eitaa logo
๛ وارستگی ๛
1.5هزار دنبال‌کننده
218 عکس
61 ویدیو
18 فایل
❖ سید علی روح‌الامین 》دکترای فلسفه دانشگاه ادیان و مذاهب 》درس‌خارج حوزه علمیه قم ❖ ارتباط: @alirooholamin (نقل مطالب، با ذکر لینک کانال بلامانع است)
مشاهده در ایتا
دانلود
‌ ‌ 🔸 از مسائل اصلی اندیشه‌ دکتر داوری، تقدم تفکر بر سیاست و برنامه‌ریزی است. اما آنچه قرب به ساحت او را دشوار می‌کند پاسخ این پرسش است که ماهیت تفکر نزد او چیست؟ 🔹 تا حدی که بعضی او را متهم به کلی‌گویی و ابهام کرده‌اند و حتی خودش هم به خوانده‌نشدن یا سوءفهم نسبت به آثارش اقرار کرده است. 🔸 یک علت این دشواری، افق بلند اندیشه اوست که در دسترس همگان نیست. اما بزرگان باید بتوانند به زبان قوم هم سخن بگویند و همین‌جاست که زبان او با اراده ویژه‌اش از کلمات و سبک جمله‌بندی او، دشوار‌تر می‌شود. 🔹 یکی از راه‌‌های حل‌ این دشواری زبانی، استفاده از زبان علوم شناخته شده است که شارحان معتبری در تاریخ اندیشه داشته‌اند. مثلاً وقتی از تفکر سخن می‌گوید می‌تواند از متون دینی و عرفانی مدد بگیرد تا تفاوت تفکر با عقلانیت به معنای مشهور را تبیین کند. 🔸 از امیرالمؤمنین در نهج‌البلاغة منقول است که: اَلْعِلْمُ عِلْمَانِ مَطْبُوعٌ وَ مَسْمُوعٌ وَ لاَ يَنْفَعُ اَلْمَسْمُوعُ إِذَا لَمْ يَكُنِ اَلْمَطْبُوعُ (حکمت۳۳۸). 🔹 دکتر داوری در شرح این کلام شعر مولوی را می‌آورد که: عقل دو عقل است اول مکسبی/ که در آموزی به مکتب چون صبی/ عقل دیگر بخشش یزدان بود/چشمه آن در میان جان بود. 🔸 داوری تقسیم‌بندی عقل و نقل را با تقسیم موجود در این روایت و شعر تطبيق می‌دهد و نتیجه می‌گیرد که علم آموزشی را به یک اعتبار می‌توان علم نقلی دانست (اکنون و آینده ما، ص۲۱۲). 🔹 آیه وَ اَلَّذِينَ إِذٰا ذُكِّرُوا بِآيٰاتِ رَبِّهِمْ لَمْ يَخِرُّوا عَلَيْهٰا صُمًّا وَ عُمْيٰاناً (فرقان٧٣) هم نشان می‌دهد تذکیر لزوما به تذکر نمی‌انجامد و اهل ذکر شدن گوش شنوا و چشم بینا لازم دارد. 🔸 البته او با وجود اهمیت این‌تفکیک علم، می‌نویسد این گمان که علم منقول رقیب یا مانعی در برابر علم معقول و تجربی است وجهی ندارد (همان، ص۲۱۴) و در ادامه می‌افزاید: مولای متقیان در پاسخ به پرسش کمیل‌بن زیاد که پرسیده است حقیقت چیست پاسخ‌هایی داده است که عقل‌ها را به حیرت می‌اندازد و به اعجاب وامی‌دارد. 