🔸 «انتظار» غیور است و از انسانهایی که در عالم سود و زیان گرفتار شده و از «انتظار» در طلب متاعی هستند، انتقام میگیرد...
🔹 وقتی با انتظار نسبت وجودی نداشته باشی، تو را در چرخ دندههای مناسبات عالم هضم و نرم میکند. آری انتظار غیور است مگر میتواند کسی را در ساحت خود تحمل کند که آن را به سلطه و تصرف خود در آورد؟...
🔸 پس در چه نسبتی با انتظار قرار بگیریم که یارای غربت و پذیرای ما در عسرت زمانه باشد؟... آری چه خوب گفت آن حکیم خردمند که در انتظار چیزی باش که باید بیاید...
🔺 @varastegi_ir ๛ وارَستِگی
🔸 یکوقت ما در انتظار گشایشی هستیم تا بتوانیم حرکت کنیم، [در مقابل] یکوقت میگوییم هرکاری که توانستیم انجام میدهیم درعین اینکه امیدی هم به آن کار نداریم و این حاصل پوچی (نیهیلیسم) دوران است...
🔹 مثلا من به نماز خود امیدی ندارم اما روزی هزار رکعت نماز میخوانم، اینجا ما هرچقدر بیشتر میخوانیم، خستهتر و فرسودهتر میشویم و عجز در برابر خدا اینجا بوجود نمیآید...
🔸 مثل اینکه وقتی در مهمانی از ما پذیرایی میکنند، در یک نسبتی حاضر شویم که صاحبخانه از ما پذیرایی کند اما یکوقت ما به جای اینکه در انتظار باشیم که چیزی برایمان بیاید، همینجور داریم در خانه میچرخیم...
🔺 @varastegi_ir ๛ وارَستِگی
✍🏻 برداشتی از جلسه عجز و ناارادگی در سلوک
💠 #فراسوی_ایمان_و_کفر
▪️ (قسمت ۱)
🔸 امروز وضع تفکر دینی چگونه است؟ برای برخی با اطمینانی که نسبتبه نبوغ و خلاقیت علم و تکنولوژی مدرن دارند، این پرسش عجیب است: در این روزگار چه نیازی به تفکر دینی و سخن گفتن از خدا ایمان و باور، مناسک و سنت داریم؟ عقلانیت «خود تصحیح کننده»ی تفکر علمی مدرن، برای نیازهای ما بیشازحد کافی بهنظر میرسد.
🔹 ما چه نیازی به خدا داریم، اگر بتوانیم خودمان خدا باشیم یا خدای خودمان را بسازیم (مثلاً رایانه)، و از این طریق بتوانیم در میانهی تابش خیرهکننده عقلانی علم و تکنولوژی، خرسند باشیم؟
🔸 شاید «نیازی» وجود نداشته باشد، حداقل آنطور که علم «نیاز» را تعریف میکند.
🔹 برخی ممکن است این مسئله ما را عجیب بیابند، و بگویند آیا نمیبایست صرفاً به اطراف خود نگاه کنیم تا ببینیم که دین در حال رشد است و مناسک دینی پرحرارت برگزار میشود؟
🔸 در پاسخ باید گفت آیا ما در تمام این موارد بهجای جان بخشی و احیا از طریق تفکر، بیشتر شاهد نوستالژی و واکنش از روی درماندگی نیستیم؟
🔹 در واقع بهنظر میرسد در تمام این نمونههای «سرزندگی و نشاط» دینی، نوعی انکار اساسی در رابطه با وضعیت امور وجود دارد...
🔸 انکار اساسی تغییراتی که زمان، تاریخ و علم در زندگی ما پدید آوردهاند، تغییراتی که بهجای تأکید خیره سرانه و نامتقاعدکننده بر شیوهی بودن امور در گذشته، محتاج شیوههای جدیدی از تفکر هستند.
ادامه دارد...
