eitaa logo
๛ وارستگی ๛
1.4هزار دنبال‌کننده
218 عکس
61 ویدیو
18 فایل
سیدعلی روح‌الامین ❖ ارتباط: @alirooholamin (نقل مطالب، با ذکر لینک کانال بلامانع است)
مشاهده در ایتا
دانلود
‌ ‌ 🔸 امروز می‌توانیم ببینیم که آیت‌الله رئیسی هم مانند حاج‌قاسم زیارت می‌کرد. این چه راهیست که حتی اگر کنار این آدم‌ها باشیم نمی‌فهمیم چکار دارند می‌کنند. 🔹 اینقدر این‌ها سبک می‌روند و می‌آیند که با خودت می‌گویی چگونه حاج‌قاسم تنها رفت بغداد؟... 🔺 @varastegi_ir ๛ وارَستِگی ‌ ‌‌ ‌ ✍🏻 برداشتی از جلسه «راهی که آیت‌الله رئیسی رفت...» ‌ ‌ ..................................................
‌ ‌ 🔸 در فهم‌ رایج، اگر منِ انقلابی شکست بخورم، انقلاب شکست خورده است اما آیا می‌توانیم در نسبت با انقلاب، به‌گونه‌ای حاضر بشویم که بودنِ وسیع‌تری را احساس بکنیم بطوری‌که آنجایی که شکست خوردیم، انقلاب پیروز شود؟ 🔹 آقای رئیسی، می‌توانست در قوه‌قضائیه بماند و به اوضاع موجود، منتقد باشد اما با حضور در عرصه ریاست‌ جمهوری شکست را پذیرفت و بار مسئولیت را به دوش گرفت. 🔸 او به فکر آینده‌ای بود که سیاست از فروبستگی نجات پیدا کند و آدم‌هایی بیایند که ولو با آمدن‌شان، اعتبار ایشان هم خدشه‌دار شود ولی مسئولیت‌شان را در کشور بپذیرند و به پای آن ایستادگی کنند... 🔺 @varastegi_ir ๛ وارَستِگی ‌ ‌‌ ‌ ✍🏻 برداشتی از جلسه «راهی که آیت‌الله رئیسی رفت...» ‌ ‌ ..................................................
‌ ‌ 🔸 در مناسبات «قدرت» از نظر رقیب، رفتار یک سیاستمدار پیش‌بینی پذیر است‌ و رقیب وقتی آینده‌ای را برای رئیسی می‌بیند یک برنامه‌ چندساله برای تاثیرگذاری بر اطرافیان او می‌ریزد... 🔹 اما اکنون چه می‌کند حالا که هم رئیسی هست و هم‌ رئیسی نیست؟ این چه صفحه‌ای بود که مسیر فتح را باز کرد؟ 🔸 آیا ما در نسبت با اهل‌بیت علیهم‌السلام می‌توانیم چنین نسبتی را پیدا کنیم؟ 🔹 این جاست که راه فتح و گشایش آینده برای ما هم هست... 🔺 @varastegi_ir ๛ وارَستِگی ‌ ‌‌ ‌ ✍🏻 برداشتی از جلسه «راهی که آیت‌الله رئیسی رفت...» ‌ ‌ ..................................................
‌ ‌ 🔸 همه ما از جمله آنان که به‌اصطلاح تفکر حرفه‌ی آن‌هاست، اغلب کمابیش دچار فقر تفکریم. 🔹 همه ما بسی سهل انگارانه فاقد تفکریم. بی‌فکری، میهمانی نهانی است که در جهان امروز همه جا در آمد و شد است. زیرا امروز ما هر چیز را به سریع‌ترین و ارزان‌ترین طریق فرا می‌گیریم، تنها برای‌آن‌که به‌سرعت آن را فرا خاموش کنیم. 🔸 بدین‌سان گردهمایی از پس گردهمایی برپا می‌شوند و رسوم یادبود هر دم افزون‌تر از پیش در تفکر فقیر و فقیرتر می‌شوند. یادواره و بی‌فکری پهلو به پهلوی یکدیگر برپا می‌شوند. 🔺 @varastegi_ir ๛ وارَستِگی ‌ ‌‌ ‌ ✍🏻 مارتین هایدگر ‌ ‌ ‌ ‌
‌ ‌ 🔸 حضور سیاسی آیت‌الله رئیسی در ایران به نحوی بود که از پیش‌بینی پذیری خارج شد و راهی را پیمود که در تصاحب و تسلط و پیش‌بینی قرار نگیرد. 🔹 او فرصت‌ها را به نحوی دیگر پیدا کرد و لکنت ایشان به‌دلیل راهی بود که گشوده شد و نمی‌دانست چگونه بیان کند، 🔸 وقتی به وجود آقای رئیسی نگاه می‌کنیم می‌بینیم که چگونه می‌شود در یک وسعتی بود اما در غربت... چگونه می‌شود در پی‌غلبه نبود ولی احساس یک وسعت تاریخی داشت. 🔺 @varastegi_ir ๛ وارَستِگی ‌ ‌‌ ‌ ✍🏻 برداشتی از جلسه «راهی که آیت‌الله رئیسی رفت...» ‌ ‌ ..................................................
