یعنی مراقبت از رفتار و گفتارتان با همان روحیه‌ی نوآوری و ابتکار و فعال بودن و نشاط جوانی. وقتی با روحیه‌ی جوانی و به کاربردن استعدادهایی که در شما وجود دارد، همراه شود، معجزه‌ها خواهد آفرید. در قرآن در باب خیلی صحبت شده است. مثالی که مناسب حال شما جوانان است مثال حضرت "علیه‌السلام" است. یوسف مظهر جوانی است. داستان تقریبا سراسرِ یک سوره در قرآن را فراگرفته و "احسن‌القَصَص"، یعنی بهترین قصه -با قِصَص اشتباه نشود، قِصَص جمع قصه است، یعنی بهترین قصه‌ها. قَصَص، اسم مصدر است، یعنی قصه- بهترین داستان‌سرایی، بهترین داستان‌گویی است و از آن به بهترین داستان تعبیر شده است. علت این است که شما در داستان حضرت نماد کامل یک تقوا را مشاهده می‌کنید. تقوای انسانی که عمری گذرانده و به تجربه‌هایی از زندگی رسیده است، طبیعی‌تر به نظر می‌رسد تا تقوای جوانی که مستِ جوانی است. خودِ جوانی مستی دارد و همه‌ی جوانان از نوعی سرمستی‌ برخوردارند. البته همین سرمستی هم یک نعمت است که از این نعمت، ممکن است خوب استفاده کرد. در یک چنین حالتِ سرمستی، به کار گرفتن و که اسمش است، اهمیت دارد. لذا داستان از همه‌ی قصه‌های قرآن، برجسته‌تر و احسن القَصَص است. ص۲۰،۲۱ @t_manzome_f_r
از کتاب این همه تاکیدی که روی شده، عبارت است از اینکه انسان متوجّه خودش باشد، مواظب باشد که لغزشی به او دست ندهد، اشتباه نکند و غافل از وضع خودش و از سرنوشت و هدف و راه و تکلیفش نشود. مثل رانندگی در یک جاده‌ی پُرپیچ‌و‌خم و لغزنده و خطرناک است که اگر غفلت و فراموش کردید که در چه وضعیتی هستید ممکن است بشوید. همه باید مراقبت باشند. همه باید مواظب اعمال خود باشند و این مراقبت، همان است. هرچه ما بالاتر باشد، بیشتری لازم داریم. در میدان هم جهاد هم است که انسان را پیروز می‌کند. آن چیزی است که یک ملت را سربلند می‌کند، ما به احتیاج داریم. @t_manzome_f_r
از کتاب شرط توفیق در هر راهی است؛ مخصوص دین هم نیست. یک نوجوان، بدون خاصّ محیط و وضعیت شغلی و کاری خود، نمی‌تواند به هدف درس خواندن برسد باید از اشتباه و هوس و بازیگوشی و سرگرمی به کارهایی که او را از فعّالیّت خودش بازمی‌دارد، اجتناب بکند. این، او است. صفحه ۱۵ @t_manzome_f_r
از کتاب تقوا درس جاودانه‌ی امیرمومنان است. اگر شما به مراجعه بفرمایید، ملاحظه خواهید کرد که دستورالعمل و توصیه‌ای در این کتاب عظیم به قدر تکرار نشده است. در واقع یکی از بلندترین فصول زندگی امیرالمومنین و تعالیم زبانی آن بزرگوار است. یعنی مراقبت از خود. یعنی آن شدت مراقبتی که انسان در اعمال شخصی خود، از راه حق هیچ تخطّی نکند، این معنای است. در دست زدن به پول مراقبت کند، در دست زدن به آبروی انسان‌ها مراقبت کند، در گزینش‌ها مراقبت کند، در طرد کردن‌ها مراقبت کند، در حرف زدن مراقبت کند که بر خلاف حق سخنی نگوید، شما را نگاه کنید، پُر است از این مطالب. @t_manzome_f_r
