eitaa logo
๛ وارستگی ๛
1.5هزار دنبال‌کننده
218 عکس
61 ویدیو
18 فایل
سیدعلی روح‌الامین 》درس‌خارج حوزه علمیه قم 》دکترای فلسفه دانشگاه ادیان و مذاهب ❖ ارتباط: @alirooholamin (نقل مطالب، با ذکر لینک کانال بلامانع است)
مشاهده در ایتا
دانلود
‌ ‌ 🔸 مسلماً هیچ دوره‌ای همچون دورۀ ما چنین معلومات فراوانی نداشته، با چنین امکانات آماده‌ای برای دانستن سریع هر چیز و برای متقاعد کردن ماهرانۀ هر کس. 🔹 ولی مسلماً هیچ دوره‌ای ذاتیات چیزها را کمتر از دورۀ ما نفهمیده است. و سبب چنین فهم ناچیزی این نیست که این دوره قربانی بلاهت عمومی شده است، بلکه این دوره - علی‌رغم حرصش برای همه چیز - در برابر امر بسیط و ذاتی و آنچه خواستار درگیری و پشتکار است، مقاومت می‌کند. 🔸 وانگهی، این بی‌بنیادی می‌تواند گسترش یابد زیرا یک فضیلت در انسان امروز مرده است: صبر. 🔺 @varastegi_ir ๛ وارَستِگی ✍🏻 مارتین هایدگر 📗 پدیدارشناسی روحِ هگل ‌ ‌ ‌ ‌
‌ ‌ 🔸 به‌ قول‌ مرحوم فردید: دوره‌ما دوره‌طاغوت است و ماها که در ساحتِ‌غرب به‌سر می‌بریم به‌ چنین‌ طاغوتی رسیدیم که در برابر هر امرِ‌ متعالی طغیان کردیم و با به‌ چنگ‌ آوردن‌ حقیقت، حقیقت را ذبح‌ کردیم. 🔹 اخلاق مبنایِ‌ایدئولوژیک شده‌ و چماقی در دستِ‌انسان برای یک‌دست‌کردن‌‌شان شده و هرگونه تفاوتی که برخی نسبت به برخی دیگر داشته‌ باشند، در چنین‌ ساحتی ناپذیرفتنی است. 🔸 دموکراسی از همین‌لاشه‌ها برآمده، تسلیم‌شدن در برابر انسان‌های پستی که معیاری برای زندگی جز شکم و شهوت ندارند. آدمیانی که هرگونه تعالی را به پستی کشانده‌اند... این‌فضا، فضایِ‌نیهیلیسم است. فضایِ‌مرگ‌بنیادها و تعالیِ‌انسان. 🔹 انسانی که چنین‌فضایی را فهمیده‌ باشد از نیهیلسم‌ِ‌ منفعل به ساحتِ‌ نیهیلیسم‌ِ‌ فعال راه‌ پیداکرده و کتاب‌ "چنین‌گفت‌زرتشت‌ِ‌" نیچه، مسیری است برایِ‌ عبور از این‌ ساحت... 🔺 @varastegi_ir ๛ وارَستِگی 🎙 دکتر سید محمدتقی چاوشی ‌ ‌ ‌ ‌
@varastegi_ir وارستگینسبت فلسفه و هنر با انقلاب اسلامی.mp3
زمان: حجم: 41.11M
؟ 🎧 نسبت فلسفه و هنر با انقلاب اسلامی (ما در سُها چه کار می‌کنیم؟) 🎙 حجت‌الاسلام نجات‌بخش ⏱ زمان: ۸۴ دقیقه 🗓 ۲۳ مهرماه ۱۴۰۳ 📍سرای هنر و اندیشه (سُها) 🔺 @varastegi_ir ๛ وارَستِگی
๛ وارستگی ๛
#گعده_غیررسمی #چرا_سها؟ 🎧 نسبت فلسفه و هنر با انقلاب اسلامی (ما در سُها چه کار می‌کنیم؟) 🎙 حجت‌ال
‌ ‌ 👆🏻درباره صوت بالا👆🏻 🔻چندی پیش عزیزی به من گفت یک سال است که می‌خواهم سوالی ازت بپرسم ولی نشده... گفتم راحت باش بپرس گفت شما در این سُها (سرای هنر و اندیشه) چه کار می‌کنید؟ در سکوت من ادامه داد: والا ما که هر وقت پرسیدیم کجا میری گفتی سها. هر وقت نبودی پرسیدیم کجاست گفتند سها. هر وقت زنگ زدیم گفتیم کجایی گفتی سها و... منتظر جواب من بود و من نمی‌دانستم چه بگویم. اینکه نمی‌دانستم چه بگویم نه به این دلیل که ندانم چرا سها می‌روم، آخر مگر می‌شود شخصی هر روز جایی برود و نداند چرا می‌رود و در آنجا چه می‌کند؟! ‌ ‌
๛ وارستگی ๛
‌ ‌ 👆🏻درباره صوت بالا👆🏻 🔻چندی پیش عزیزی به من گفت یک سال است که می‌خواهم سوالی ازت بپرسم ولی نشده..