🔹 در کلام مولای متقیان عقل و نقل یکی شده است (ص۲۱۶). فکر می‌کنم اتحاد عقل و نقل در نظر او همان اتکا و ابتنای سیاست و برنامه‌ریزی بر تفکر است. آیه، روایت و شعر یادشده ما را از عقلانیت مشهور به ساحتی فراتر می‌برد که مشهورات و عالم ظاهر از آن ساحت مدد می‌گیرند. 🔸 گرچه صرفا با خوانش این متون همچنان درگیر منقولات و علم مسموع و اکتسابی هستیم اما حداقل شفافیت بیشتر و نقطه اتکایی محکم فراهم شده و در نتيجه نفی اتهام کلی‌گویی و ابهام از ساحت اندیشه استاد آسان می‌شود. 🔺 @varastegi_ir ๛ وارَستِگی ✍🏻 رضا کریمی ‌ ‌
‌ ‌ 🔸 مطلق‌سازیِ یک افق باعث می‌شود اولاً: ما را نسبت به فراوانیِ افق راستین واقعیت و رازآمیز، فراموشکار می‌کند. 🔹 ثانیاً: نسبت به معنای جهان‌مان به عنوان امری بخشیده‌شده به ما به وسیله‌ی «آن» فراموشکار می‌سازد. 🔸 از این رو متافیزیک مانع دست‌یابی به ژرفنای هستی و رازِ خودپوشانندگی هستی می‌شود و بخشش‌اش به ما را مسدود می‌کند. 🔺 @varastegi_ir ๛ وارَستِگی 📗 هایدگر واپسین ✍🏻 جولیان یانگ ‌ ‌
‌ ‌ 🔸 لیبرال دمکراسی و سوسیال‌دمکراسی و انواع حکومت‌های موجود، تفاوت ذاتی با یکدیگر ندارند و مظاهر تاریخ‌ها و فرهنگ‌های متفاوت نیستند، 🔹 بلکه جلوه‌های گوناگون یک تاریخ و نماینده درجات نظم و انتظام و پیوستگی تجدد و تجددمآبی منتشر در سراسر روی زمین هستند. 🔺 @varastegi_ir ๛ وارَستِگی ✍🏻 دکتر داوری اردکانی ‌ ‌📗 یادداشت "من شکست خورده‌ام و این شکست را می‌پذیرم" ‌ ‌
ما عموماً ابژه‌هایی را تجربه می‌کنیم که در یک افق حاضرند اما هیچ تجربه‌ای از خودِ افق نداریم. ما نه‌تنها افق را تشخیص نمی‌دهیم بلکه آنچه به افق اجازه می‌دهد تا آن چیزی باشد که هست، هنوز اصلاً و ابداً تجربه نشده است. @varastegi_ir
توسعه نیافتگی گوشی برای شنیدن در اختیار ما قرار نمی‌دهد. @varastegi_ir
هدایت شده از غرفه کتاب عاکف
‌ ‌ 📙 ملال ✍🏻 مارتین هایدگر 💳 لینک خرید: https://basalam.com/akefbook/product/16594488 ‌ ‌ ‌
๛ وارستگی ๛
‌ ‌ 📙 ملال ✍🏻 مارتین هایدگر 💳 لینک خرید: https://basalam.com/akefbook/product/16594488 ‌ ‌ ‌
به دوستانی که مباحث جلسات آخرین دوران رنج (نیست انگاری) را از طریق کانال دنبال کردند، پیشنهاد می‌کنم این کتاب عمیق و بی‌نظیر هایدگر را از دست ندهند...
