eitaa logo
๛ وارستگی ๛
1.4هزار دنبال‌کننده
219 عکس
61 ویدیو
18 فایل
❖ سید علی روح‌الامین 》دکتری فلسفه دانشگاه ادیان و مذاهب 》درس‌خارج حوزه علمیه قم ❖ ارتباط: @alirooholamin (نقل مطالب، با ذکر لینک کانال بلامانع است)
مشاهده در ایتا
دانلود
‌ ‌ 🔸 می‌گوید: حالا شما یک انسان‌تنها دارید که دائما خودش را در معرض نابودی می‌بیند و چون احساس‌می‌کند پناهی‌ندارد‌‌، به این‌سمت‌ و سو می‌رود که همه‌منافع‌ را جلب‌خودش‌ بکند، حالا وقتی در بنیان‌روح‌ یک‌جامعه‌ای چنین‌مسئله‌ای وجوددارد، چه دستورالعمل‌شاهکاری یا حرف‌اخلاقی‌ای‌ می‌خواهیم‌بزنیم که راهی برای او بازکند؟... 🔹 آیا تو می‌خواهی به کسی‌که همه‌عالم‌‌ را می‌خواهد به تصرف‌خود‌ در بیاورد و جلب‌خودش‌ بکند، اسم‌اعظم یا دستورالعمل‌شاهکاری‌ بدهی؟... 🔸 این‌جا مشکل از عدم‌فهم‌ماست از جهانی که در آن‌ حاضریم که اگر این‌فهم‌ پیش‌می‌آمد ما پرسش‌عمیق‌تری‌ نسبت به مسئله‌اخلاق داشتیم... 🔺 @varastegi_ir ๛ وارَستِگی 🔍 https://varastegi.ir/3420 ✍🏻 حجت‌الاسلام نجات بخش ‌ ‌
‌ ‌ 🔸 هایدگر مدعی است که تمام متافیزیک به دنبال تبیین بنیادی برای هستی هستندگان است و تفاوت تاریخی آن صرفا در انتخاب بنیاد بوده است. 🔹 بر همین اساس هر تفکری که در ذیل ثنویت، بنیادانگاری کند از ریشه درخت متافیزیک قوت می‌گیرد. حال این بنیاد، مُثُل افلاطونی باشد یا علت العلل یا ملکوت عرفانی یا حتی خدا!؛ خدای متافیزیک... 🔺 @varastegi_ir ‌ ‌
๛ وارستگی ๛
‌ ‌ 🔸 هایدگر مدعی است که تمام متافیزیک به دنبال تبیین بنیادی برای هستی هستندگان است و تفاوت تاریخی آ
‌ ‌ 🔸 ما بنیادانگاری را مسلم می‌انگاریم و هرگونه شک و تردید در ارتباط با آن‌را مساوی با کفر یا نسبی‌انگاری می‌دانیم. 🔹 پرسش از تاریخ متافیزیک یعنی نشان دادن اینکه این افق (بنیادانگاری)، مطلق نیست بلکه تاریخی است. 🔸 در ذیل این تاریخ حتی قرآن و روایات و عرفان هم اینگونه درک می‌شود. مثلا "خالق" یا "ملکوت" یا "اسماءالله" را بنیاد "ما سوی الله" می‌پنداریم... 🔺 @varastegi_ir ‌ ‌
๛ وارستگی ๛
‌ ‌ 🔸 ما بنیادانگاری را مسلم می‌انگاریم و هرگونه شک و تردید در ارتباط با آن‌را مساوی با کفر یا نسبی‌
‌ ‌ 🔸 بنیادانگاری و ثنویت، افق فهم ماست. حتی زمانی که می‌خواهیم از بنیادانگاری فرا رویم، به "بنیاد بی‌بنیادی" پناه می‌بریم! گویی مَفَرّی برای اندیشه نیست. 🔹 شاید به همین دلیل هایدگر زبانی دیگر اتخاذ کرد چون زبان متافیزیک ذاتا بنیادانگار است. 🔺 @varastegi_ir ‌ ‌
๛ وارستگی ๛
‌ ‌ 🔸 بنیادانگاری و ثنویت، افق فهم ماست. حتی زمانی که می‌خواهیم از بنیادانگاری فرا رویم، به "بنیاد ب
‌ ‌ 🔸 مارتین هایدگر:《در متافیزیک هستی به مثابه بنیاد، پیشاپیش ممهور شده است.》 🔹 در نتیجه تفکر متافیزیکی به خود هستی نمی‌اندیشد زیرا همواره به هستی در قالب هستنده‌ای که هست می‌اندیشد. 🔸 هایدگر یک جمله کلیدی دارد که من به بعضی رفقا می‌گفتم او با این جمله شاه‌کلیدی به دست می‌دهد تا اندیشه را از متافیزیک عبور دهد:《هستی وجود ندارد》 🔺 @varastegi_ir ‌ ‌
๛ وارستگی ๛
‌ ‌ 🔸 مارتین هایدگر:《در متافیزیک هستی به مثابه بنیاد، پیشاپیش ممهور شده است.》 🔹 در نتیجه تفکر متافیز