‌ ‌ 🔸 تاریخی که تاریخ آزادی بوده یا به‌هرحال با احساس آزادی و تمنای بسط آن پدید آمده‌است، اکنون از قهر و خشونت پر شده و هر روز بندهای تازه‌ای بر دست‌وپای بشر نهاده می‌شود. 🔹 این‌که می‌گویند سوژه مرده است، به این معنا نیست که دیگر داعیه من و ما وجود ندارد. با مرگ سوژه، آزادی و قدرت خود بنیادی که ساکنان جهان متجدد به آن رسیده بود اند، ازدست‌رفته است و دیگر آن من که می‌اندیشد و عمل می‌کند و با فکر و عمل، هستی خود را به اثبات می‌رساند، وجود ندارد. 🔸 من‌های این زمان با خود بیگانه‌اند و نمی‌اندیشند، اما بسیار حرف می‌زنند و حرف‌های خود را از جنس دانایی می‌انگارند. 🔺 @varastegi_ir ๛ وارَستِگی 📗 بلای بی‌تاریخی و جهان بی‌آینده ✍🏻 دکتر داوری اردکانی 🔖 صفحه ۵۰ ‌
‌ ‌ 🔸 مرگ چیزی نیست که پس‌از گذشت مدتی از زمان، عارض وجود و زندگی شود. این نحوه تلقی از مرگ در حقیقت عین غفلت است 🔹 و البته بشر به این غفلت نیاز دارد و حتی مقتضای ذات و وجود اوست. البته تصور نباید کرد که هایدگر مبشر مرگ اندیشی است و توصیه گریز از این غفلت می‌کند و ما را به پیروی از خود می‌خواند. 🔸 آن‌چه او در این باب می‌گوید این است که تاریخ بشر بدون مرگ آگاهی که منفک که از تفکر حقیقی نیست متحقق نمی‌شود. 🔺 @varastegi_ir ๛ وارَستِگی ✍🏻 بُرشی از گعده مباحثه انجمن غرب‌شناسی قم مورخ ۱۶ اردیبهشت۱۴۰۳ ‌ ‌ ‌ ‌
‌ ‌ 💠 ▪️ (قسمت ۱۳) 🔸 چنان‌که هایدگر می‌گوید، تفکری که در این‌جا مورد نیاز است، یعنی تفکری که بر متافیزیک غلبه می‌کند، بالا رفتن و صعود از متافیزیک نیست، بلکه "به عقب گام برداشتنی است که انسان را در قرب آن‌چه نزدیک‌ترین است ساکن می‌کند... برون ایستایی انسان... تفکر در مسیر نزول به فقر ذاتی و مشروط خود است". 🔹 «چرا اصلاً هستنده هست، و نه نیستی؟» این پرسش به شیوه متافیزیکی درباره‌ی یک بنیاد نمی‌پرسد که به‌موجب آن ما ایمن بشویم. درعوض هدف این پرسش از بین بردن خصلت بداهت موجودات است که توسط پرسش راهنمای متافیزیک -یعنی موجود چیست؟- فرض شده‌است. 🔸 موجودات پس‌از طرح این پرسش شروع به نوسان کردن میان دو امکان نهایی وجود و عدم می‌کنند. به موجب این امر موجودات در خود پرسش‌برانگیز و شایسته پرسش می‌شوند. 🔹 ما دیگر نمی‌توانیم خود را به‌طور کامل متعلق به چنین موجوداتی بدانیم و خود را بر حسب آن‌ها درج کنیم، بلکه ما خودمان نیز زیر سؤال می‌رویم و دازاین ما در وضعیتی نوسانی معلق می‌ماند. 🔸 به عبارت دیگر پرسش این است که چرا موجودات در نگاه ما اولویت و تقدم و دعوی هر «هست»ی‌ای را دارند، و چگونه آن چیز (چیزی که یک موجود نیست) یعنی وجود، که به‌عنوان نیستی درک شده‌است، در غفلت و فراموشی باقی می‌ماند. 