‌ ‌ فلسفه که بیان نظریه نیست که بخواهیم آن را رد و اثبات کنیم. فلسفه از نسبت انسان هر دوره با عالم گزارش می‌دهد. @varastegi_ir ‌ ‌
‌ ‌ متافیزیک تدبیری است برای غلبه بر بی‌قراری و ناپایداری... @varastegi_ir ‌ ‌
‌ ‌ کوشش تراژدی و متافیزیک بیرون آمدن از بی‌قراری و رسیدن به قراری برای از بین بردن تنهایی است. @varastegi_ir ‌ ‌
🔸 پریروز جلسه‌ای از برای ترجمۀ کتاب-رسالۀ دکتر احسان شریعتی راجع بفردید در نشر نی برگزار شد و این‌بنده نیز مستمع آن. جلسه از جهت تعداد حضار قابل توجه بود بنحویکه این‌قلم نیز گرچه چندان دیر نرسیده بود لکن با مشاهدۀ خالی‌نبودن صندلی‌ها، لدی‌الورود بنای چندساعتی ایستادن داشت لکن با امداد غیبی و دلسوزی بعضی عزیزان، جایی برای نشستن یافت. [دانلود فیلم جلسه] 🔻 از میان مباحث مطروحه، چند مطلب بنظر بنده مهمترند که ذیلا عرضی خواهم کرد: ۱. بنظرم رسید استاد آقای دکتر علی‌اصغر مصلح عضو‌هیئت‌علمی دانشگاه علامۀطباطبایی، فردید و تفکر وی را ذیل فرهنگ و فرهنگ را غیرتاریخی دانسته‌اند. درین مورد قبلا مطالبی از فردید راجع بفرهنگ و تمدن در همین کانال درج شده و قابل مراجعه است. ۲. استاد آقای دکتر مصلح مطالب سیاسی فردید را از مطالب فلسفی وی جدا، اولی را چرت‌وپرت و دومی را درخشان دانستند. این مطلب را آقای دکتر احسان شریعتی با تکرار ماجرای افلاطون در سیسیل(سیراکیوز) پی‌گرفته و افلاطون را تصریحاً و هیدگر و فردید را ضمناً متوهم خواندند. این مطلب را پیشتر گمانم آقای محمدسعید حنائی کاشانی ذیل عنوان «هایدگر ایرانی در جادۀ سیراکیوز» قلمی کرده بودند و نویافته‌ای نبود. اما اینکه آیا میتوان سیاست را از تفکر جدا دانست محل بحث است و بی‌دلیلی نتوان گفت افلاطون، هیدگر و فردید یا هرآنکس که متفکرش می‌شمارند، متوهم است مگر آنکه برای سیاست مبنایی جدای از تفکر سراغ گرفته باشند. درین‌جا سیاست را تابع خودآگاهی ندانسته‌ام لکن ذکر این نکته بجاست که آیا مبنای چنین فرمایشی، اعنی مبنای آن استاد در تمیز چرت‌وپرت از حرف حساب در سیاست، جز مزاعم همگانیِ رایج این دوره بوده است؟ آیا در غیرسیاست هم مبنای تمیزشان اینچنین است؟ البته اینکه گاهی در مثل می‌گویند «یا رومی روم باش یا زنگی زنگ» در تعارفات یا دوز و کلک‌های سیاست متداولْ بعید است جایی داشته باشد لکن در جمعیت خاطر و خودآگاهی، میتوان اینطور طلب کرد و استاد ما آقای دکتر مصلح که سالهاست هم مراعات سیاست متداول را میدانند و هم در خودآگاهی زحماتی کشیده‌اند که این‌قلم از آنها بهره‌ور بوده است، چه خوبتر است که جانب فلسفه و خودآگاهی و طلب افقی دیگر را در مراعات سیاست متداول فرونگذارند. امید که آقای دکتر مصلح که این‌قلم هنوز خاطرۀ شیرین خواندن مکتوبات و کتب ایشان را با یاد دارد، ازین چند خط، نرنجند لکن این احتمال هم هست که ایشان مقصودی داشته‌اند که این راقم از درک آن عاجز بوده باشد و برعهدۀ ایشان است که آنرا با مخاطبانشان مطرح فرمایند. ۳. دوست عزیز و اهل لطفم که از فضل و هنر نیز بیش از آنچه آشکارست مایه دارند و بتفاریق از مصاحبت و تفقد ایشان شاد بوده‌ام یعنی آقای دکتر