از کتاب تغییرات را غالبا انسان احساس نمیکند. تغییراتی به‌وجود می آید، نمی‌فهمیم. خیلی از این بی توجهی‌ها در نهایت به ضررهای بزرگ منتهی می شود. فرض بفرمایید که یک رونده‌ای در راهی دارد حرکت می‌کند، غفلت می‌کند، یک زاویه پنج درجه‌ای به وجود می‌آید. پنج درجه زاویه چیزی نیست که انسان را به خودش متوجه کند بعد هرچه که در این جهت حرکت می‌کند، مدام فاصله‌ی و شکاف او با این خط صحیحی که باید از آن حرکت می‌کرد بیشتر می‌شود. یک وقت انسان به خود می‌آید میبیند ای بابا چه فاصله عمیقی به وجود آمده. اینکه می‌گویند تقوا، برای همین است. تقوا یعنی لحظه به لحظه خود را پاییدن، انسان حواسش جمع باشد که چه کار دارد می‌کند. @t_manzome_f_r
از کتاب یعنی آن کسانی که حوزه حاکمیتشان خودشان است، مواظب خودشان باشند. آن کسانی هم که حوزه حاکمیتشان از شخص خودشان وسیع‌تر است ، هم مواظب خودشان باشند هم مواظب دیگران باشند. آن کسانی که در راس‌اند، هم مواظب خودشان باشند، هم مواظب کل جامعه که به سمت دنیاطلبی، به سمت دل بستن به زخارف دنیا و به سمت خودخواهی نروند. این معنایش آباد نکردن جامعه نیست؛ جامعه را آباد کنند و ثروت‌های فراوان به‌وجود آورند؛ اما برای خودشان نخواهند؛ این بد است. معنای این نیست که انسان خیلی عبادت کند معنای این است که انسان در هر کار، از تصمیم و عمل خود مراقبت کند. در کلمات فرزانگان گذشته‌ی ما این مثال تکرار شده‌است که از کسی پرسیدند "تقوا چیست؟" در پاسخ گفتند: آیا هرگز در مسیری که خار زیادی در سطح آن باشد قدم برداشته‌ای؟ وقتی در میان خارستانی عبور می‌کنید طوری قدم بر‌می دارید که خار به لباس شما نگیرد و ساق پایتان را آزرده نکند، این است. یعنی با دقت گام برداشتن. @t_manzome_f_r
از کتاب ، یعنی مواظب خود بودن. با چشم باز خودتان را زیر نظر بگیرید که دست از پا خطا نکنید. خیلی از اوقات هست که چشم ما به خطاهای دیگران باز است، نگاه می‌کنیم ببینیم کجا یک اشتباهی، خطایی یا شبه خطایی کردند _که آن را در ذهن خودمان حمل بر خطا کنیم_ اما چشم‌مان به خطاهای خودمان بسته است؛ این بد است ما باید به عنوان شخص در هر رده‌ای، به اشکالات خودمان نگاه کنیم. البته این سخت است. برای انسان، تصدیق کردن به خطای خود، پیدا کردن خطای خود و محکوم کردن خود، کار آسانی هم نیست؛ اما این کار سخت را باید بکنیم. وقتی افراد می‌خواهند پیش خودشان تصویری از درست کنند، به ذهن‌شان نماز و روزه و عبادت و ذکر و دعا می‌آید. ممکن است همه اینها در باشد اما هیچ کدام از آنها معنای نیست. تقوا، یعنی مراقب خود بودن. ، یعنی یک انسان بداند که چه کار می‌کند و حرکت خودش را با اراده و فکر و تصمیم انتخاب کند؛ مثل انسانی که سوار بر یک اسب رهوار نشسته، دهانه اسب در دستش است و می‌داند کجا می‌خواهد برود. این آست. آدمی که ندارد حرکات و تصمیم‌ها و آینده‌اش در اختیار خودش نیست. به تعبیر خطبه نهج البلاغه: کسی است که او را روی اسب سرکشی انداخته‌اند؛ نه اینکه او سوار شده است او هم مجبور است با آن برود و قطعا نجاتی در انتظار او نیست. @t_manzome_f_r
