پند نامه
#داستان #مرکز_اسلامی_هامبورگ 🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
#داستان
#آداب_اسلامی
🔺️در خاطرات حجتالاسلام محمدی گلپایگانی
که از طرف آیت الله بروجردی در کشور آلمان به عنوان مبلغ فرستاده شده بودند آمده است :
🔺️ما با سختیهای فراوان توانستیم در کشور آلمان در آن زمان در مرکز اسلامی فعالیت کنیم .
در ابتدا فقط سعیمان بر این بود که به اوضاع مسلمانان مقیم آنجا سروسامانی بدهیم .
🔺️یکی از روزها ، یکی از مسلمانان در بیمارستان بزرگ آلمان بستری شده بود .
ما به همراه جمعی از دوستان مسلمان با دستهگل و شیرینی به عیادت او رفتیم .
و این کار ما بسیار در روحیه او تاثیرگذار بود، حتی هم اتاقیهای او نیز از این دید و بازدیدها به شوق آمده بودند .
🔸️اما حال بیمار ما و همه افرادی که در آن اتاق بودند بسیار وخیم بود و جزء بیماران لاعلاج بخش بودند .
🔸️بعد از گذشت مدتی متاسفانه
همین برادر مسلمان ما از دنیا رفت .
🔺️ ما با سختی توانستیم از دولت وقت آن زمان مجوز بگیریم و او را از بیمارستان تا قبرستان تشییع کنیم .
در روز مقرر جمعیتی از دوستان و برادران مسلمان آمدند و طبق رسم همه مسلمانان به صورت با شکوهی او را تشییع کردیم .
و همه بیماران هم شاهد این مراسم بودند.
🔺️بعد از چند روز یکی از هم اتاقیهای همین برادر ما ، پیغام فرستاد و ما هم به دیدار او رفتیم .
او ابتدا چند سوال پرسید و بعد از جوابها گفت :
شما با همه دوستانتان چنین برخوردی میکنید؟
و ما هم گفتیم بله هر کس که مسلمان باشد ما برای او چنین مراسمی میگیریم.
🔸️بعد او داستان زندگی خودش را گفت ؛ که من یکی از مهندسان بزرگ آلمان هستم و وضع مالی بسیار خوبی داشتم
اما از وقتی که بیمار شدهام و دکترها هم گفتهاند که دیگر امیدی به بهبودی نیست ، حتی خانواده من هم مرا فراموش کردهاند و دیگر به من سر نمیزنند .
🔺️او گفت : من نیز میتوانم به آیین شما در بیایم ؟
در همان بیمارستان، او #کلمه_شهادتین را گفت و مسلمان شد .
🔺️ما هم به برادران مسلمان سپردیم ، و هر روز یک نفر یا چند نفر به عیادت او میرفتند و بار دیگر این اتاق پر شده بود از دسته گل. 🌺
آنقدر گل برای این برادر تازه مسلمان آورده بودند که از اتاق او همیشه بوی گل میآمد.
🔺️ همین #آداب_اسلامی باعث شد، این مهندس شیعه بشود و مسلمان از دنیا برود .
✅کانال #پندنامه
http://eitaa.com/joinchat/2054750225Cbba925a3ed