‌ ‌ به این فکر می‌کردم که اگر بگویم ما در سها "هیچ کاری" _کار به آن معنایی که در ذهن شماست_ نمی‌کنیم، متهم به این می‌شوم که جواب سر بالا داده‌ام و طفره رفته‌ام. یعنی چی که کاری نمی‌کنید پس حتما دیوانه‌ای یا مرا دیوانه فرض گرفتی! پس بهتر است بگویم آنجا کتاب می‌خوانیم (خب واقعا کتاب هم می‌خوانیم ولی نه آن مدلی که بقیه می‌خوانند)... - کتاب می‌خوانید؟ خب که چی؟ یعنی کتاب می‌خوانید که چه بشود؟ بالاخره کتاب را می‌خوانید که یک کاری بکنید دیگر؟ - عععععع کتاب می‌خونیم دیگه - یعنی مدرکی چیزی میدند؟ - نه - یعنی کتاب میخونید که اطلاعاتی برای منبر و تبلیغ و تدریس و... پیدا کنید؟ - راستش نه - خب پس چی؟ ‌ ‌
๛ وارستگی ๛
‌ ‌ به این فکر می‌کردم که اگر بگویم ما در سها "هیچ کاری" _کار به آن معنایی که در ذهن شماست_ نمی‌کنیم
‌ ‌ من که تو دلم می‌گفتم کاش همون جواب "هیچ کاری" را داده بودم، به بهانه‌ای بحث را خاتمه دادم و گفتم بعدا بیشتر در موردش باهم صحبت می‌کنیم. بعد از این ماجرا، خیلی به این مساله فکر کردم که واقعا چطور می‌تونم اون چیزی که بهش رسیدم را برای دیگران توضیح بدم؟ یعنی چطور میشه گفت که فلسفه را برای چیز دیگری نمی‌خوانند. فلسفه را برای فلسفه می‌خوانند. غایت دیگری ندارد. فلسفه به هیچ کاری نمی‌آید اما اساس کارها را بنا می‌نهد. ‌ ‌
๛ وارستگی ๛
‌ ‌ من که تو دلم می‌گفتم کاش همون جواب "هیچ کاری" را داده بودم، به بهانه‌ای بحث را خاتمه دادم و گفتم
‌ ‌ ارسطو گفته است فلسفه، اشرف علوم است، زیرا بی‌سودترین آنهاست. فلسفه، علم سودمند به معنی بازاری لفظ نیست، اما باید باشد تا سود و زیان با هم خلط نشود. فلسفه ره آموز خرد است. از فلسفه نباید توقع داشت که راه حل مشکل‌های اجتماعی-سیاسی را به ما نشان دهد، چون کار فلسفه این نیست. فلسفه را نمی­‌توان در جایی برای رسیدن به مقصودی به کار برد، فلسفه وسیله نیست. ‌ ‌
๛ وارستگی ๛
‌ ‌ ارسطو گفته است فلسفه، اشرف علوم است، زیرا بی‌سودترین آنهاست. فلسفه، علم سودمند به معنی بازاری لف
‌ ‌ همه قبول نمی‌کنند که ما به فلسفه نیاز داریم؛ و مردم بدرستی می‌پندارند که فلسفه به هیچ کار نمی‌آید. فلسفه نان و آب نمی‌شود؛ ممکن است جام شوکران بیاورد اما فلسفه از آن حیث که «فلسفه» است، نان‌آور نیست. این غریب رانده شده (فلسفه) در عین حال که هست با بودنش سیاست، علم، کسب و کار و…. را هم «هست» می‌کند. ‌ ‌
๛ وارستگی ๛
‌ ‌ همه قبول نمی‌کنند که ما به فلسفه نیاز داریم؛ و مردم بدرستی می‌پندارند که فلسفه به هیچ کار نمی‌آی