🔹 پرسش بنیادی متافیزیک، در باب ذات متافیزیک می‌پرسد و خواهان پرسش از پرسش از موجود است. پرسش بنیادی، امکان یک بنیاد برای موجودات را می‌گشاید که خود یک موجود نیست بلکه مغاکی بی‌بنیاد است، نیستی ای که با نظر به ذات، هستی است (چراکه وجود خود را چونان چیز-نبودن می‌هستد). 🔸 این پرسش با چنین کاری پایانی برای متافیزیک قرار می‌دهد، آن‌هم با نشان‌دادن بیهودگی جست‌وجوی بنیاد نهادن دازاین در چیزی، خواه در موجودات یا در خودش. 🔹 این پرسش اطمینان به خود دازاین را هم از بین می‌برد، تا آن‌جا که نیستی (وجود) که تثبیت می‌شود امری در اختیار دازاین و متعلق به او نیست. 🔸 پس ما در این‌جا با پرسش بنیادی متافیزیک، تلاقی مضامین گوناگونی را در اندیشه‌ی هایدگر می‌بینیم: متافیزیک (افلاطون‌گرایی) که با مرگ خدا اعلام شده‌است، زیر سؤال می‌رود. وجود به‌عنوان امری که در متافیزیک فراموش شد، اما بااین‌حال در آن به عنوان امر فراموش‌شده آشکار شده‌است، مورد پرسش قرار می‌گیرد. 🔹 انسان (واپسین انسان یا داسمن) زیر سوال می‌رود، تا آن‌جا که نیستیِ آشکار شده در ترس آگاهی و بودن به سوی مرگ، توانایی شخص را برای کنترل چیزها با اثبات بنیاد یا پایه‌ای برای آن، تضعیف می‌کند و انسان را به یادآوری مکان و جایگاه او یعنی ذات او که امری تاریخی است هدایت می‌کند. ادامه دارد... 🔺 @varastegi_ir ๛ وارَستِگی ‌ ‌ ‌ ‌
‌ ‌ 🔸 خود این تصور که یک ملاک مطلق (منطق) برای بررسی اندیشه وجود دارد، اگر عین سوبژکتیویته نباشد حتما مؤدی به آن می شود. 🔺 @varastegi_ir ๛ وارَستِگی 🎙 برداشتی از درسگفتار «هایدگر و گشایش راه تفکر آینده» ‌ ‌‌ ‌ ‌ ‌
‌ ‌ 🔸 هایدگر می‌گوید نیست‌انگاری، امری است تاریخی و تنها راه نجات بشر امروز، فهماندن نیهیلیسم به اوست. 🔹 بشر در حال نابودکردن خویش است و علّتش هم حسّ بی‌فروغی اوست. 🔺 @varastegi_ir ๛ وارَستِگی ✍🏻 استاد طاهرزاده ‌ ‌ ‌ ‌
‌ ‌ 🔸 تجدد عین دگرگون ساختن و دگرگون شدن آدمی و جهان است... 🔺 @varastegi_ir ๛ وارَستِگی 📗 بلای بی‌تاریخی و جهان بی‌آینده ✍🏻 دکتر داوری اردکانی 🔖 صفحه ۳۸ ‌
‌ ‌ 🔸 همه مردم جهان در سراسر روی زمین تفوق تجدد را پذیرفته‌اند و زندگی خود را با پیروی از آن می‌گذرانند. 🔹 البته وجوهی از فرهنگ‌های ملی و حزبی و منطقه‌ای و دینی هم در جای‌جای جهان وجود دارند اما این فرهنگ‌ها گرچه آداب‌ورسوم دائم و ثابت مردمان هستند، در نظام زندگی و گذران امورشان چندان اثر ندارند و اثری که گاهی برای آن‌ها قائل‌اند، اثر معنوی است نه این‌که با آن مسئله‌ای حل و مشکل رفع شود. 🔺 @varastegi_ir ๛ وارَستِگی 📗 بلای بی‌تاریخی و جهان بی‌آینده ✍🏻 دکتر داوری اردکانی 🔖 صفحه ۳۳ ‌