۳- در نتیجه گیری مقاله؛جمع بندی مراحل و یافته های تحقیق وجود دارد.
شرح #مناجات_شعبانیه 🤲
قسمت چهارم
وَ تَعْلَمُ ما فی نَفْسی وَ تَخْبُرُ حاجَتی وَ تَعْرِفُ ضَمیری وَ لا یَخْفی عَلَیْکَ اَمْرُمُنْقَلَبی وَ مَثْوایَ وَ ما اُریدُ اَنْ اُبْدِئَی بِهِ مِنْ مَنْطِقی وَ اَتَفَوَّهُ بِهِ مِنْ طَلِبَتی وَ اَرْجُوهُلِعاقِبَتی. وَ قَدْ جَرَتْ مَقادیرُکَ عَلَیَّ یا سَیِّدی فیما یَکُونُ مِنّی اِلی آخِرِ عُمْریمِنْ سَریرَتی وَ عَلانِیَتی، وَ بِیَدِکَ لا بِیَدِ غَیْرِکَ زِیادَتی وَ نَقْصی وَ نَفْعی وَ ضری.
و تو می دانی آنچه را که در دلِ من است و از نیازم آگاهی و ضمیرم رامی شناسی و هیچ امری از امور دنیا و آخرتم بر تو پوشیده نیست؛ و نیزمی دانی آنچه را که می خواهم بر زبان آورم، و به آن دهان بگشایم، وآگاهی به آنچه که برایِ عاقبتم امیدوارم. و به درستی که آنچه در ظاهر وباطنِ من تا آخر عمر از من سر خواهد زد، از تقدیرِ تو گذشته است و کمیو زیادی و سود و زیانِ من به دستِ تو است، و در دستِ هیچ کس جز تونیست.
نکاتی از این فراز
1. آگاهی خداوند به تمام اسرار بندگان؛
2. تقدیر الهی بودن تمامی امور در زندگیِ بنده؛
3. در اختیار داشتن سود و زیان در زندگی تمامی مردم.
توضیح این نکات:
«وَ تَعْلَمُ ما فی نَفْسی وَ تَخْبُرُ حاجَتی...»
علم الهی به اسرار بندگان
خداوند به آنچه در قلب ها می گذرد آگاه است و بالاتر از آن، اینکه بر هر چیزی درجهان هستی، علمی کامل دارد. خداوند در قرآن کریم می فرماید:
وَ ما یَعْزُبُ عَنْ رَبِّکَ مِنْ مِثْقالِ ذَرَّةٍ فِی اْلأَرْضِ وَ لا فِی السَّماءِ. (یونس: 61)
و پنهان نمی ماند از پروردگارت، حتّی به اندازه ذرّه ای در زمین و آسمان.
بَراو علمِ یک ذرّه پوشیده نیست /که پیدا و پنهان به نزدش یکی است/
بر احوال نابوده، علمش بصیر/ به اسرار ناگفته لطفش خبیر/
سعدی
همچنین می فرماید: «یَعْلَمُ خائِنَةَ اْلأَعْیُنِ وَ ما تُخْفِی الصُّدُورُ؛ او به خیانت چشم ها و بهآنچه در سینه ها پنهان است عالم است» (غافر: 19)
هم قصه نانموده دانی /هم نامه نانوشته خوانی
نظامی
ذکر این عبارات از دعا در اول نیایش و حق تعالی را آگاه دانستن به نیازهایدرونی خویش، هم به معنای" ستایش از محبوب" است که خود یکی از آدابدعاست و هم" گلگشتی است سریع در یکی از زیباترین منازل عالیه عرفانی".
توضیح آنکه، اولیای الهی در عین حال که اهلِ دعا و خواستن می باشند، گاهینیز در اوجِ احوال روحانی خویش و در ورود به یکی از مراحل والای سیر وسلوک خویش، دست از دعا نمودن بر می دارند؛ چنانچه درداستانی از ابراهیم خلیل الرّحمن علیه السلام نقل شده است:
آن گاه که او را به سوی آتش پرتاب نمودند، جبرئیل به ملاقات او آمد و به اوگفت: آیا حاجتی داری تا برآورده سازم؟ ابراهیم علیه السلام گفت: اما به تو حاجتیندارم. در این هنگام، جبرئیل به او پیشنهاد کرد و گفت: پس نیازت را از خدابخواه. ابراهیم علیه السلام در جواب گفت: «عِلْمُهُ بِحالی حَسْبی مِنْ سُؤالی؛ همیناندازه که او از حالِ من آگاه است، کافی است.
ارباب حاجتیم و زبانِ سؤال نیست
در حضرت کریم تمنّا چه حاجت است.
«وَ قَدْ جَرَتْ مَقادیرُکَ عَلَیَّ یا سَیِّدی فیما یَکُونُ مِنّی اِلی آخِرِ عُمْری مِنْ سَریرَتی وَ عَلانِیَتی»
تقدیر خداچیست؟؟🔻🔻🔻🔻
شاید نخستین سؤالی که با شنیدن نام «قضا و قَدَر» به ذهن آدمی خطور می کنداین است که: اگر بنا باشد، هر آنچه که در زندگی آدمی پیش می آید و اتفاق می افتد،بر طبق قضا و قدر الهی باشد، پس چه فایده ای برای دعا می توان تصور کرد واساسا تلاش در زندگی بشر چه سودی می تواند داشته باشد؟؟؟
اولاً ـ قضا و قدر همانند درختی با شاخه های انبوه است.🌳🌳🌳🌳🌳
از جمله شاخه های آن این است که: "دعا نمودن" و به دنبال آن، استجابت دعا،خود از مصادیق قضای الهی است؛ یعنی قضا و تقدیر الهی بر آن تعلق گرفته استکه در زندگی آدمی، دعایی باشد و اجابتی.🤲🤲🤲🌟🌟🌟🌟🌟💫💫💫
همچنین خداوند این گونه اراده فرمود و این گونه قضا و قدر خویش را جاریساخت که هر که در زندگی، اهل تلاش باشد، به آرزوهایش خواهد رسید همانگونه کهمقدرفرموده که هرکه تقوا پیشه کند، رستگار خواهد شد والی............
ثانیا ـ در مورد دعا، مطلب بالاتر از این حرف هاست؛🧐🧐🧐 یعنی تأثیر دعا تاآنجاست که می تواند قضایِ الهی را نیز تغییر دهد و خداوند تا این حد بنده اش را درتعیین سرنوشت خود شریک کرده است.