‌ ‌ فلسفه در عمل و در زندگی به ما هیچ مددی نمی‌رساند و گرهی از ما در امر معاش، سیاست، حرفه و… باز نمی‌کند اما با این حال «بنای خرد» را محکم می‌کند و با تحکیم بنای خرد است که به امر عملی و جزئی زندگی یاری می‌رساند. فلسفه توجه به افق آینده و دیدن آن از ورای ابرهای غبارآلود است، با کشف این افق همه چشم‌ها و دست‌ها هم‌سو و یک‌جهت شده و اتحاد به وجود می‌آید. ‌ ‌
๛ وارستگی ๛
‌ ‌ فلسفه در عمل و در زندگی به ما هیچ مددی نمی‌رساند و گرهی از ما در امر معاش، سیاست، حرفه و… باز نم
‌ ‌ راستی ما با وقت چه می‌کنیم و این وقتی که احیاناً می­ گویند نباید صرف امور بیهوده­ ای مثل فلسفه شود کی و کجاست و صرف چه کاری می ­شود؟ اگر صرف تکرار و گفتن­ ها و کارهای تکراری و عادی نمی‌شود و حقیقتاً وقت است و پیش از آن نبوده و فرا رسیده است تازگیش چیست و اثر و ظهورش را در کجا و چه چیز باید دید؟ درد بزرگی است که از وقت و زمان و آینده غافل باشیم و ندانیم که وقت نداریم و سفارش کنیم که وقت نداشته صرف کارهای بیهوده نشود. وقتی وقت نداشته باشیم بیهوده و باهوده چه معنی دارد؟ مگر کار بیهوده و باهوده را می­شناسیم که وقت را صرف این یا آن نکنیم. در فضای انتزاعی این حرف بسیار خوب و پسندیده است که وقت را صرف کارهای بیهوده نباید کرد ولی چه ملاکی برای تشخیص بیهوده بودن کارها و حرف ­ها داریم. ‌ ‌
๛ وارستگی ๛
‌ ‌ راستی ما با وقت چه می‌کنیم و این وقتی که احیاناً می­ گویند نباید صرف امور بیهوده­ ای مثل فلسفه ش
‌ ‌ وقتی می‌شنویم که می­گویند فلسفه بیهوده است به جای اینکه بیهوده بودن فلسفه را رد کنیم بهتر است بپرسیم کدام کار است که بیهوده نیست و چه کسانی در کار بجا و مناسبند و چه نتایجی از کار خود گرفته ­اند. بی­‌تردید ما به علوم و به پزشکی و مهندسی نیاز داریم. اینها سودمند و ضروری‌اند ولی آیا نباید فکر کنیم که چگونه به وجود آمده ­اند و بنای سودمندیشان بر چه اصلی نهاده شده و سودمند بودنشان موقوف به چه شرایطی است؟ ‌ ‌
๛ وارستگی ๛
‌ ‌ وقتی می‌شنویم که می­گویند فلسفه بیهوده است به جای اینکه بیهوده بودن فلسفه را رد کنیم بهتر است بپ
‌ ‌ فلسفه همیشه بی­‌سود بوده و فیلسوفان از این امر با خبر بوده ­اند ولی همین علم بی‌سود است که به ما یاد داده است که سود چیست و از کجا می ­آید. این هنری نیست که آنچه را که در رسم و عادت سودمند دانسته شده ­اند بپذیریم و چیزهایی را که نمی ­شناسیم و سود و زیانشان را نمی ­دانیم بیهوده بخوانیم. خوبست حداقل توجه کنیم که ما خود ملاکی برای سودمندی و بیهودگی نداشته­‌ایم بلکه آنچه را جهان پیشرفته سودمند و مناسب و پذیرفتنی می ­داند به این صفات می‌شناسیم... ‌ ‌