🔺 @varastegi_ir ๛ وارَستِگی
๛ وارستگی ๛
💠 #فراسوی_ایمان_و_کفر ▪️ (قسمت ۱) 🔸 امروز وضع تفکر دینی چگونه است؟ برای برخی با اطمینانی که نس
💠 #فراسوی_ایمان_و_کفر
▪️ (قسمت ۲)
🔸 هنوز تلاشهای روشنفکرانهای بنا بر اندیشه دینی وجود دارد که با تجربه انسان مدرن سکولار و معیارهای سکولاری که او آنها را درک میکند آغاز میشود.
🔹 دین از آنجا که براساس چنین معیارهای سکولار دیگر نمیتواند ادعاهای بزرگتری در باب جهان و فرهنگ حاکم بر آن داشته باشد، با کشانده شدن به قلمرو ذهنیت، آگاهی و تجربه انسانی و اظهار آن بهعنوان تجربه منحصربهفرد انسانی با گونهای ارزش یا فایده (برای مثال جهت حفظ اخلاق) نجات مییابد و حفظ میشود.
🔸 دین بدین وسیله به تکنیکی برای جهتدهی و تغییر خود تبدیل میشود. درنتیجه دین امری خصوصی میشود و در برابر هر نوع انتقاد بیرونی ناظر به مظاهر عینی و خارجی تجربه دینی در زمان و مکان ایمن میشود.
🔹 در واقع امر الهی تبدیل به یک سازه ذهنی و بازنمایی سودمند میشود. در اینجا تفاوت اندکی میان خداباوران و خدا ناباوران وجود دارد که بهموجب آن حتی میتوان یک الهیات مرگ خدا داشت بجز اینکه خداباور ادعا میکند استفادهی او از زبان سنتی اهمیت یا فایده خاصی دارد.
ادامه دارد...
🔺 @varastegi_ir ๛ وارَستِگی
๛ وارستگی ๛
💠 #فراسوی_ایمان_و_کفر ▪️ (قسمت ۲) 🔸 هنوز تلاشهای روشنفکرانهای بنا بر اندیشه دینی وجود دارد
💠 #فراسوی_ایمان_و_کفر
▪️ (قسمت ۳)
🔸 ما باید درمورد امکانهای تفکر و تفکر دینی بپرسیم و سعی کنیم آنها را بهگونهای درک کنیم که به ما در درک گذشته، حال و آینده کمک کند برای چنین جستوجویی از متفکر قرن بیستم، مارتین هایدگر، کمک میگیریم.
🔹 در ابتدا ممکن است این انتخاب عجیبی قلمداد شود زیرا بهنظر نمیرسد که هایدگر موضوعات دینی را محور تفکر خود قرارداد ما باشد، اگرچه این مسائل پیشاز نگارش کتاب هستی و زمان دغدغهی او بوده است.
🔸 درحقیقت اغلب چنین بهنظر میرسد که هایدگر تمایز روشنی میان ایمان یا الهیات (تئولوژی) و پیشه خودش یعنی فلسفه قائل است. بااینحال، علیرغم چنین مواردی چرخش ما به جانب هایدگر در جستوجوی امکانهای تفکر دینی، به دلایل متعددی میتواند درست باشد:
🔹 اولاً حتی پرسروصداترین منتقد هایدگر نیز به احتمال زیاد مجبور است بپذیرد که هایدگر اولین و شاید تنها متفکر قرن حاضر است که از شیوه تفکر دکارتی سر باز زده و از این طریق امکانهایی برای غلبه بر مشکلات تفکر دینی فراهم کردهاست.
🔸 بنابراین هایدگر، شروعی را برای سوگیری کاملاً متفاوت در تفکر به ما ارائه میدهد که بهنظر میرسد برای هر گونه جهتگیری مجدد و احیای تفکر دینی ضروری است.
ادامه دارد...