از کتاب یعنی پرهیز با نه پرهیز با . یک وقت هست شما پرهیز می کنید در حال سکون؛ خب یعنی برو در خانه‌ات بنشین، کاری به کار چیزی نداشته باش؛ پرهیز هم کرده‌ای. پرهیز کن از اینکه به کوه نخوری، از دره پرتاب نشوی، چه جور؟ با رانندگی نکردن!؟ با کوهنوردی نکردن!؟با حرکت نردن!؟ این جور پرهیز است؛ به هیچ وجه این را به ما توصیه نمی‌کند؛ میگوید بروید در سینه قضایا و واقعیت‌ها و روبه‌رو شوید با حوادث، در عین حال‌پرهیز هم بکنید؛ مثل راننده‌ای که می‌کند و پرهیز هم می‌کند. این پرهیز هم در اینجا به معنای مراقبت کردن، مواظب خود بودن است. پس یعنی پرهیز در حال حرکت؛ مراقبت در حال حرکت؛ این معنای تقوا است. @t_manzome_f_r
از کتاب انسان هرگز به فکر استغفار نمی‌افتد. اصلا به یادش نمی‌آید که گناه می‌کند. غرق در گناه است؛ مست و خواب است و واقعا مثل آدمی است که در خواب حرکتی انجام می‌دهد. در اصطلاحات قرآنی آن چیزی که نقطه مقابل این غفلت است، تقوا است. ، یعنی بهوش بودن و دائم مراقب خود بودن. اگر از آدم غافل ده‌ها گناه سرمی‌زند و اصلاً حس نمی‌کند که گناه کرده است، آدم متقی، درست نقطه مقابل اوست. اندک گناهی هم که می‌کند، فوراً متذکر می‌شود که گناه کرده‌است و به فکر جبران می‌افتد. إِنَّ ٱلَّذِينَ ٱتَّقَوْا۟ إِذَا مَسَّهُمْ طَائِفٌ مِّنَ ٱلشَّيْطَٰنِ تَذَكَّرُوا۟ فَإِذَا هُم مُّبْصِرُونَ. اعراف/۲۰۱ به مجرد اینکه شیطان از کنار او عبور می‌کند و باد شیطان به او می‌خورد فورا حس می‌کندکه دچار اشتباه و غفلت گردیده‌است، به یاد می‌افتد چنین آدمی، چشمش باز است. @t_manzome_f_r
از کتاب واژه‌ی مقدسِ و نیز واژه‌ی مقدسِ ، که این همه در اسلام بر روی آن تکیه شده است، در حقیقت همان فائق آمدن بر موانع درونی است. عبارت است از اینکه انسان هوشیارانه از خود محافظت کند و مانع شود از اینکه هواها و هوس‌ها و جهالت‌ها و لغزش‌ها او را از راه صحیح الهی و انسانی دور کند و عبارت است از اینکه انسان خود را از آلایش‌ها و فسادها و گرفتاری‌های روحی و قلبی پاک کند، خود را پاکیزه از دنائت‌ها و رذالت‌ها و پستی‌ها بکند. اگر و در کسی پیدا شد، او در حقیقت آزاد است و او می‌توانید بر قدرت‌های بزرگ عالم هم پیروز بشود و اگر در ملتی و پیدا شد، ولو به‌طور نسبی، به همان اندازه می‌تواند بر قدرت‌های تهدید کننده‌ی آزادی او غلبه کند. @t_manzome_f_r
از کتاب قرآن کریم درباره آن مجاهدانی که در جنگ زخمی هم شدند _که دیگر از این بالاتر چیست؟ انسان هم به میدان جنگ برود و هم مجروح بشود_ می‌فرماید: ٱلَّذِينَ ٱسْتَجَابُوا۟ لِلَّهِ وَ ٱلرَّسُولِ مِنۢ بَعْدِ مَآ أَصَابَهُمُ ٱلْقَرْحُۚ؛ کسانی که به میدان جنگ و جهاد در راه خدا رفتند و مجروح و زخمی شدند ،  لِلَّذِينَ أَحْسَنُوا۟ مِنْهُمْ وَ ٱتَّقَوْا۟ أَجْرٌ عَظِيمٌ ؛ این اجر و پاداش بزرگ برای آنها می‌ماند؛ در صورتی که و نیکوکاری را با خودشان همراه داشته باشند. و الا اگر کسی مجاهدت را بکند و آن ارزش معنوی را به دست بیاورد، اما خدای نکرده آن ارزش را برای خود حفظ نکند ، این خسران است. چه چیزی میتواند آن ارزش را برای ما حفظ کند؟ . @t_manzome_f_r