رسته از خاک
باران زده است شاید این بار رفته باشی
از آسمان رؤیا شاید گذشته باشی
اشک است و آه حسرت، بی تاب شد زمانه
مهرت به جان دنیا شاید سرشته باشی
پیداست کوه دردی، دریای استقامت
از هر چه در خیال است شاید که خسته باشی
کرمان، دمشق، تهران، بغداد شد عزادار
حتی اگر به ماندن قامت نبسته باشی
از رفتنت شکستیم، دیگر چه جای ماندن؟
چشمان خود ببندیم، شاید نرفته باشی
دلهایمان به یادت لبریز یاس و لاله است
در قلب هر شقایق وقتی شکفته باشی
از شوکت شهادت راهی به ما نشان ده
باید که در مسیرت از دل گذشته باشی
دنیا برای قلبت زندان انفرادی است
وقتی برای جانان از خاک رسته باشی
لبریز حسّ دردیم در تنگنای خاکی
گاهی ببر مرا هم هرجا که رفته باشی
شاعر: سرکار خانم حسینی
طلبه #مدرسه_علمیه_الزهرا_سلام_الله_علیها_یزد
#قهرمانملی
#سردار_دلها
#جانفدا