🔺 @varastegi_ir ๛ وارَستِگی
๛ وارستگی ๛
💠 #فراسوی_ایمان_و_کفر ▪️ (قسمت ۳) 🔸 ما باید درمورد امکانهای تفکر و تفکر دینی بپرسیم و سعی کنی
💠 #فراسوی_ایمان_و_کفر
▪️ (قسمت ۴)
🔸 دلیل دیگر روی آوردن ما به هایدگر این است که او در پیاده کردن یک جایگزین برای تفکر دکارتی و نظام کلی تفکر کنونی، به مسائل کلی فلسفه که بر روی اندیشه دینی تأثیر میگذارد پرداخته است، آنهم به میزان و روشی که با دیگر همتایان خود در قرن بیستم قابلمقایسه نیست
🔹 بهطور مثال در قیاس با ویتگنشتاین باید گفت که او تقریباً بهاندازهی هایدگر متفکری تأثیرگذار بودهاست اما برای ما غالباً یادداشتهای ناقص و ویرایش نشدهای بهجا گذاشته است
🔸 درحالیکه هایدگر مجموعه زیادی از کتابها، سخنرانیها و مقالات را که بهدقت بررسی کردهاست در اختیار ما قرار داده است. آثاری که به ما نکات و سرنخهای بسیار زیادی میدهد که تفکر ما در مورد موضوعاتی نظیر زبان، حقیقت، خدایان، هنر، علم و ماهیت انسان چه جهتی میتواند داشته باشد.
🔹 دغدغه ما در تلاش برای گشودن بعد دینی گریزان در تفکر هایدگر بهمنظور ایجاد امکانی برای تفکر دینی، شامل جستجوی «فلسفه دین» هایدگر نمیشود. چنین جستجویی مستلزم سوءتفاهم رادیکال نسبتبه هایدگر است، زیرا تفکر هایدگر را بهعنوان اندیشه، بهعنوان مجموعهای از آموزهها، در نظر میگیرد که میتوانیم با عنوان «هایدگری» به آن اشاره کنیم و سپس تجزیه، نقد یا استفاده کنیم.
🔸 اما هایدگر «فلسفه» نداشت، چه رسد به «فلسفه دین» است. تفسیر او بهعنوان یک فیلسوف یا فیلسوف دین به این معناست که او را بر حسب سنت متافیزیکی که از آن بیرون آمده و دور میشود تفسیر کنیم. این تفسیری است که او را بهعنوان یک متفکر و نیز خصوصیت رادیکال و اصیل تفکر او را که در وهله اول بهدنبال آن بودیم، نادیده میگیرد.
🔹 چیزی که برای تفسیر هایدگر ضروری است این است که تفکر او بهمثابه یک راه دیده شود، راه یا مسیری که تفکر او در حین آشکار شدن، آن را هم میسازد و هم دنبال میکند.
ادامه دارد...
🔺 @varastegi_ir ๛ وارَستِگی
هدایت شده از انجمن مطالعات غربشناسی قم
▪️ کسانی که بار امانت دین و ادای رسالتهای الهی را میخواهند به دوش بکشند، از جهتی باید مأنوس و آشنا با آثار دینی و میراث گذشتگان باشند و از جهتی آگاه و بصیر نسبت به جهان خود و انسانی که میخواهند با او سخن بگویند...
▪️ از همین روست که شناخت دنیای امروز و جهان متجدد امری تشریفاتی و زائد بر وظایف طلبگی نیست، بلکه هر تلاشی برای احیای دین، بدون این شناخت ناتمام و ابتر خواهند ماند...
▪️ جلسات متنخوانی و گفتوگوهای ما، تلاشی است برای درک جهانی که در آن زندگی میکنیم به این امید که بتوانیم نسبت به تاریخ خود، آگاه شویم که فرمود:
العالم بزمانه لا تهجم علیه اللوابس
🌐 کانال انجمن مطالعات «غربشناسی» قم:
🔘 @west_studies
هدایت شده از ๛ وارستگی ๛
👆🏻 کتاب دفاع از فلسفه (ادای احترام به علامه طباطبایی و شهید مطهری) توسط دکتر رضا داوری اردکانی در سال ۱۳۶۶ منتشر شد که متاسفانه در آن زمان مطالب این کتاب نادیده گرفته شد و دیگر تجدید چاپ نشد...