‌ ‌ 🔸 مارتین هایدگر: 《متافیزیک تاریخی است که هیچ چیز برای خود هستی در آن وجود ندارد》این همان معنای مورد نظر هایدگر از نسیان هستی در تاریخ تفکر مغرب زمین است. 🔹 هایدگر متافیزیک را نه محصول دوره مدرن که نتیجه بسط منطقی تاملات فلسفی در یونان باستان می‌داند و در نتيجه تاریخ نسیان هستی قدمتی چند هزار ساله دارد. 🔺 @varastegi_ir ‌ ‌
๛ وارستگی ๛
‌ ‌ 🔸 مارتین هایدگر: 《متافیزیک تاریخی است که هیچ چیز برای خود هستی در آن وجود ندارد》این همان معنای م
‌ ‌ 🔸 مارتین هایدگر:《نسیان هستی، یعنی سر منشأ خودمستور هستی منقسم به چیستی و بودگی که در آن هستی، هستندگان را به مثابه هستندگان باز می‌کند و به مثابه هستی، ناپرسیده می‌ماند. این تقسیم صرفا آموزه‌ای از تفکر متافیزیکی نیست بلکه رخدادی را در تاریخ هستی نشان می‌دهد؟》 🔹 اشاره هایدگر به تمایز وجود و ماهیت در فلسفه که اتفاقا از آورده‌های فلسفه مشا است جالب توجه است. 🔺 @varastegi_ir ‌ ‌
๛ وارستگی ๛
‌ ‌ 🔸 مارتین هایدگر:《نسیان هستی، یعنی سر منشأ خودمستور هستی منقسم به چیستی و بودگی که در آن هستی، هس
‌ ‌ 🔸 مارتین هایدگر:《تنها آنگاه تفکر را یاد توانیم گرفت که چیستی تفکر تاکنونی را از بیخ و بن از یاد برکنیم. اما بدین مقصود ضروری است که همزمان این تفکر تاکنونی را بشناسیم.》 🔹 از طریق شناخت شکل‌گیری انتوتئولوژی در یونان و پیگیری آن در تاریخ متافیزیک است که می‌توانیم فراز و فرود الوهیت متافیزیکی را فهم کرده و امکان شکل‌گیری الوهیتی غیرمتافیزیکی را بیازماییم. 🔺 @varastegi_ir ‌ ‌
‌ ‌ 👆🏻 ببخشيد مدتی بود حال نداشتم در وارستگی بنویسم. این چند بند امروز وسط مطالعه ترشح شد. ‌ ‌
‌ ‌ 🔸 مسیر ایمان به غیب از کفر مطلق می‌گذر! کفر به همه هستنده‌ها... وقتی کمال انقطاع حاصل شود آن‌وقت می‌توان به غیب ایمان آورد و در انتظارش نشست و الا تا قبل از این هرگونه ادعای ایمان تعارف است. ایمان وقتی حاصل می‌شود که از همه چیز بریده شوی. 🔹 برخی شهامت مواجه شدن با پوچی همه چیز را ندارند! می‌ترسند از اینکه زیر پایشان خالی شود درحالی که نمی‌دانند همین الان هم به جایی بند نیستند جز وهمیات خودشان. 🔸 دازاین اصیل از همه هستنده‌ها فراتر می‌رود و تعالی می‌یابد. به سوی چه؟ هیچ چیز! به سوی وجود که به قول هایدگر موجود نیست. به سوی عدم! 🔹 دازاین هم‌آغوش با عدم است. عین مرگ است. مواجهه با عدم شهامت می‌خواهد. ما چون از این مواجهه فراری هستیم به هر چیزی چنگ می‌زنیم و بنیادی برای ذات عدمی خویش می‌جوییم. 🔺 @varastegi_ir ✍🏻 ادمین ‌ ‌
‌ ‌ 🔻 چه معنایی دارد که بگوئیم ملال را از خود دور می‌کنیم و از شر آن خلاص می‌شویم؟ ما پیوسته آن را در خواب می‌کنیم. زیرا آشکارا قادر به از میان بردنش از راه وقت‌گذرانی - هر قدر هم شدید - نیستیم. 🔸 ما می‌دانیم - آن هم به قسم غریبی از دانستن - که ملال هر آن ممکن است بازگردد. پس همین حالا هم هست. ما از شرش خلاص می‌شویم. موفق می‌شویم در خوابش کنیم. می‌خواهیم هیچ شناختی از آن نداشته باشیم. 🔹 معنای این امر به هیچ وجه عدم تمایل ما به آگاهی از آن نیست بلکه به این معناست که نمی‌خواهیم بگذاریم ملال بیدار شود همین ملالی که هم اینک نیز بیدار است... 🔺 @varastegi_ir ✍🏻 مارتین هایدگر 📗 ملال ▪️ ترجمه مریم هاشمیان ‌ ‌ ‌ ‌