مهدی فدائی مهربانی عضو هیئت‌علمی دانشگاه تهران هم نکاتی فرمودند که تکلیف و بلکه نشان دوستی می‌دانم چندخطی ازیشان و مطالبشان درین جلسه یاد کنم. عمدۀ نقد ایشان به تاریخ‌انگاری و نقد اصالت تاریخ برمیگشت و گمان داشتند که طرح ادوار تاریخی از جانب فردید، مستلزم جبر و نافی اختیار است. البته قائل‌شدن بموجبات بمعنای قائل‌شدن به جبر نیست و متعاطیان فلسفۀ اسلام می‌دانند که مثلاً جناب نصیرالدین، خواجۀ طوسی(ره) این مطلب را در فصل ششم(اگر شماره و عنوان فصل را غلط نکرده باشم) از رسالۀ جبر و قدر توضیحی داده است و از متأخرین نیز مرحوم استاد علامه حسن حسن‌زادۀ‌آملی(ره) در کتاب خیرالأثر، مطالبی از اکابر درین‌باب تجمیع فرموده است. تأکید بر ارادۀ آزاد فارغ از موجبات، جز در بعضی متجددین مطرح نشده است لکن اگر کسی بپندارد که افعال انسان موجَب بهیچ ایجابی نیست و آنچه او در غرض آوَرَد، بتحقق تواند رساند، لااقل با سنت‌گروی(ترادیشنالیسم) و عرفان و فلسفۀ اسلام قابل وفق و سازگاری نیست و البته در تصحیح اعتقاد متجددین نیز در کتب علم برای عموم، گاهی زیر عنوان افسانۀ ارادۀ آزاد چیزهائی منتشر می‌شود و در این کتب اخیرالذکر، بحث آنست که غرض بشر هم تابع است نه متبوع و باین‌ترتیب آن ارادۀ آزاد که نزد اسلامیین هرگز مطلقاً آزاد انگاشته نشد -چه اسلامیین نمی‌توانستند به شرک در خالقیت یا بخالقیت بشر در خلق افعال قائل شوند- در تحقیقات علمی نیز دیگر جایی برای دفاع ندارد. حال چگونه عزیزی مثل آقای دکتر فدائی مهربانی با آن سوابق آشنائی فلسفه و عرفان، یکباره «مطلقاً آزاد ندانستنِ اراده» را ضعف فردید می‌دانند، الله اعلم بحقائق الأمور. إن‌شاءالله ادامه دارد... 🔺 @varastegi_ir ๛ وارَستِگی ✍🏻 محمد علی بیگی ‌ ‌ ‌ ‌
‌ ‌ 🔸 ممکن است ۳۰۰ سال زمان لازم باشد تا تفکّر به امری اثرگذار تبدیل شود. 🎙 مارتین هایدگر - گفتگو با اشپیگل 🔹 بیابان بالیدن گرفته است: وای بر آنکه بیابان‌ها را نهان می‌دارد. ✍🏻 فریدریش نیچه - چنین گفت زرتشت 🔸 در زودهنگام‌ترين زمان، حوالیِ سال ۲۳۰۰ تاریخ دوباره ممکن تواند شد. پس از آن آمريكانيسم دلزده از پوچیِ خويش، خود را از پا خواهد انداخت. تا آن‌ زمان، بشر هنوز پيشرفتی خارج از تصوّرِ خود بسویِ هیچ خواهد داشت، بی آنكه خودِ اين فضایِ تعجیل‌اش را بازشناسد و يا بر آن غلبه كند. 🔹 یادِ آنچه بوده و آنچه ذاتاً در نهان روی می‌دهد، هر دم بیش گل‌آلود و آشفته شده، بدین معنا که به‌طرزی سطحی به اندک عبارات و عقایدی بدیهی فروکاسته می‌شود. 🔸 اين "اِیوانِ تاريخ‌شناسانه" بدل به مظهرِ "نا-تاريخمندیِ" تام و تمام گشته، نوعی غنایِ کاذب به تاريخِ مدیدِ انقضایِ عصر جدید ورود می‌کند، بدان گونه كه در اين وضعيتِ پايانیِ بربريّتِ متمدّن، كسانی برای اين تمدّن و ديگرانی برای بربريّت، با همان ولعِ حسابگری نبرد خواهند نمود. 🔹 بدین‌سان برهوتی متناسب با این تُهی‌بودن سر بر خواهد آورد، و این برهوت ظاهرِ وُفوری به‌واقع هرگز نبوده را به تمامی گِردِ خویش می‌گستراند. 🔺 @varastegi_ir ๛ وارَستِگی ✍🏻 مارتین هایدگر ‌ ‌📗 دفترهای سیاه، جلد سوم ۱۹۳۹-۱۹۴۱ ‌ ‌ ‌ ‌