🔸 اما الان شاید ما کم و بیش به اهمیت نگاه دکتر داوری به این دو استاد بزرگ فلسفه اسلامی، پی برده باشیم.
▪️چنانچه در تصویر فهرست مشاهده میکنید، بخش اول کتاب به «علامه طباطبایی» اختصاص دارد و نویسنده در آن مسایلی در ادراکات اعتباری و انسان و وحی را بررسی مینماید. بخش دوم به «استاد شهید مطهری» اختصاص دارد که نویسنده در آن، ضمن تشریح «مقام مطهری در تفکر معاصر ایران» مباحث «مطهری و علم کلام جدید» و «مطهری و وحی» را مورد تبیین و بررسی قرار میدهد.
🔻جهت دریافت پیدیاف کتاب دفاع از فلسفه به لینک زیر مراجعه نمائید:
🔖 esam.ir/item/27872256
๛ وارستگی ๛
👆🏻 کتاب دفاع از فلسفه (ادای احترام به علامه طباطبایی و شهید مطهری) توسط دکتر رضا داوری اردکانی د
بازنشر به مناسبت ایام شهادت آیت الله استاد مطهری
💠 #فراسوی_ایمان_و_کفر
▪️ (قسمت ۵)
🔸 یک تبیین کوتاه و غیر جسورانه از اندیشهی هایدگر درمورد یک موضوع، خطر مفروض گرفتن بیشازحد پیشفرضهای پنهانیمان در تفکر، انتظاراتمان از هایدگر، و موضوعاتی که هایدگر با آنها سروکار دارد را با خود بههمراه دارد.
🔹 اگر وقت نگذاریم تا ببینیم هایدگر چگونه در درون، از طریق، و خارج از چارچوبها و مسائل سنتی کار میکند، احتمالاً برخی موضوعات را واضح و بدیهی خواهیم پنداشت. بنابراین، بهطور خلاصه، اگر بخواهیم ظرفیتهای تفکر دینی را از تفکر هایدگر بیرون بیاوریم، ابتدا باید هایدگر را درک کنیم و تنها با صرف زمان برای بررسی دقیق و طرح تفکر هایدگر میتوانیم به تفکر به درک تفکر او برسیم.
🔸 نکته مهم دیگری که ذکر آن لازم است این است که قرابتهای زبانی هایدگر تا حد زیادی از تفکر او و هرگونه تلاش برای توضیح آن تفکر، جدا نیست.
🔹 زبان او بخشی از پدیدارشناسی اوست، بخشی از تلاش او برای نشاندادن پیوستگیهای مهم میان تفکر و زبان و آشکار کردن ظرفیتهای پنهان زبان. پرهیز و اجتناب از این قرابتهای زبانی، اجتناب از آن چیزی است که او با زبان خود به ما نشان میدهد.
🔸 بنابراین نگرانی بیشازحد در مورد استفاده از اصطلاحات هایدگر خطر سوءتفاهم نسبتبه هایدگر و کارکرد زبان او را بههمراه دارد.
🔹 هدف زبان هایدگر این است که با بیرون انداختن ما از شیارهایی که تفکر ما در امتداد آن حرکت میکند، تفکر ما را تغییر دهد. بنابراین غرض از زبان هایدگر این است که این زبان تا حدی غریب و غیرعادی باشد، تا بتواند راههای جدیدی را برای پرداختن به مسائل و ترغیب خواننده به تفکر در باب آنچه در تفکر خود و در سنت میگذرد نشان دهد.
🔸 فریاد زدن بیشازحد برای توضیح، توجیه و تفسیر تفکر هایدگر براساس مقولات سنتی -چنانکه برخی فکر میکنند مجبور به آن هستیم- خواست دوری از تلاش و زحمت برای درک شکل جدیدی از تفکر است که حقیقتاً عجیب و غیرعادی است و میبایست چنانکه هست تجربه شود.
ادامه دارد...
🔺 @varastegi_ir ๛ وارَستِگی